با فاش شدن هویت مقتول حادثه خیابان هندریک در المیره هلند، این سوال مطرح شده که چرا دولت این کشور به محمدرضا کلاهی عامل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی پناهندگی داده و به مدت ۳۰ سال این تروریست منافق را با هویت جعلی تحت پوشش قرار داده است؟ انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و […]
با فاش شدن هویت مقتول حادثه خیابان هندریک در المیره هلند، این سوال مطرح شده که چرا دولت این کشور به محمدرضا کلاهی عامل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی پناهندگی داده و به مدت ۳۰ سال این تروریست منافق را با هویت جعلی تحت پوشش قرار داده است؟
انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله بهشتی و قریب به ۸۰ نفر از مسوولان نظام در ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ نخستین و بزرگترین عملیات تروریستی و مسلحانه گروهک منافقین علیه جمهوری اسلامی است.
به گزارش «وطنامروز»، محمدرضا صمدیکلاهی، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت، عامل اصلی انفجار و از اعضای گروهک منافقین به همراه تعدادی از اعضای گروهک نفاق و فعال در بخش «رادیو منافق» پس از این حادثه به دعوت عبدالرحمن قاسملو عازم دفتر سیاسی حزب بهاصطلاح دموکرات کردستان در ارتفاعات زمزیران سردشت شد. کلاهی پس از فرار از تهران، در این مدت با نام مستعار «کریم رادیو» در بخش فنی رادیو منافقین سازماندهی شد.
وی در روند تحولات ایدئولوژیک درونسازمانی، مسالهدار شد و در حاشیه قرار گرفت و از گروهک فاصله گرفت ولی به دلیل نقشی که در ماجرای ۷ تیر داشت، امکان زندگی علنی نداشت، لذا اوایل دهه ۸۰ میلادی و پس از مدتی کوتاه بهصورت ناشناس و در پوشش نام مستعار «علی معتمد» از دولت هلند پناهندگی گرفت و در کمال خفا در شهر المیره ـ نزدیک آمستردام ـ زندگی میکرد. کارشناسان امنیتی معتقدند مهمترین دلیل این اقدام کلاهی، تلاش وی برای قطع سرپلهای ارتباطی سرویسهای امنیتی ایران برای شناسایی این جنایتکار بوده است.
وی با مخفی نگاه داشتن هویت خود با یک تبعه هلندی افغانتبار ازدواج کرد که هماکنون دارای یک فرزند ۱۹ ساله بهعنوان دانشجوی رشته فنی در یکی از دانشگاههای هلند است. معتمد که با این پوشش در هلند برای مدت بیش از ۳۰ سال اقامت داشت، سالها به عنوان تکنیسین برق در بزرگترین شرکت انرژی هلند به نام «انکو» کار میکرد.
سرانجام علی معتمد(کلاهی)، ۵۶ ساله، حوالی ساعت ۶:۵۰ دقیقه بامداد پانزدهم دسامبر ۲۰۱۵ (سهشنبه ۲۴ آذرماه ۹۴) پس از خروج از منزل در المیره در حالی که قصد سوار شدن به خودروی ون سفیدرنگ خود برای عزیمت به محل کارش را داشت، توسط ۲ مهاجم نقابدار در برابر منزل خود در خیابان «هندریک مارسمان استراد» به ضرب گلوله بشدت مجروح شد و بعدازظهر همان روز در بیمارستان به هلاکت رسید.
این قتل توسط ۲ نفر نقابدار و با استفاده از یک دستگاه خودروی بیامدبلیو سرمهایرنگ که بعدها لاشه سوخته آن پیدا شد، انجام شد. پلیس هلند در پیگیری این پرونده قریب به ۳ سال پس از ماجرای قتل و با ردیابی مکالمات و تماسهای تلفنی، ابتدا ۳ نفر را در شهر آمستردام بازداشت و پس از آزادی یک نفر از مظنونان، ۲ نفر ۲۸ ساله و ۳۵ ساله از اتباع هلند با ریشه سورینامی و شمال آفریقا را به اتهام قتل روانه دادگاه کرد. ۲ فرد مظنون به قتل علی معتمد، به نامهای «انور آ.ب» (۲۸ساله) و «مورئو ا.م» (۳۵ساله) هستند که پلیس هلند موفق شده است با ردگیری تلفنهای همراهشان آنها را دستگیر کند.
