تاریخچه ی برپایی نماز جمعه در میمه بقلم استاد اسماعیلی

2017-02-22
235 بازدید

صبح میمه : اخیرا یکی از پایگاههای مجازی در بخش میمه مطالبی را در خصوص تاریخچه ی برپایی نماز جمعه در این بخش مطرح کرده که عاری از حقیقت است و نگارنده و منتشر کنندگان به دنبال دستیابی به اهدافی اختلاف انگیز از این بیان تاریخچه بوده اند . بمنظور روشن شدن موضوع از استاد […]

IMG_7694

صبح میمه : اخیرا یکی از پایگاههای مجازی در بخش میمه مطالبی را در خصوص تاریخچه ی برپایی نماز جمعه در این بخش مطرح کرده که عاری از حقیقت است و نگارنده و منتشر کنندگان به دنبال دستیابی به اهدافی اختلاف انگیز از این بیان تاریخچه بوده اند . بمنظور روشن شدن موضوع از استاد غلامعلی اسماعیلی که بعنوان شخصیت علمی و فرهنگی و مبارز دوران قبل از انقلاب جایگاه ویژه ای در بین مردم دارند خواستیم که زمینه های تاسیس نماز جمعه و تاریخچه ی برپایی این آیین مقدس را به رشته ی تحریر در آورند . با هم تاریخچه ی برپایی نماز جمعه در میمه بقلم این استاد فرهیخته  را می خوانیم .

بسمه تعالی

سال ۱۳۶۰بود . نیروهای انقلابی در میمه بر آن شدند که یک مقر سپاه پاسدران را در میمه راه اندازی کنند . وقتی به مسئولان سپاه در اصفهان مراجعه نمودند ، اولین سوال آنها این بود که آیا نماز جمعه در شهر شما اقامه می شود؟ که پاسخ منفی بود . سپس گفتند : شما نماز جمعه را دائر کنید و بعد از آن مراجعه کنید برای راه اندازی سپاه و ما اقدام می کنیم . این بود که این نیروها تصمیم گرفتند تا نماز جمعه را در میمه دایر نمایند . مرحوم حجت الاسلام و المسلمین  خطیب در آن زمان  در میمه اقامه نماز می کردند و برادران را در چگونگی اقدام راهنمایی کردند . طبق راهنمایی ایشان ، افراد به دفتر امام در قم مراحعه نمودند . که آنان نیز راهکارها را بیان کردند و اولین اقدام در زمستان سال ۱۳۶۰ این بود که یکی از برادران با کمک دیگر نیروهای انقلاب ۱۳عدد طومار در خواست مردمی اقامه نماز جمعه در میمه بعنوان مرکز بخش را تهیه نمودند و هر شهر وروستا مستقلا بتام خود آن شهر یا روستا با جمله “اینجانبان اهالی شهر یا روستای……….”توسط مردم انقلابی در آن شهر و روستا این طومار در خواست امضاء شد و سپس این ۱۳ طومار امضاء شده را به دفتر امام در قم تحویل نمودند که در تحویلی برای جلوه اتحاد و یگانگی منطقه ای در این مراجعه و این اقدام توسط نیروی های انقلابی میمه و افرادی از نیروهای انقلابی شهر وزوان مثل حاج حسین فتاح و به نظرم عباسعلی حدادیان و…….که قبلا نیز با آنان در این خصوص صحبت شده بود به اتفاق همه طومار را در قم تحویل دادند و مسئولان دفتر گفتند فعلا در نوبت قرار می گیرد . که بعد از مدتی آقای رحیمی را بعنوان امام جمعه میمه معرفی نمودند . ایشان در بدو تشریف فرمایی : گفتند من مدت کوتاهی را اقامه نماز جماعت می کنم  تا تصمیم نهایی را در پذیرش امامت جمعه بگیرم که روز اول ورود ایشان در منزل پدری آقای اکبر طلایی بود . که بعد از مدتی ایشان پذیرفتند که امامت جمعه بخش میمه را عهده دار شوند و نماز جمعه در محل فلکه پارک معلم (جلوی بانک مسکن فعلی) شد که با شور و اشتیاق فراوان همراه بود و برادران از وزوان و روستاهای نزدیک هم قویا شرکت داشتند . مدتی هم در پارک قدس اقامه می شد . حتی در همه خیابان های امام حسین(ع) و شریعتی و پارک قدس تماما سیستم صوتی و بلند گو نصب شده بود . بعد از اینکه نماز جمعه به لطف خدا به جریان افتاد در پاسخ به در خواست برادران از وزوان امام جمعه محترم آقای رحیمی با نظر خودشان موافقت کردند که برای بهره مندی بیشتر مردم ، یک هفته نماز در میمه و یک هفته در وزوان برگزار گردد و از آن روز این سنت به جریان افتاد که هنوز هم ادامه دارد . اما دفتر امام جمعه و استقرار امام جمعه از آغاز یعنی از زمستان ۱۳۶۰ تا کنون در شهر میمه بوده و از آنجا که نماز جمعه نمازیست که باید آحاد افراد در منطقه و بخش میمه از آن بهره مند باشند مهر دفتر امام جمعه با عنوان (دفتر امام جمعه بخش میمه ) تهیه و رسمیت یافته است البته یادآوری این نکته را هم ضروری دانسته و کتمان آن شاهد بی انصافی در حق مردم شریف میمه باشد . و آن اینکه از آغاز تا کنون عمده هزینه های دفتر امام جمعه و ستاد برگزاری و بطور کلی نهاد امامت جمعه را شهروندان شهر میمه تامین نموده اند . و هیچگونه امتیازی بابت این مساعدت را مطالبه ننموده اند . همچنین همراهی و یگانگی و عشق و ایمان برادران انقلابی شهر وزوان از آغاز تا کنون چشم گیر و قابل تقدیر است و برادران انقلابی و دلسوز شهر وزوان هرگز به نیت منیت ها و سایر رویکردهای غیر الهی در این راه اقدام نکرده اند  که حرکت مومنانه و خالصانه و وحدت آفرین آنها نیز قابل تقدیر است زیرا  این نیروها به انقلاب و نیروهای انقلاب و حرکتهای انقلابی فکر می کردند هم دیروز و هم امروز و جالب این است که اینگونه چهره های نا پیدا هستند و بی ادعا و فراموش شده به نظر می رسند .