جناب آقای دکتر متقی عزیز با سلام بنده و جنابعالی بیش از ۲۰ سال است در سیستمی کار میکنیم که دچار یک بیماری مزمن شده و متاسفانه طبیب حاذقی هم برای درمان آن یافت نمی شود. بیماری مزمن آموزش و پرورش سیاسی بازی مدیران و بی انگیزگی کارکنان است. پیکر رنجور آموزش و پرورش به […]
جناب آقای دکتر متقی عزیز با سلام
بنده و جنابعالی بیش از ۲۰ سال است در سیستمی کار میکنیم که دچار یک بیماری مزمن شده و متاسفانه طبیب حاذقی هم برای درمان آن یافت نمی شود. بیماری مزمن آموزش و پرورش سیاسی بازی مدیران و بی انگیزگی کارکنان است. پیکر رنجور آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین و مهم ترین نهاد کشور زخم خورده است. زخم خورده از بی توجهی حاکمیت و نگاه دسته دومی به آموزش و پرورش که آن را نهادی می دانند که همه کار باید برای حکومت انجام دهد جز آموزش و پرورش. در انتخابات ، آموزش و پرورش باید پیشقدم باشد در تامین نیرو برای استانداری و فرمانداری. در عید و تابستان باید ستاد اسکان بشود. برای سپاه باید نیرو فراهم کند برای راهیان نور و…. برای دولت مالیات فراهم کند. برای سازمان تبلیغات جمعیت فراهم کند برای راهپیمایی وخلاصه در خدمت همه سازمانها و نهادها باشد الا در خدمت خودش. به وقت آموزش و پرورش که میشود پای همه سازمانها برای کمک رسانی به آموزش و پرورش می لنگد. سیاست زدگی ویروس کثیفی است که سالهاست گلوی آموزش و پرورش را میفشارد. هر سازمان تشکیل شده است از ستاد و صف . ستاد، مغر متفکر سازمان است و صف نیروهایی هستند که باید برنامه ها و تئوریها را به اجرا در آورند. سالهاست که در آموزش و پرورش میبینیم نیروهای مدیریتی فقط جناحی انتخاب میشوند. مهم نیست کارآمد هست یا نه. مهم نیست می تواند فکر کند یا نه. مهم نیست بلد هست حرف بزند یا نه. مهم این است که هم جناح و هم حزبی من باشد. ( ببخشید ) پخمه باشد اما هم جناح من باشد. فرقی هم نمی کند اصول گرا یا اصلاح طلب. هر دو طیف سیاسی همین گونه عمل میکنند. در بخش صف هم متاسفانه به دلیل مشکلات بسیار عمیق معیشتی و بی برنامگی آموزش و پرورش ، معلمان و دبیران را کاملا بی انگیزه کرده است. بنده و شما از فضای مدرسه و کلاسهای درس اطلاع داریم. واقعا وضعیت نگران کننده است. معلمی و آموزش برای بسیاری از همکاران من رنگ باخته است. معلمان با انگیزه و دلسوز و باسواد در اقلیت هستند و آنها هم در این موج بی انگیزگی به حاشیه رانده می شوند. برنامه ها و سیاستها در آموزش و پرورش ظاهری و قشری شده است. همه ما شده ایم ماشین اجرای بخشنامه هایی که اغلب از روی بی فکری تنظیم شده و چند صباح دیگر تغییر خواهند کرد و دستور ناکارآمد دیگری صادر خواهد شد.
جناب آقای متقی . استعفا چه مشکلی را حل خواهد کرد. تا زمانی که مدیران ارشد آموزش و پرورش سیاسی کار باشند اوضاع همین است. چه فانی باشد چه بطحائی چه هر فرد دیگر .
وقتی دلسوزی و تعهد نباشد. وقتی نگاه بیرونی و درونی به آموزش و پرورش سیاسی و سطحی است. عوض شدن آدم ها چه توفیری می کند؟
مشکل آدموزش و پرورش مشکل بی فکری است. هم از جانب مسئولان کلان کشوری هم از داخل نهاد آموزش و پرورش.این بیماری تمام بدنه آموزش و پرورش را فرا گرفته. معاون مدرسه ای که موی دختر دانش آموز را به بهانه واهی و غیر منطقی کوتاه می کند جز این که بی فکر و نادان و جاهل است چه می تواند باشد؟ مدیر مدرسه ای که شهریه کلان می گیرد و…و…و…
چه کنیم با این تن رنجور؟ امثال بنده که با عشق و علاقه وارد آموزش و پرورش شدیم و الگوهایی بی نظیر در آموزش و پرورش میمه داشتیم کم کم داریم به صف بی انگیزگان آموزش و پرورش می پیوندیم و منتظریم کی بخشنامه بازنشستگی پیش از موعد می آید تا از این فضای پر از ویروس بیرون برویم.
