علی اسماعیلی – استعفا دردی را دوا نمی کند

2018-06-02
110 بازدید

جناب آقای دکتر متقی عزیز با سلام بنده و جنابعالی بیش از ۲۰ سال است در سیستمی کار میکنیم که دچار یک بیماری مزمن شده و متاسفانه طبیب حاذقی هم برای درمان آن یافت نمی شود. بیماری مزمن آموزش و پرورش سیاسی بازی مدیران و بی انگیزگی کارکنان است. پیکر رنجور آموزش و پرورش به […]

download

جناب آقای دکتر متقی عزیز با سلام
بنده و جنابعالی بیش از ۲۰ سال است در سیستمی کار میکنیم که دچار یک بیماری مزمن شده و متاسفانه طبیب حاذقی هم برای درمان آن یافت نمی شود. بیماری مزمن آموزش و پرورش سیاسی بازی مدیران و بی انگیزگی کارکنان است. پیکر رنجور آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین و مهم ترین نهاد کشور زخم خورده است. زخم خورده از بی توجهی حاکمیت و نگاه دسته دومی به آموزش و پرورش که آن را نهادی می دانند که همه کار باید برای حکومت انجام دهد جز آموزش و پرورش. در انتخابات ، آموزش و پرورش باید پیشقدم باشد در تامین نیرو برای استانداری و فرمانداری. در عید و تابستان باید ستاد اسکان بشود. برای سپاه باید نیرو فراهم کند برای راهیان نور و…. برای دولت مالیات فراهم کند. برای سازمان تبلیغات جمعیت فراهم کند برای راهپیمایی وخلاصه در خدمت همه سازمانها و نهادها باشد الا در خدمت خودش. به وقت آموزش و پرورش که میشود پای همه سازمانها برای کمک رسانی به آموزش و پرورش می لنگد. سیاست زدگی ویروس کثیفی است که سالهاست گلوی آموزش و پرورش را میفشارد. هر سازمان تشکیل شده است از ستاد و صف . ستاد، مغر متفکر سازمان است و صف نیروهایی هستند که باید برنامه ها و تئوریها را به اجرا در آورند. سالهاست که در آموزش و پرورش میبینیم نیروهای مدیریتی فقط جناحی انتخاب میشوند. مهم نیست کارآمد هست یا نه. مهم نیست می تواند فکر کند یا نه. مهم نیست بلد هست حرف بزند یا نه. مهم این است که هم جناح و هم حزبی من باشد. ( ببخشید ) پخمه باشد اما هم جناح من باشد. فرقی هم نمی کند اصول گرا یا اصلاح طلب. هر دو طیف سیاسی همین گونه عمل میکنند. در بخش صف هم متاسفانه به دلیل مشکلات بسیار عمیق معیشتی و بی برنامگی آموزش و پرورش ، معلمان و دبیران را کاملا بی انگیزه کرده است. بنده و شما از فضای مدرسه و کلاسهای درس اطلاع داریم. واقعا وضعیت نگران کننده است. معلمی و آموزش برای بسیاری از همکاران من رنگ باخته است. معلمان با انگیزه و دلسوز و باسواد در اقلیت هستند و آنها هم در این موج بی انگیزگی به حاشیه رانده می شوند. برنامه ها و سیاستها در آموزش و پرورش ظاهری و قشری شده است. همه ما شده ایم ماشین اجرای بخشنامه هایی که اغلب از روی بی فکری تنظیم شده و چند صباح دیگر تغییر خواهند کرد و دستور ناکارآمد دیگری صادر خواهد شد.
جناب آقای متقی . استعفا چه مشکلی را حل خواهد کرد. تا زمانی که مدیران ارشد آموزش و پرورش سیاسی کار باشند اوضاع همین است. چه فانی باشد چه بطحائی چه هر فرد دیگر .
وقتی دلسوزی و تعهد نباشد. وقتی نگاه بیرونی و درونی به آموزش و پرورش سیاسی و سطحی است. عوض شدن آدم ها چه توفیری می کند؟
مشکل آدموزش و پرورش مشکل بی فکری است. هم از جانب مسئولان کلان کشوری هم از داخل نهاد آموزش و پرورش.این بیماری تمام بدنه آموزش و پرورش را فرا گرفته. معاون مدرسه ای که موی دختر دانش آموز را به بهانه واهی و غیر منطقی کوتاه می کند جز این که بی فکر و نادان و جاهل است چه می تواند باشد؟ مدیر مدرسه ای که شهریه کلان می گیرد و…و…و…
چه کنیم با این تن رنجور؟ امثال بنده که با عشق و علاقه وارد آموزش و پرورش شدیم و الگوهایی بی نظیر در آموزش و پرورش میمه داشتیم کم کم داریم به صف بی انگیزگان آموزش و پرورش می پیوندیم و منتظریم کی بخشنامه بازنشستگی پیش از موعد می آید تا از این فضای پر از ویروس بیرون برویم.
باید فکر را اصلاح کرد. با عوض شدن آدمها دردی دوا نمی شود