این دو فرد با شبکههای بزهکاری معروف غرب آمستردام در تماس بوده و پیش از این نیز پرونده قضایی داشتهاند و در تاریخ جمعه ۴ خردادماه ۹۷ تنها با حضور وکیل مدافع در دادگاه شهر «لیلی استاد» در نزدیکی آمستردام حاضر شدند. همچنین قرار است دومین جلسه این دادگاه در ماه آگوست سال جاری برگزار شود. پس از برگزاری نخستین دادگاه متهمان پرونده، روزنامه هلندی «هتپارول» با پرداختن به این پرونده، به نقل از اسناد و مدارک پرونده، اعلام کرد «علی معتمد»، «محمدرضا صمدیکلاهی» یا همان تروریست معروف حادثه انفجار ۷ تیر و شهادت دکتر بهشتی و یاران وی است که از سوی دولت ایران و محاکم قضایی تحت تعقیب بوده است و اوایل دهه ۸۰ میلادی از دولت هلند پناهندگی دریافت کرده است.
به نوشته این روزنامه، همسر علی معتمد به «پارول» گفته است حتی او تا چند سال پیش از هویت واقعی شوهرش بیخبر بوده است و معتمد به پسر خود اجازه تماشای شبکههای تلویزیون ایران را نمیداد. این روزنامه تاکید میکند در روند تحقیقات پلیسی، هیچ ارتباطی بین این قتل و کشورهای خارجی یافت نشده است. همسر کلاهی در تحقیقات پلیس صراحتا اعلام کرده است نام همسرش محمدرضا صمدیکلاهی است و علی معتمد یک نام مستعار بوده است. پس از مطرح شدن ماجرای به هلاکت رسیدن کلاهی، برخی از اعضای سابق گروهک منافقین از جمله سعید شاهسوندی و مسعود خدابنده بر نقش محمدرضا کلاهی در انفجار هفتم تیر تاکید کردند و این تروریست نشاندار را مسوول انفجار دفتر حزب جمهوری دانستند.
دولت هلند نگران چیست؟
پس از انتشار خبر برگزاری دادگاه قتل علی معتمد و افشای هویت واقعی وی در رسانههای هلندی، تعدادی از سیاستمداران و احزاب آن کشور، خواستار توضیحات دولت هلند درباره میزبانی از محمدرضا کلاهی بهعنوان یک تروریست که دست وی به خون دهها بیگناه آلوده است، شدند. این احزاب از دولت هلند بویژه وزارت دادگستری و امنیت هلند خواستهاند به این سوال اساسی پاسخ دهد که «چرا هلند که باید با ترور و تروریسم مقابله کند، به کلاهی پناهندگی و خدمات ارائه میکرده و هویت واقعی وی را افشا نکرده است؟» رسانههای هلندی در همین راستا از سیاست سکوت و مخفیکاری پلیس و سایر نهادهای مربوط در هلند در قبال ماجرای به هلاکت رسیدن کلاهی انتقاد کردهاند.
پلیس هلند اطلاعات چندانی درباره قتل خیابان «هندریک مارسمان استراد» ارائه نکرد. این در حالی است که بر اساس گزارش رسانههای هلندی، همسر کلاهی در تحقیقات اولیه پلیس اعلام کرد علی معتمد نام مستعار است و نام اصلی مقتول، محمدرضا صمدیکلاهی، همان تروریست معروف و فراری ایرانی است. پلیس هلند اما همین هویت واقعی مقتول را نیز تا ماهها اعلام نکرد. غیر از سکوت و مخفیکاری پلیس هلند، ورود نهادهای امنیتی این کشور به پرونده نیز این ماجرا را نزد رسانههای هلندی حساستر کرد. سرویس امنیت و اطلاعات نظامی به صورت ویژه اقدام به بررسی پرونده کشته شدن کلاهی کرد و در نهایت ۲ سال پس از وقوع قتل، با اختیارات این سازمان و از طریق شنود گسترده مکالمات و تماسهای الکترونیکی در بازه زمانی قبل و پس از حادثه، ۲ نفر دستگیر و به عنوان متهم به دادگاه معرفی شدند. پس از دستگیری ۲ متهم و تشکیل دادگاه، در نهایت هویت واقعی مقتول فاش شد.
