بهمن اورانی : کوچک شدم ، عکس گرفتم…!

2017-08-09
98 بازدید

کوچک شدم ، عکس گرفتم…! دوهفته پیش فرصتی دست داد که به شهر و محله ای بروم که بهترین سالهای نوجوانی و جوانی ام را در آنجا گذرانده ام … محله و خانه ای که یادگار پدر ، مادر ، مادر بزرگ ، دوستان و بسیاری از عزیزانی است که دیگر در میان ما نیستند […]

photo_2017-08-09_16-37-05

کوچک شدم ، عکس گرفتم…!
دوهفته پیش فرصتی دست داد که به شهر و محله ای بروم که بهترین سالهای نوجوانی و جوانی ام را در آنجا گذرانده ام …
محله و خانه ای که یادگار پدر ، مادر ، مادر بزرگ ، دوستان و بسیاری از عزیزانی است که دیگر در میان ما نیستند ….
بی اختیار و ولع زده شروع کردم به عکس گرفتن …
اصلا آدم ، سرمست و شیدای هرچه می شود دوست دارد از او یا با او عکس بگیرد …
عکس گرفتم چون در مقابل شکوه وعظمت آنچه خاطرات گذشته ام تا امروز بود ناچیز شدم و توان هضم آن را در یک لحظه نداشتم ، عکس گرفتم تا در فرصت های بیشتری ، بیشتر ببینم…
چقدر در برابر خانه کوچک مان کوچک شدم ، لحظه ای درنگ کردم ، احساس کودکی کردم ، در آستانه در خانه نشستم و عکس سلفی گرفتم ….
باور کنید تا کوچک نشوی نمی توانی از آنچه برایت بزرگ است عکس بگیری….

بهمن اورانی / مرداد۹۶