باید فکر را اصلاح کرد. با عوض شدن آدمها دردی دوا نمی شود
عالی بود.
اما کاهی از کوه معضلات اموزش و پروش بود.از تمامی معلمان عاجزانه تقاضا دارم از این فرصت برای بیان مشکلات ریشه دار این نظام نا کارامد استفاده کنند و همچون این دو عزیز نامه ای با نام یا بی نام به این سایت بنویسند شاید حالا که مشکلات سر مسئولان را خم کرده جمع بندی گردیده و باعث ارائه راه حل گردد.از دانش آموزان و بقیه صاحب نظران هم همین خواهش را دارم تا برای فردا مدیون نشل آینده خود نباشیم.
با استعفا فقط صورت مسئله پاک میشه، سیاست های کلان آموزشی باید اصلاح بشه، شخص وزیر به تنهایی کاره ای نیست، این وزیر استعفا بده وزیر بعدی گل و بلبل میشه؟ وضع همینه که هست، وضعیت معلمان طی دو دهه گذشته چه تغییری کرده؟ با اینکه چندتا وزیر و رئیس جمهور عوض شده!
برادران بزرگوارم ضمن تایید و احترام به فرمایشات شما باید عرض کنم که مدیران هر مجموعه نقش انکار ناپذیری در تصمیم سازی و شیوه های اجرایی دارند . شما نقش پررنگ وزرای بهداشت را در تمام دولت های اخیر بررسی کنید. در هنگام لزوم و به اقتضای منافع وزارتخانه اش ،وزیر بهداشت رو در روی وزیر قدرتمند و امنیتی تعاون ایستاد. آیا تا به حال کسی فریاد وزیر آموزش و پرورش یا اقدام قاطعی از او دیده؟
غالبا در اوایل دولتها وزارت آموزش و پرورش کار خود را با سر پرست آغاز کرده است . در کشور ما در زمان انتخاب وزرا و یا انتخاب کمیسیونها در مجلس ، وزارتخانه ها و کمیسیونهای پر درآمد و سفر خارجی دار ،خواهان زیادی دارد و وزارتخانه ای مثل آموزش و پرورش و کمیسیونهای کم در آمد و بی درآمد در مجلس ، خواهان و طرفداری ندارد . همیشه آموزش و پرورش پایش لنگیده است چون در کشور ما جایگاهی که باید را ندارد . تا جایگاه واقعی آموزش و پرورش یعنی تربیت افراد برای آینده ، مورد توجه قرار نگیرد ، نقصهای بزرگ برطرف نمی شود . دانشگاه نیروی متخصص پرورش می دهد ولی تا فردی دوازده سال در آموزش و پرورش تربیت نشود به دانشگاه راه پیدا نمی کند که متخصص شود. آموزش و پرورش اساس و بنیان سازندگی و پیشرفت کشور در تمامی زمینه هاست اما مورد غفلت است . در سالهای دور بسیاری از برترینهای اخلاقی و استعدادی ، وارد آموزش و پرورش می شدند ولی امروزه بخاطر بها دادن به کسب در آمد و پرستیژ اجتماعی ، این قبیل افراد بندرت وارد این دستگاه عریض و طویل تعلیم و تربیت می شوند . باید آموزش و پرورش قدر بیند و در صدر نشیند تا کشور رنگ پیشرفت همه جانبه بیند .
امروزه آموزش و پرورش به قدری گرفتار مشکلات مالی شده است که انگار کارش تامین اعتبار برای چرخاندن فضاهای آموزشی و تامین دستمزد کارکنانش است . آموزش و پرورش ما در تشکیل ستاد اسکان نوروزی به دنبال کسب رتبه است و ادارات تابعه این وزارتخانه افتخارشان جذب بیشتر مسافر در ایام تعطیلات نوروز و تابستان است . گویی خود وزارتخانه هم نمی داند که کارش تعلیم و تربیت است نه کسب در آمد و تامین حقوق و هتل داری . این نگاه کشور به آموزش و پرورش و این تلقی غلط دستگاه آموزش و پرورش ، ما را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
بزرگان کشور نباید بگذارند نیروهای موجود توانمند در این وزارتخانه دلسرد شوند و کم کم بر اثر بی توجهی ، به فکر پایان دادن به خدمت باشند چون کم نیستند نیروهای توانمند با انگیزه ای که دل در گرو تعلیم و تربیت آینده سازان کشور دارند.