دادگاه جمعه ۲۹ مه (۴ خرداد) رسما اعلام کرد هویت واقعی مقتول شناسایی شده است. طبق گزارش دادگاه علی معتمد در واقع محمدرضا کلاهی متهم اصلی پرونده انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر سال ۶۰ است. این گزارش رسمی دادگاه مهر تایید نهایی بر خبر به هلاکت رسیدن محمدرضا صمدیکلاهی بود؛ تروریستی که به عنوان بزرگترین تروریست فراری در ایران تحت پیگرد بود و حتی نام او در Red Note پلیس اینترپل نیز قرار داشت. جانی منافق مجازات شد اما آنچه در مرحله بعد و در قالب پیگیری حقوق قربانیان حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری باید پیگیری میشد، حمایت دولت هلند از یکی از بزرگترین تروریستهای قرن و پناهندگی به او بوده است.
چرا دولت هلند این تروریست دانهدرشت را پناه و تحت پوشش خود قرار داد؟ به صورت ویژه نهادهای متولی یعنی سازمان مهاجرت و تابعیت (IND) و سازمان امنیت و اطلاعات نظامی باید توضیح دهند چرا این تروریست نشاندار و تحت تعقیب را که حدود ۸۰ نفر از مقامات ارشد یک کشور را به شهادت رسانده، ۳۰ سال در پناه خود جای دادهاند؟
اشاره رهبر انقلاب به دشمنی هلند با ملت ایران
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب ۲۵ خرداد ۹۵ در دیدار مسوولان نظام در ماه مبارک رمضان درباره دشمنی یکجانبه آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، فرازی را به خصومت هلند اختصاص دادند. رهبر انقلاب در اینباره فرمودند: بعضی خیال میکنند دشمنیهایی که با ما میشود بهخاطر این است که ما ستیزهگری کردهایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کردهایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصور غلطی است. ما شروعکننده نبودهایم. اول انقلاب آمریکاییهایی که دستگیر شده بودند، چند روزی نگه داشته شده بودند، امام فرمودند با کمال مراقبت بروند به محل خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مساله تسخیر سفارت پیش بیاید – که آن هم عواملی داشت، مقدماتی داشت- [آمریکاییها] در کمال امنیت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، میآمدند؛ و البته بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اول شروع کردند: با بدگویی، با تحریم، با طلبکاری، با پناه دادن به دشمن ملت ایران؛ شروعکننده آنها بودند.
وانگهی! فقط آمریکا که نیست، کشورهای دیگر [هم هستند]؛ حالا مثلاً فرض بفرمایید جمهوری اسلامی نسبت به فرانسه چه ستیزهگریای کرده؟ کشور فرانسه چون امام مدتی در آنجا بود، حتی مورد تمجید نیروهای انقلابی هم بود اما خب میبینید که چهکار میکنند. دیدید در قضیه هستهای که فرانسویها نقش پلیس بد را اجرا کردند – البته مدیریت برنامه با آمریکاییها بود، معلوم بود لکن در قضیه هستهای بدترین موضع را فرانسویها [گرفتند]- ما با فرانسویها چهکار کرده بودیم؟ ستیزهگری کرده بودیم؟
حال یک کشور کوچکی مثل هلند مثلاً؛ در هر قضیهای که شما نگاه کنید از قضایایی که پای جمهوری اسلامی به میان است، در آن لیست و فهرست دشمنها، یکیاش هلند است! حالا ما با هلند چهکار داشتیم؟ چه ستیزهگریای؟ کشور کوچکی که در گوشه اروپا افتاده [است]. بحث این نیست که ما با آنها دشمنی و ستیزهگری کردیم.
