صدای عباس فضای کابین را پر کرد. او این…”

2016-04-17
41 بازدید

صدای عباس فضای کابین را پر کرد. او این…”  مصراع از تعزیه مسلم را زمزمه می‌کرد: مسلم سلامت می‌کند، یا حسین. و ناگهان صدای انفجار مهیبی همه چیز را دگرگون کرد. او در یک لحظه احساس کرد که به دور کعبه در حال طواف است. با صدای نرم و آرامی گفت: اللهم لبّیک، لبّیک لا […]

۱۴۰۰۳۶۱۵۳۸۶۵۳۲۴۳
صدای عباس فضای کابین را پر کرد. او این…”
 مصراع از تعزیه مسلم را زمزمه می‌کرد:
مسلم سلامت می‌کند، یا حسین.
و ناگهان صدای انفجار مهیبی همه چیز را دگرگون کرد. او در یک لحظه احساس کرد که به دور کعبه در حال طواف است. با صدای نرم و آرامی گفت:
اللهم لبّیک، لبّیک لا شریک لک لبّیک …
و آخرین حرف ناتمام ماند».
اعلام اصابت گلوله به هواپیمای بابایی
یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است: «به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هر چه سریع‌تر اقدام نمایید.».
مدت کوتاهی از اعلام این موضوع نگذشته بود که فرد مذکور مجدداً تماس گرفت و در حالی که گریه امانش نمی‌داد، گفت: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یکی از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین به شهادت رسیده است.”
راوی در مورد بازتاب شهادت سرلشکر بابایی در جمع سپاهیان نوشته است: «برخی از فرماندهان سپاه در جلسه‌ای مشغول بررسی عملیات بودند که تلفنی خبر شهادت تیمسار بابایی به اطلاع برادر رحیم رسید. با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشک در چشمان حاضرین به خصوص آنان که آشنایی بیشتری با شهید بابایی داشتند، حلقه زد.
«نقل شده که وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاری‌های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می‌رسانم».
امیر سرلشکر شهید عباس بابایی در هنگام شهادت ۳۷ سال داشت، او اسوه‌ای بود که از کودکی تا واپسین لحظات عمر گران‌قدرش همواره با فداکاری و ایثار زندگی کرد و سرانجام نیز در روز عید قربان، به آرزوی بزرگ خود که مقام شهادت بود نائل گردید و نام پرآوازه‌اش در تاریخ پرافتخار ایران جاودانه شد.
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان