چه لذتی داشت وقتی دو برادر در بغل یکدیگر ، ابراز احساسات میکردند ، چه کیفی داشت زمانی که فرزندی سر بر زانوان مادر گذاشته و لحظاتی با فراموش کردن تمامی سختی های زندگی ، خودش را در دنیای کودکی اش فرض میکرد ، چه صحنه زیبایی خلق میشد زمانی که دو خواهر یکدیگر را […]
چه لذتی داشت وقتی دو برادر در بغل یکدیگر ، ابراز احساسات میکردند ، چه کیفی داشت زمانی که فرزندی سر بر زانوان مادر گذاشته و لحظاتی با فراموش کردن تمامی سختی های زندگی ، خودش را در دنیای کودکی اش فرض میکرد ، چه صحنه زیبایی خلق میشد زمانی که دو خواهر یکدیگر را غرق در بوسه ساخته و به پهنای صورتشان اشگ جاری و در هم آمیخته میشد . ، پسری که چند روزی دیدار پدر را از دست داده بود، به هنگام ملاقات چنان یکدیگر را در آغوش میگرفتند که گویی هر دو یک نفرند ، وقتی دو دوست بعد از مدتها یکدیگر را در کوچه و خیابان میدیدند ، چنان یکدیگر را غرق در بوسه میساختند و به یکدیگر عشق میورزیدند که گویی سالیان سال است که همدیگر را ندیده اند ، این آداب و رسوم و سنت نیک ، دیده بوسی و در آغوش گرفتن همدیگر به هنگام دیدار، چند صباحی است که کاملا به فراموشی سپرده شده و اگر به طور اتفاقی دو دوست در کوچه و خیابان همدیگر را در آغوش کشیده و نسبت به هم ابراز احساسات قلبی نمایند ،باعث تعجب و حیرت دیگران خواهند شد.
با اختراع تلفن توسط گراهام بل و ورود آن به زندگی مردمان و خصوصا جامعه ایرانی ، خیلی زود و به سرعتی برق آسا ، ملاقاتها و دیدارهای های گاه و بیگاه افراد با یکدیگر ، به دست فراموشی سپرده و جای خود را به تماسهای تلفنی داد ، اکثر افراد برای فرار از زیر بار این سنت پسندیده ، کمبود وقت و گرفتاری های الکی را دستاویز قرار داده و گناه را به گردن دوری راه و بعد مسافت می اندازند. ، اما باز هم دلخوش به این بودیم که هنوز میتوانیم صدای یکدیگر را از طریق سیمهای خطوط تلفن بشنویم ، گریه ها و خنده هایمان را از راه سیم سردهیم ، شادی ها و ناراحتی هایمان را با دیگران تقسیم کنیم . مادرها از روی صدا تشخیص میدادند که فرزندشان ناخوش بوده و یا در زندگی شخصی خود مشگلی دارند ، فرزندان نیز با ضعیف و قوی بودن صدای تلفنی والدین خود نسبت به سلامتی و یا کسالت آنها خبردار میشدند، با این که گرفتاری ها و مشغله های فراوان زندگی اکثر مردم را درگیر خود کرده بود ، اما هر وقت حوصله داشتیم و میلمان میکشید ،گوشی تلفن را بر میداشتیم و با گرفتن شماره ای از حال و روز نزدیکان خود باخبر میشدیم ،انسانها هر چه سنشان بالاتر برود بیشتر مایل هستند که فرزندانشان دور و بر خودشان باشند تا بتوانند همه روزه آنها را ببینند ،اما با توجه با مشغله فراوان و گرفتاری های روزمره ، عملا این امکان وجود ندارد و والدین از این که زود به زود فرزندان خود را نمیبینند ناراحت بوده ولی چاره ای هم جز این ندارند ، اما دلخوشی آنها به تماسهای تلفنی و شنیدن صدای فرزندانشان بوده واز این رضایت داشتند که گاه به گاه میتوانند صدای عزیزانشان را بشنوند ، از نوه هایشان خبر بگیرند و جویای سلامتیشان گردند ، فرزندان نیز به همین تماس تلفنی اکتفا کرده و به نوعی دل خود را خوش میکردند.گرچه حسی بالاتر از این که فرزند هر روزه به دست بوس والدین خود رفته و مدام جویای حال و احوالشان باشد ، نیست .اما در مواقعی چاره ای جز این نیست و مصداق بارز آن وصف العیش ، نصف العیش است .