نماینده مجلس: آمریکا به دنبال باطل کردن دلارهای خانگی ایران است
نماینده مجلس گفت: وزارت خزانه داری امریکا با اعلام اینکه ۲۲ میلیارد دلار ارز کشور در دست مردم است، به دنبال باطل کردن این اسکناس هاست.
علیرضا محجوب امروز در کنگره سراسری «برند ملی؛ اقتدار ملی» افزود: این موضوع در صدر تصمیمات وزارت خزانه داری امریکاست و شخص رئیس جمهور امریکا نیز به جد آن را دنبال میکند که اگر به اطلاعات بنیادی برسد ابتدا این اسکناسها را مشکوک و بعد باطل اعلام کند.
به گزارش نامه نیوز، وی گفت: هدف امریکا از این اقدام حادثه سازی است تا باعث ایجاد تجمع برای فروش دلار و پس دادن این پولها بشود.
http://tabnakazarsharghi.ir/fa/news/626258
آقای محجوب لطفا محافظینتان را چند برابر کنید . حیفید به خدا. آخه امریکا چطوری میخاد این همه اسکناس را شناسایی و باطل کنه. مگه میشه ؟ مگه داریم؟
برایان هوک، مشاور سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا میگوید در آستانه وضع تحریمهای آمریکا علیه ایران تاکنون ۵۰ کشور از قصد خود برای کاهش فعالیتها در ایران خبر دادهاند.
مقام وزارت خارجه آمریکا همچنین مدعی شد که هدف از فشارهای این کشور بر ایران، تغییر نظام نیست، بلکه هدف تغییر رفتار ایران است.
وی اعلام کرد که اولین بسته تحریمی علیه ایران چهارم آگوست (۱۳ مرداد ماه) آینده وارد فاز اجرا میشود.
بر اساس اعلام مقام وزارت خارجه آمریکا، همچنین دومین بسته تحریمی نیز نوامبر آینده (آبان ماه) وارد اجرا میشود و بخش نفت را هدف قرار خواهد داد.
برایان هوک همچنین اعلام کرد که طی روزهای آتی به کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر خواهد کرد.
این مقام آمریکایی افزود که دولت کشورش تلاش میکند بیشترین تعداد از کشورها هرچه زودتر واردات نفت خود از ایران را به صفر برسانند. وی تاکید کرد که ظرفیت بازار جهانی نفت میتواند کاهش شدید صادرات نفت ایران را جبران کند.
مشاور امور سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا افزود که واشنگتن قصد ندارد برای تحریمهای نفتی علیه تهران استثناء قائل شود.
وی همچنین گفت: هدف واشنگتن از تحریمها، رساندن درآمدهای حاصل از صادرات نفت ایران به صفر است.
با خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در صدد است تا صادرات نفت ایران را متوقف کرده و از شرکایش خواسته است تا واردات نفت از ایران را متوقف کنند.
وی همچنین روز گذشته اعلام کرد که از ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی خواسته است تا میزان تولید نفت خود را بالا ببرد.
نشست سالانه گروهک منافقین روز شنبه در پاریس پایتخت فرانسه با اطلاع و حمایت کاخ آلیزه و واشنگتن برگزار شد. حمایت از گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین برای برگزاری این میتینگ در حالی است که این گروهک جنایتکار دارای صبغه رفتاری داعش بوده و قریب به ۱۷ هزار نفر از فرزندان ایران زمین را هدف ترور قرار داده اند. برگزاری این میتینگ در کنف حمایت آمریکا و فرانسه دهن کجی آشکار به ملت بزرگ ایران است.
به نقل از منابع آگاه، حضور مهمانان بلند پایه سعودی، صهیونیستی و آمریکایی به همراه پیشنهاد پروژه براندازی در ایران و درز خبر اعلام رسمی ازدواج مریم عضدانلو رهبر گروهک منافقین با ترکی الفیصل رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی و از شاهزاده های با نفوذ عربستانی از جمله خبرهای متن و حاشیه این نشست بود.
