ناگفته‌هایی از زندگی شهید شاه‌سنایی تا آخرین لحظات قبل از شهادت

2018-01-03
78 بازدید

مادر برایت بی‌تابی می‌کند؛ می‌داند که برای آرمانت جان داده‌ای اما مادر است دیگر، دلش برای لبخندت پر می‌کشد؛ گاهی به خوابش بیا، تنها تو می‌توانی آرامش کنی. به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، سجاد شاه‌سنایی به شهادت رسید تا پای اعتقاداتش بماند و در راهی که برگزیده بود سربلند باشد. این جوان ۳۰ ساله برای پاسداری از […]

۱۳۹۶۱۰۱۲۱۳۴۲۰۸۳۲۳۱۲۹۵۰۸۸۴

مادر برایت بی‌تابی می‌کند؛ می‌داند که برای آرمانت جان داده‌ای اما مادر است دیگر، دلش برای لبخندت پر می‌کشد؛ گاهی به خوابش بیا، تنها تو می‌توانی آرامش کنی.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، سجاد شاه‌سنایی به شهادت رسید تا پای اعتقاداتش بماند و در راهی که برگزیده بود سربلند باشد. این جوان ۳۰ ساله برای پاسداری از امنیت کشور و برای حفظ حریم و حرمت شهر و خانواده‌ها و نشان دادن اینکه با اغتشاش کاری از پیش نمی‌رود جان داد.

به خاطر نادانی عده‌ای اغتشاشگر که حسابشان از مردمی که طالب حق خود هستند جداست، خانواده‌ای داغدار شد و دو فرزند یتیم. فرزندان خردسالی که هنوز حتی نمی‌دانند مرگ چیست و چرا پدر در این هیاهو و برو و بیا مهمانان حضور ندارد. نمی‌دانند این همه بیقراری دلیلش چیست. برادر سجاد که از دوران کودکی، در مدرسه و تحصیل و حتی در شغلی که برگزیده‌اند با هم بودند در نشستی با خبرنگار تسنیم از سجاد برایمان گفت. اشک امانش نمی‌داند و هنوز هم باور ندارد که یار کودکی‌اش برای همیشه از کنارشان رفته است. با این وجود محکم و استوار مانند برادرش پای اعتقادش ایستاده و سجاد را تحسین می‌کند.

سجاد خواندن زیارت عاشورا را حتی یک روز ترک نکرد

برادر شهید سجاد شاهسنایی پیرامون خصوصیات اخلاقی برادر شهیدش گفت: سجاد هیچ‌گاه خواندن زیارت عاشورا را ترک نکرد، به یاد ندارم روزی که این دعا را نخوانده باشد، عاشق زیارت عاشورا بود. بسیار خوش اخلاق، متین و شاد بود.

شاهسنایی افزود: من و سجاد از همان کودکی با هم بودیم، از لحظه کودکی تا شهادتش کنار هم بودیم. حتی وارد یک شغل شدیم. آن شب درگیری هم با هم به محل رفته بودیم. نیم ساعت قبل از رفتن به آنجا سجاد زیارت عاشورا خواند، بچه‌ها با شوخی به او می‌گفتند اینقدر زیارت عاشوار نخوان، شهید می‌شوی، لبخند می‌زد و می‌گفت من کجا شهادت کجا.

سجاد دلش می‌خواست مدافع حرم شود

وی با بیان اینکه برادرم بعد از شهادت علی شاهسنایی از مدافعان حرم بسیار ناراحت بود، اظهار داشت: ما با علی رفیق بودیم، وقتی علی به شهادت رسید سجاد خیلی ناراحت بود و دلش می‌خواست مدافع حرم شود. نمی‌دانستیم که همین کشور و شهر خودمان برایش سوریه می‌شود.

اغتشاشگران به مردم عادی ضرر می‌رسانند

شاهسنایی با اشاره به دید و اعتقاد شهید سجاد به بحث حوادث و اغتشاشات گفت: هم ما و هم سجاد همه از اوضاعی که پیش آمده ناراحت بودیم. این اغتشاشگرانی کسانی هستند که نه دولت و نه مردم را قبول ندارند. در درگیری‌ها فقط به خودشان، اموال مردم و اماکن عمومی ضرر می‌رسانند. کسی که ماشین مردم عادی را از بین می‌برد، به همسر و فرزند خودش رحم نمی‌کند و اموال عمومی برایش مهم نیست منافق است.