هنوز حسرت ملاقاتها و دیدارهای حضوری را داشتیم که احوالپرسی های تلفنی و از راه دور جای آن را گرفت ، هیچ چاره ای هم نبود و باید به همین شیوه صله رحم رضایت میدادیم ، دلمان را به همین احوالپرسی سیمی خوش کرده بودیم و از این که لااقل میتوانستیم تا اندازه ای وظیفه فرزندی را رعایت کنیم ، خرسند بودیم ، به یکباره صدای زنگ تلفنها قطع شد ، دیگر حتی مزاحم تلفنی هم نبود ،، حتی کسی به اشتباه هم شماره نمیگرفت ، حتی کسی نبود که برای مزاحمت به دیگران بخواهد زحمت فوت کردن را به خودش بدهد . زیرا به این فوت کردن های مزاحمان تلفنی هم عادت کرده بودیم ، دیدار و ملاقات حضوری قطع شده و اینک احوالپرسی تلفنی هم در حال احتضار بود.تلفن همراه و یا همان موبایل وارد شد، در ابتدا افراد خاص و یا شاید قشر مرفه امکان استفاده از آن را داشتند ، اما دیر زمانی نگذشت که استفاده از تلفن همراه فراگیر شد به نحوی که برخی از افراد در یک زمان از چند خط و گوشی بهره میبردند ، صدای زنگهای کلاسیک تلفنهای خانگی جای خود را به آهنگهای متنوع داده و هر روز شاهد حضور برندهای مختلف گوشی های همراه بودیم ، گوشی های اولیه بزرگ و سنگین بوده و کم کم گوشی های ظریف تر و شکیل تر با کارایی و منوهای بیشتر در دسترس عموم قرار گرفت ، دیگر داشتن تلفن همراه به مانند شماره شناسنامه و یا کد ملی برای همه الزامی شد و هر کس به فراخور شغل و حرفه خود از آن استفاده میکرد، اپراتوری تلفن همراه از انحصار شرکت مخابرات خارج گشته و شرکتهای دیگری وارد بازار رقابت شدند ، همراه اول ، ایرانسل ، تالیا و رایتل از جمله اپراتورهای فعال تلفن همراه در کشور هستند ، هر اپراتور سعی میکرد که از جدیدترین تکنولوژی های عرصه تلفن همراه بهره برده تا زودتر بتواند مشتریان بیشتری جلب نماید ، این بود که :
اس ام اس و یا همان پیامک وارد عرصه شده و خیلی زود عمومیت پیدا کرده و به نوعی ره صد ساله را در مدت کوتاهی پیمود و چنان در بین مردم جا خوش کرد که دیگر کسی حال و حوصله حرف زدن نداشت ، اغلب سعی میکردند با ارسال و دریافت پیامک کارهای خود را رفع و رجوع نمایند ، یکی از دلایل شیوع و همه گیری پیامک ، هزینه کمتر به همراه حداقل زمان ممکن و رساندن مفهوم پیام بود . به غیر از این که خیلی ها برای شغل و حرفه خود از پیامک استفاده میکردند ولی افرادی هم بودند که برای رفع تکلیف و به مناسبتهای خاص از این روش استفاده کرده و با تایپ چند کلمه پشت سر هم و فشردن دکمه ای ، مطالب و خواسته ها و نیازهای خود را در قالب پیام برای دیگران ارسال میکردند ، چنان این فناوری در جامعه ما فراگیر شد که دیگر به جای دیدار و ملاقات حضوری و یا تماس تلفنی برای احوالپرسی هایمان نیز از این روش استفاده کردیم ، کار بدان جایی رسید که نوع و نحوه احوالپرسی هایمان از همه که شامل پدر و مادر و خواهر و برادر و فرزندان و