منافقین که در محیط غربی با مشکل ریزش طرفداران روبرو هستند مجبور شدند از سراسر اروپا افراد کرایه ای را در ازای دریافت ۲۵ یورو و با وعده گردش در شهر و دیدار از برج ایفل و سایر نقاط دیدنی پاریس به همراه دریافت دو وعده غذا با اتوبوس به آنجا منتقل کنند.
گاردین تعبیری جالب و بی پرده درباره این اقدام ناشیانه منافقین و حامیانش دارد: نیمی از ۴ هزار مشارکت کننده در نشست پاریس اتباع خارجی یا پناهجویان آواره ای در اروپا هستند که با وعده گردش در پاریس برای حضور در این نشست منتقل شده اند.
با این وجود کل محتوای این این میتینگ، سخنرانی های منافقین و مهمانان ویژه آنها خاصه مقامات بلندپایه سعودی بر علیه ایران بوده است. نقطه مرکزی این سخنرانی ها براندازی، آشوب و حمایت از آشوب در ایران بود.
منافقین که تا به امروز از حیث منابع مالی و بودجه تحت فشار شدیدی بودند و از طریق کمک های برخی کشورها ارتزاق می کردند اخیرا بودجه ثابتی از طرف سعودیها برای انها تعیین شده است.
علت اصلی این بذل و بخشش دربار سعودی مربوط به دو موضوع می شود:
فشار بر ایران به جهت جاسوسی امنیتی، سیاسی و خرابکاری در دستور کار مشترک آمریکا و سعودی است.
مریم قجر عضدانلو معروف به مریم رجوی پس از کشته شدن رجوی به عنوان همسر ترکی فیصل انتخاب شده و ارتباطات جدیدی را با سعودی ها ایجاد کرده است. عضدانلو قبل از این ازدواج با موسی خیابانی، مهدی ابریشمچی و مسعود رجوی ازدواج کرده بود.
معنای این ازدواج تشکیلاتی آن است که سعودی ها که در تحولات اخیر عراق و سوریه پیاده نظامی به نام داعش و القاعده در اختیار داشتند و تلاش کردند تحولات این دو کشور را به نفع خود تغییر دهند اینک برای اثر گذاری بر تحولات داخلی ایران نیروهای منافقین و سمپاتهای آنان را به عنوان پیاده نظام جدید خود برگزیده اند. این در حالی است که داعشی ها اقداماتی را در سوریه و عراق رقم زدند که منافقین سالها قبل علیه ملت ایران مرتکب شده بودند.
جنایاتی نظیر سر بریدن ها، آتش زدن ها و ترورهای کور که افکار عمومی دنیا از طریق رسانه ها شاهد آن در عراق بوده اند. ترور۱۷هزار نفر از فرزندان ملت ایران توسط منافقین به اشکال مختلف از جمله جنایاتی است که در کارنامه این گروهک خبیث و خائن ثبت شده است.
در مورد خبر پروژه براندازی هماهنگ شده در این میتینگ سیاسی باید گفت: هماهنگی ها برای پیاده سازی این پروژه از طریق ترکی فیصل و آمریکایی ها خواهد بود. به این ترتیب که هستههای تروریستی و نیروهای خرابکار از طریق پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان بویژه در شرق و در مرکز این کشور جهت انجام اقدامات خرابکارانه از طریق مرزهای شرقی به ایران منتقل خواهند شد. در این پروژه نیروهای حزب اسلامی حکمتیار و اشرار حاشیه مرز شرقی ایران با حمایت اطلاعاتی سعودی- صهیونیستی ماموریت انتقال نیروهای منافق به داخل ایران را برعهده دارند.
در مورد رسمی شدن خبر ازدواج مریم رجوی با ترکی فیصل ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اولین بار خبر مربوط به ازدواج مریم رجوی با ترکی الفیصل در تیرماه سال ۱۳۹۵ منتشر شد .«ماجد زهیر شنتاف» یکی از نویسندگان و کارشناسان برجسته عراقی اسراری از رابطه بین «ترکی فیصل» رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی و «مریم رجوی» سرکرده گروهک تروریستی منافقین را فاش کرد و گفت ترکی فیصل و مریم رجوی ازدواج کردهاند.