وی بیان کرد: بیشتر کسانی که در درگیری شرکت می‌کنند فریب خورده هستند. عده کمی از آنها مغرضانه می‌آیند. خیلی از این شرکت‌کننده ها سن کمی دارند و حتی فتنه ۸۸ را هم ندیده‌اند، آنها چیزی نمی‌دانند، شعارهای غیر واقع می‌دهند. اعتراض اگر قانونی باشد اشکالی ندارد اما اینها به مردم ضرر می‌رسانند.

نتوانستم خبر شهادت سجاد را به خانواده بگویم

وی با اشاره به نحوه شهادت برادرش بیان کرد: شب درگیری من و سجاد برای آرام کردن اوضاع به محل رفتیم. به محض اینکه از مینی بوس پیاده شدیم اغتشاشگران تمام شیشه‌های مینی بوس را خورد کردند، به خیابان رفتیم، راهمان از هم جدا شد و من دیگر از سجاد خبر نداشتم تا اینکه یکی از رفقا گفت که برادرت تیر خورده است.

برادر شهید شاهشنایی افزود: برادرم سجاد با یک اسحله شکاری که از نزدیک به سینه او شلیک شده بود به شهادت رسید. ساعت بین ۸ یا ۸ و نیم شب بود. ما تازه ۴۰ دقیقه بود که به محل درگیری آمده بودیم. برادرم را به بیمارستان رساندند اما سجاد تاب نیاورد و تا قبل از رسیدن به بیمارستان شهید شد.

وی ادامه داد: من تا نزدیکی‌های صبح در بیمارستان بودم. نمی‌توانستم به خانواده‌ام بگویم که سجاد شهید شده است، دلش را نداشتم. در نهایت به عمو و برادرم اطلاع دادم. برادرم هم در شاهین‌شهر برای آرام کردن درگیری‌ها رفته بود.

 شاهسنایی در مورد مادرش گفت: مادرم برای سجاد خیلی بی‌تابی می‌کند. به شدت او را دوست داشت، واقعأ برایش سخت است تحمل این داغ. سجاد پسر دوم خانواده است. مادرم بسیار به او وابسته بود و دوستش داشت.

پسران سجاد را مانند خودش بار می‌آوریم

وی گفت: از سجاد دو پسر به یادگار مانده است و ما تمام سعی مان را انجام می دهیم که با لقمه حلال و مانند پدرش آنها را بزرگ کنیم. اگر روزی از ما در مورد شهادت پدرشان و اینکه چرا وارد این راه شد سوال بپرسند از تمام خصوصیات سجاد و هدفش برای آنها می‌گوییم. امیدوارم که خدا توفیق بدهد تا بتوانیم این دو پسر را خوب و مانند خودش بار بیاوریم.

شاهسنایی ادامه داد: همه ما در خانواده نظامی هستیم و به انقلاب خدمت می‌کنیم. امیدوارم که برخی از مردم جامعه روی این بچه‌ها تاثیر نگذارند و بچه‌های سجاد مانند خودش نترس، شجاع، با ایمان و با اخلاق بزرگ شوند.

نبرد حق و باطل همیشه بوده و هست

وی با اشاره به تلاش نیروی سپاه و انتظامی در حفظ آرامش کشور و برخی بی انصافی‌ها که در مورد آنها می‌شود، گفت: از همان ابتدای انقلاب همیشه همین‌گونه بوده است. همیشه حق و باطل وجود داشته، اراذل و باطل وجود دارد که کسانی مانند سجاد شهید می‌شوند.

برادر شهید شاهسنایی ادامه داد: من به تبعیت از رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌گویم که اینها هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند، اگر می‌توانستند کاری انجام دهند برای کشور خودشان انجام می‌دادند. آمریکا، عربستان و دشمنان ما تنها به خاطر منافع خودشان این کارها را می‌کنند و حالا که می‌بینند ما امنیت داریم نمی‌توانند تحمل کنند.

وی افزود: ما راه انقلاب و راه شهدا را ادامه می‌دهیم و تا پای جان‌مان پای این انقلاب ایستاده‌ایم. اغتشاشگران خودشان را خسته نکنند، به خودشان ضرر نزنند ما پای حرف آقا و نظام ایستاده‌ایم. امیدوارم که آقا ما را قابل بدانند و برای‌مان دعا کنند.