دوستان و همکاران میباشد ، یکنواخت شده و دیگر به خودمان زحمت نمیدادیم که لااقل بین کلمات و جملات احوالپرسی از خواهر و برادرمان نیز تفاوت قائل شویم ، همه را با یک چوب رانده و با یک نوع ادبیات ارتباط برقرار میکردیم ، پیامهای تبریکمان برای همه افراد در سطوح مختلف ، یکسان بود ، برای همه افراد دور و نزدیک به یک شیوه و یک متن از قبل تهیه شده مراتب تسلیتمان را اعلام میکردیم ، برای اعیاد و جشنها از یک روش الگو میگرفتیم ، شوری آش به حدی رسید که دیگر زحمت تایپ حروف را هم به خودمان نمیدادیم و از روی دست دیگران تقلب کرده و نوشته آنها را برای نزدیکان خود فوروارد میکردیم ، در برخی از اوقات چنان کار را سرسری میگرفتیم که نام ارسال کننده پیامک را نیز فراموش میکردیم ، پاک کنیم و با همان فرمت دکمه ارسال را میزدیم ، ابتدا متن را انتخاب و به صفحه مخاطبین رفته و روی افرادی که مورد نظرمان بود را تیک گذاشته و به یکباره برای یک گروه چند نفره ، یک متن با یک حجم و با یک فرمت را ارسال میکردیم . برادری میخواست تولد فرزند خواهرش را که اتفاقا نوزاد پسر بوده از طریق پیامک تبریک بگوید، پیامکی را که مدتها قبل برای تولد دختر دوستش ارسال کرده بود ، بدون آنکه تغییری در واژه های آن ایجاد نماید ، برای خواهر خود فرستاده و داماد از این که برادر همسرش هنوز نمیداند نوزاد تازه به دنیا آمده چه جنسیتی دارد با همسرش جرو بحث کرده و مدتها بعد متوجه شد که ماجرا از چه قرار بوده است .اکثر کاربران با این دست اشتباهات به کرات برخورد کرده و خاطره نیز دارند ، بارها اتفاق افتاده که به اشتباه مطلبی را برای شخص دیگری ارسال کرده ایم که شاید تا مدتها از روبرو شدن و برخورد با آن فرد خجالت میکشیدند. خیلی ها چون نمیخواستند زیاد وقت خود را تلف نموده و یا این که مایل نبودند جزییات بیشتری را برای شنونده شرح بدهند ، به طور اختصاری و جهت رفع تکلیف پیامکهایی را به نزدیکان خود ارسال میکردند.
بزرگترهایمان بر این عقیده بوده و هستند که دید و بازدید و به جا آوردن صله ارحام را نمیتوان از طریق سیم تلفن انجام داد ، باید لبخند را دید ، سرازیر شدن اشگ شوق را تماشاکرد ، گرمی یکدیگر را با بغل کردن به دست آورد ، احساس و عشق از طریق سیم تلفن به مقصد نمیرسد .
امروزه روز از اینها صدای پشت گوشی تلفن را هم گرفتیم ،دیگر خنده هایمان را نمیشنوند تا شاد گردند و انرژی بگیرند ، دیگر صدای گریه ما را نمیفهمند که دلداریمان داده و راهکار نشانمان بدهند .نمیدانند که فرزندانشان دیگر وقت این که از کار و زندگی خود بزنند و به دیدارشان بشتابند را ندارند ، دیگر حتی فرصت این که در طول روز دقایقی ، از طریق تلفن همدم و هم صحبتشان باشند را هم ندارند ، دیگر حتی حال و حوصله و فرصت کافی برای نوشتن احساساتشان را هم نداشته و سعی میکنند از طریق استیکر حرفشان را بزنند .