درباره علت ظهور یکباره شاهزاده سعودی (ترکی فیصل) در کنفرانس گروهک منافقین گفت: شاهزاده امیر سعودی قریب دو سال و نیم است که با رجوی رابطه نزدیک دارد و این رابطه، اخیراً منجر به ازدواج آنها شده است.
به گزارش سایت صوت العراق ماجد زهیر اضافه کرد اعلام خبر مرگ «مسعود رجوی» همسر سابق مریم رجوی در این کنفرانس توسط ترکی فیصل شگفتی همه اعضای گروهک حاضر در کنفرانس را برانگیخت، اما پیشدستی ترکی فیصل عملاً به گمانهزنیها خاتمه داد وعملاً شاهزاده سعودی با اعلام مرگ مسعود رجوی، نقش خود در این گروهک را نشان داد.
کارشناس عراقی افزود اصل رابطه بین رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان با مریم رجوی به چهار سال قبل برمیگردد؛ وقتی که ترکی فیصل با رجوی در شهر «زوریخ» سوئیس آشنا شد. این همان کنفرانسی است که فیصل از رابطه راهبردی بین عربستان سعودی و رژیم اشغالگر اسرائیل پرده برداشت.
ماجد زهیر افزود: بعد از زوریخ، دیدارها بین فیصل و مریم رجوی بیشتر شد تا جایی که مریم رجوی به مدت ۱۰ روز با ترکی فیصل در کشتی سیاحتی شخصی این امیر سعودی به سر برد تا اینکه کشتی آنها در بندر خانواده سلطنتی عربستان در فرانسه پهلو گرفت.
به نوشته این کارشناس عراقی، همراهی ۱۰ روزه مریم و ترکی با اعتراض شدید در داخل گروهک منافقین همراه شد و حتی چند تن از اعضای برجسته این گروهک با مریم رجوی جدال لفظی شدیدی پیدا کردند و متعاقب این جدال لفظی بود که دونفر از اعضای معترض از گروهک رانده شدند و یک نفر دیگر فعالیتش به حال تعلیق درآمد.
این نویسنده عراقی در ادامه به سخنان «حمید خوشباوری» یکی از افرادی که با مریم رجوی جدال لفظی داشته و به خاطر آن از گروهک نفاق کنار گذاشته شد- استناد کرده است. خوشباوری گفته جای تأسف است که سازمان به دست یک امیر سعودی سالخورده و زنی که شیفته شهوت و پول است، چنین سرنوشتی پیدا کند، زنی که ۲۰ سال پیش از شوهرش طلاق گرفت و بدون مراعات هیچ فاصلهای، بعد از سه روز با مسعود رجوی ازدواج کرد.
دزد نادون میزنه به کادون. اون از صدام حالا هم ترکی الفیصل
کتایون ریاحی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون نسبت به فعالیتهای وقیحانه و مواضع گستاخانه مریم رجوی در صفحه اینستاگرام خودش واکنش نشان داد و نوشت: «خائن حنایت دیگر رنگ ندارد! خدا را شاکرم که حافظه تاریخی هموطنانم در این مورد بسیار خوب کار میکند، حنای مریم خائنی که هفده هزار نفر از هموطنانش را شهید کرد در نزد ایرانیان دلیر رنگی ندارد. خداوند همه را به راه راست هدایت کند.»
https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1397/04/15/1397041512413836214664284.jpg
عصر ایران؛ مصطفی داننده- به شدت یک سوال جدی ذهنم را درگیر کرده است؛ در این کشور چه خبر است؟ با دلار ۴۲۰۰ تومانی یک تیم فوتبال تایر خودرو وارد کرده است. یک شرکت خودرو سازی، چایی وارد کرده یا شرکت وارد کننده پارچه ۱۲۰ هزار یورو لوبیا چیتی وارد کرده است.