پسری برای تولد مادرش تصویر کاریکاتور زنی را ارسال کرده که دسته گلی در دست دارد ، پسری برای بزرگداشت روز پدر استیکر مردی را فرستاده که در یک دستش عصا و در صورتش عینکی ذره بینی نشسته است ، خواهری برای برادرش استیکر را فرستاده که بیانگر احوالپرسی خواهر از برادر است .
به کجا چنین شتابان !
گرچه این تکنولوژی ها، نیازهای اصلی و اساسی مردمان امروزه است و به هیچ وجه نمیتوان روزی را تصور کرد که تلفن همراه نباشد ، آیا به راستی دانشمندان و مخترعان در پی این بوده اند که انسان با به دست آوردن این فناوری های مدرن اصل خود را فراموش کند ؟ کاش در کنار استفاده بهینه از این مواهب قدری هم به اصل خود نگاهی بیندازیم ، پدر و مادر خود را در کمترین زمان ممکن ملاقات کنیم ، با حضور فیزیکی در منزل خواهران و برادران خود از نزدیک آنها را ببینیم ، از حال و روز خویشاوندان و نزدیکان خود زود به زود با سر زدن هایمان باخبر گردیم ، دوستی و رفاقتمان را با دیدارهایمان به به اثبات برسانیم ، از تلفن فقط به عنوان تماس تلفنی استفاده نموده و برای هر کاری از پیامک استفاده نکنیم .دوستانی که تقریبا از هم بیخبر هستند ، این متن را برای یکدیگر ارسال میکنند :شرکت شیر پگاه اعلام کرد : هر که دوست و رفیقش را فراموش کند ، شیرم را حلالش نخواهم کرد.یاحق
لااااااااااایک!
دم شما گرم
من در قریه رحمت اباد با دوستی ملاقات کردم . یک انشائ بنویسید
بهرهبرداری از شهرک سلامت در سال ۹۵
چهارشنبه ، ۴ آذر ۱۳۹۴ ، ۲۱:۵۴
شهردار اصفهان با اشاره به پیشرفت ۸۰ درصدی احداث پروژه شهرک سلامت اصفهان گفت: این پروژه اوایل سال ۹۵ به بهرهبرداری خواهد رسید.
به گزارش رویش نیوز به نقل از مهر، مهدی جمالینژاد شامگاه چهارشنبه در دیدار با هیئت متخصصان طب کشور افغانستان با بیان اینکه استان اصفهان یکی از استانهای مرکزی ایران با جمعیت ۴.۵ میلیون نفری است، اظهار داشت: این استان با ۱۰۷ شهر و یکهزار و ۸۳۳ روستا و سکونتگاه بیشترین زیستگاهها را در خود جای داده است.
وی به ظرفیتهای استان اصفهان در زمینههای مختلف گردشگری اشاره کرد و ابراز داشت: شهر اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد و در سال جاری نیز از بین ۱۱ شهر کاندیدا به عنوان شهر جهانی صنایع دستی ثبت شد.
شهردار اصفهان اضافه کرد: همچنین قرار است شهر اصفهان در سال ۲۰۱۷ به عنوان پایتخت گردشگری اسلامی جهان انتخاب شود.
ایران و افغانستان اشتراکات میراث فرهنگی بسیار قوی و اصیل دارند
وی با بیان اینکه ایران و افغانستان اشتراکات میراث فرهنگی بسیار قوی و اصیل دارند، ادامه داد: این اشتراکات منحصر به میراث فرهنگی ملموس نیست و در زمینه میراث ناملموس نیز اشتراکات زیادی بین این دو کشور وجود دارد که میتوان با همدلی و تبادل اطلاعات به یکدیگر کمک کنند.
جمالینژاد با اشاره به بحث توریست درمانی گفت: نگاه ما به کشور افغانستان ویژه است و از این رو در بحث توریست درمانی به دنبال سودآوری نیستیم و به همین علت دستگاههای مسئول در استان نسبت به ساماندهی و رسیدگی به مهاجران کشور افغانستان برنامهریزیهای خوبی را در همه بخشها داشتهاند.
وی با اشاره به احداث شهرک سلامت در اصفهان ابراز داشت: این شهر دارای کلینیکهای منحصر به فرد تخصصی و فوق تخصصی است و از این رو ظرفیتهای بالایی را برای ارتقا توریسم درمانی خواهد داشت.
شهردار اصفهان با اشاره به پیشرفت ۸۰ درصدی احداث پروژه شهرک سلامت اصفهان گفت: این پروژه اوایل سال ۹۵ به بهرهبرداری خواهد رسید.
وی افزود: این شهرک مساحتی بالغ بر ۴۵ هزار متر مربع دارد و ۳۶ کلینیک تخصصی در آن بهرهبرداری خواهد شد و این فضا آماده میزبانی از کشورهای مختلف به ویژه کشورهای مسلمان نشین است.
جمالی نژاد با اشاره به فعالیت ۱۴ بیمارستان در شهر اصفهان ابراز داشت: این دانشگاهها نیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده و همچنین نسبت به ارائه خدمات به مهاجران افغانستانی توجه ویژه را داشتهاند ضمن اینکه در برخی از این بیمارستانها بخش ویژه مهاجران افغانستانی نیز راهاندازی شده است.
وی در ادامه با اشاره به اعلام همکاری شهرداری اصفهان برای تخصیص بخشی از شهرک سلامت اصفهان به درمان بیماران مهاجران افعانستانی گفت: این اقدام با انعقاد تفاهمنامهای بین مسئولان شهرک سلامت اصفهان و انجمن متخصصان طب افغانستان پیگیری خواهد شد.
افزودن نظر
نام (مورد نیاز) :
لایک اقای ایراندوست عالی اقای رحمت اباد دیگه مزه نریز
http://www.tabnak.ir/fa/news/550321/
اشاره به حیوان ازاری قبلی در شاهین شهر و میمه
از طریق تلفن ارتباط قلبی برقرار کنید
فقط چند ثانیه وقت کافی است تا از همین شیوه وسیله ارتباطی کوچک ، نوع رفتار و شخصیت شما معین و قضاوتی همیشگی در فکر مخاطبتان بوجود آورد. همه چیزهایی که در مورد شما میدانند از شیوه ارتباط ظریفی است که شاید صدها کیلومتر با شما فاصله دارد.شیوه صحبت کردن شما، میتواند نوع ارتباطتان را مشخص کند و شما را به عنوان یک انسان بیخیال و بیتوجه یا یک شخص
مهربان و مودب معرفی کند. عجیب آنکه آنها هرگز شما را از نزدیک ندیدهاند؛ هرگز لبخند یا اخم شما را احساس نمی کنند، قدرت تلفن اینقدر زیاد است. بله، تلفن قدرتمند است ولی همیشه دقیق نیست. پس حتی در کلام اول پشت تلفن بی گدار به آب نزنید و با آموختن آداب و رسوم صحبت کردن، احترام و توجه دیگران را به خود جلب کنید.
ژستهای صحبت
تصورش را بکنید چطور میتوانید فرد مهمی را تحت تاثیر قرا دهید، وقتی که چشمهایتان با پارچهای پوشانده شده و دستهایتان هم از پشتسر بسته است؟ این مشکلی است که موقع صحبت با تلفن با آن روبهرو هستید. پس هربار که گوشی تلفن را برمیدارید، خودتان را ستاره یک نمایش رادیویی مجسم کنید. اگر میخواهید طرف مقابلتان احساس کند واقعا به او توجه دارید، باید کلمهها را جایگزین تمام حالتها کنید، باید لبخندتان، سرتکان دادنهایتان و خلاصه تمام حرکتهایتان را به صدا تبدیل کنید تا شنونده بتواند آنها را بشنود و به جای برقراری ارتباط چشمی، اسمش را مدام به زبان بیاورید. پس کلامتان را جایگزین ژستهایتان کنید.