یاللعجب از این سرزمین. کشور با بحرانهای بزرگ و کوچک سرکار دارد و یک عده با سوءاستفاده از این شرایط در حال چاپیدن مردم و حق آنها هستند.
در کجای دنیا واردات کاغذ را به شرکتی که «پرلیت» همان ماده سفید رنگی است که مانند سنگریزه در خاک گلدان دیده میشود واگذار میکند. حدود ۲۳ شرکت ارز دولتی برای ورود کاغد به کشور گرفتهاند و روزنامهها در حال خرید کاغذ با ارز ۸ هزارتومانی هستند.
اینها تازه بخشی از فهرست منتشر شده و قرار است اسامی جدیدی احتمالا با موارد عجیب و غریب تر در روزهای آینده منتشر شود.
مشکل اصلی ما نه تنها در خارج مرزهای ایران بلکه در داخل همین سرزمین است. تکلیف آمریکا، عربستان و اسرائیل که با ما روشن است اما کسانی که در داخل با سرمایههای کشور در حال غارت ایران هستند به معنای واقعی کلمه دشمن مردماند.
اعلام این فهرست و احتمالا فهرستهای بعدی این سوال را در ذهن ایجاد میکند که دولت، مجلس و قوه قضاییه کجا هستند که این افراد میتوانند به راحتی در اوج مشکلات اقتصادی و اجتماعی هر کاری که دلشان میخواهد انجام دهند.
به مردم توصیه میشود که در شرایط بحرانی اقتصادی فعلی، مواظب دخل و خرج خود باشند؛ صرفه جویی کنند و تا جایی که ممکن است ارز را از کشور خارج نکنند بعد یک عده از شرکتهای دولتی، نیمه دولتی،خصوصی و «حکومتی شبه خصوصی»با ارز دولتی به لوبیا وارد میکنند.
نهادهای نظارتی دقیقا کجا هستند؟ دولت دقیقا بر چه اساسی به شرکتها ارز دولتی داده است؟ مجلس چرا قوانینی را تصویب نمیکند که اینگونه ارز دولتی خرج واردات لوبیا چیتی نشود.
ارز دولتی اساسا به شرکتهایی داده میشود که کالاهای اعلام شده را وارد میکنند از جمله کالاهایی که مشکلات مردم مانند دارو را حل کنند. در ایران اما گویی داستان، داستان دیگری است. هرکه پارتیاش بیشتر، دلار دولتیاش بیشتر.
الان مهمترین انتظار مردم از دستگاههای نظارتی و قضایی پیگیری این فهرستهای منتشره و برخورد قاطع با این شرکتهاست.
باید پرسیده شود چرا به شرکتی که تابلوهای برق وارد میکند، ارز دولتی برای وارد کردن ذرت برای خوراک دام داده شده است؟
اعلام این فهرستها نشان داده شد که فساد و رانتخواری در کشور بیداد میکند و سالهاست پول این کشور با سواستفاده و عدم مدیریت در حال چپاول است.
انتظار از دولت این است که فهرست تمام کسانی که ارز دولتی گرفتهاند را منتشر کند و قوه قضاییه هم به صورت سریع با سوءاستفاده کنندگان برخورد کنند.
نه تنها فهرستهای منتشر شده بلکه میشود به لیستهای سالهای گذشته نیز ورود کرد و دید آنجا چه بالا و پایینهای عجیب و غریبی شده است.
شاید در این یک زمینه باید از ترامپ ممنون باشیم که با اعمال دوباره تحریمها باعث شد فضای اقتصادی ایران به سمت شفافیت حرکت کند. این شفافیت باید به گونهای باشد که فرد و نهادی جرات نکند یک ریال را از آن سو به این سو ببرد.
در دنیایی که مردمانش عصا از کور می دزدند … من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم
https://static1.afkarnews.com/thumbnail/GRMxtSo4x0Ia/rDxJk2yoXn9KV7c7C6kDwU79UqT_hq_DrdHpe2NZtOThaRqCI9JPJZepGIIemnmaXTYXaWKO8q0wfYWGdiJBEedZbU5YLDeVodU9WavNook6PQyUKPNecQ,,/5.jpg