تگرگ اسم
وقتی آدمها پشت تلفن، اسم خودشان را میشنوند، گوشهایشان تیز میشود. اگر در گفتوگوی رودررو زیاد اسم طرف مقابلتان را ببرید، ممکن است به نظر حقهبازی بیاید، ولی چون پشت تلفن از نظر فیزیکی با مخاطبتان فاصله زیادی دارید، به طرز عجیبی متفاوت است. اگر بشنوید کسی اسمتان را حتی در یک جای پر سر و صدا به زبان میآورد، گوشهایتان را تیز میکنید تا ببینید قضیه از چه قرار است. به همین صورت وقتی که شریک تلفنیتان اسم خودش را از گوشی تلفن بشنود، حواسش جمع میشود و آن آشنایی و حس صمیمیت به وجود میآید.
مدام پیامهای روی پیغامگیرتان را عوض کنید
از روی پیغامی که افراد روی پیغامگیرشان میگذارند چیزهای زیادی در مورد شخصیت آنها دستگیرتان میشود. اگر میخواهید آدم قابل اعتمادی به نظر بیایید، روی پیغامگیر خود یک پیغام کوتاه، حرفهای، دوستانه و قابل فهم بگذارید نه موسیقی، لطیفه یا سخن روحیهبخش. در ضمن راز تاثیرگذاری خوب این است که هر روز پیغامتان را عوض کنید. تحقیقات نشان داده وقتی مخاطبانتان هربار که تلفن میزنند یک پیغام جدید از شما بشنوند، احساس میکنند آدم باهوش و کارآمدی هستید.
وقتت چه رنگیه؟
تمام آدمها یک ساعت بزرگ در مغزشان دارند که مشخص میکند چقدر پذیرای شما هستند. وقتی با ساعت درونی آنها تداخل پیدا میکنید، آنها به شما گوش نمیدهند، هرچقدر هم که حرفهایتان جالب و خوشایند باشد. پس هرچقدر هم که تلفنتان ضروری باشد، قبل از شروع به حرف زدن با طرف مقابل در مورد وقتش سؤال کنید و از تکنیک «وقتت چه رنگیه» استفاده کنید؛ یا خیلی سادهتر بپرسید «وقت برای حرف زدن دارید ؟» در این زمان به دام زمانبندی اشتباه نمیافتید و هرگز جواب نه نخواهید شنید.
اِ…… شمایید؟
برندگان بزرگ قبل از جواب دادن به تلفن لبخند نمیزنند، بلکه بعد از آنکه گوشی را برداشتند و فهمیدند چه کسی پشت خط است، لبخند بر لبهایشان مینشانند. آن وقت است که این خنده به درد میخورد. پس تلفنتان را خیلی حرفهای و بدون هیچ احساسی جواب دهید و هیجانزده نشوید. این کار باعث میشود فرد پشت خط احساس کند لبخند گرم و گشاده شما فقط مخصوص اوست!
بیب پیغامگیر کارگردانی کلهگنده
وقتی شماره کسی را میگیرید و روی پیامگیر میرود، گلویتان را صاف کنید و آن فرد را در ذهنتان تجسم کنید. وانمود کنید آن بیب یک کارگردان کلهگنده است که برای تست بلند فریاد میزند: نفر بعدی. پس نوبت شماست. چیزی بگویید که کنجکاوی او را تحریک کنید یا با پیغام شما لبخند بزند. پیغامی که میگذارید، همان تاثیر شنیداری ۱۰ ثانیهای شماست. پس کاری کنید که تاثیر خوب برجا بگذارید تا سریع با شنیدن پیغام به شما زنگ بزند.
منبع-مجله زندگی ایده آل