عادتی نه چندان علمی ! همه ما با شرایط اقلیمی منطقه میمه آشنایی کامل داشته و میدانیم که در فصل زمستان یکی از نقاط سردسیر استان اصفهان به شمار می آید، آنهایی که اخبار شبکه استانی را رصد میکنند ، به این امر کاملا واقف میباشند. عموما کشاورزان و دامدارانی که به اجبار بیشتر اوقات […]
عادتی نه چندان علمی !
همه ما با شرایط اقلیمی منطقه میمه آشنایی کامل داشته و میدانیم که در فصل زمستان یکی از نقاط سردسیر استان اصفهان به شمار می آید، آنهایی که اخبار شبکه استانی را رصد میکنند ، به این امر کاملا واقف میباشند.
عموما کشاورزان و دامدارانی که به اجبار بیشتر اوقات خود را در دشت و صحرا سپری میکنند ، بهتر میتوانند این سرمای استخوان سوز را تعریف کنند.البته به خاطر تغییرات جوی که در کل جهان ایجاد شده ، زمستانهای سبک تر و گرمتری نسبت به دو سه دهه قبل داریم ، برای اثبات این قضیه به خاطر دارم ، زمانی که دوران دبستان را در تنها دبستان پسرانه میمه که جمشید نام داشت ، درس میخواندم و هر روز مجبور بودم با پای پیاده مسیر میون ده تا محله غور را طی کرده تا خود را به مدرسه برسانم ، سرمای سوزناک و وحشتناکی از شمال به سمت جنوب می آمد و ما که مسیر را بر خلاف آن طی میکردیم به خوبی با گوشت و پوست خود آن را حس میکردیم ، سرمایی که این روزها کمتر حس میشود، دیگر از آن زمستانهای سرد و طولانی و پر وشند و وار خبری نیست ، همیشه تا اواخر اردیبهشت کوچه پس کوچه های میمه پوشیده از برف و یخ زده بود.با این آب و هوا کشاورزان و باغداران میمه مجبور بودند ، از تنها محصول باقی خود محافظت نموده و آن را حفظ نمایند.
خاک گذاری موها سنتی بود که در اوایل پاییز ، چند وقتی باغداران را به خود مشغول میکرد، یک نفر ترکه های مورا به یک سمت پیچانده و آنها را به صورت دسته ای جمع میکرد و نفر دیگر مقداری خاک را با بیل به روی همین موهای دسته بندی شده ریخته و آنها را میپوشاند، البته در این پوشاندن دور و اطراف مو نیز بیل خورده و خاک هم زیر و رو میشد ، دوباره بعد از عید و با مساعد شدن شرایط آب و هوایی ، باغداران مجبور بودند موهای خاک شده را از زیر خاک درآورده و شرایط را برای سبز شدن آن فراهم نمایند.
به هنگام فصل خاک گذاری موها ، جنب و جوش عجیبی در کوچه باغها دیده میشد ، دود و بوی آتش همه جا به مشام میرسید و هر باغداری در گوشه ای از باغ بساط چای آتشی را برپا کرده بود، عموما چون این کارها همه به همت باغداران و نیروی دست و بازو انجام میشد ، قاعدتا باید از نظر خورد و خوراک نیز خوب تغذیه میشدند که بتوانند یک روز کامل را بیل بزنند ، خاگینه همراه با شیره انگور را به هنگام صرف چاشت میخوردند ، ناهار را هم که از قبل آماده کرده بودند در کنار اجاق هیزمی گذاشته تا کم کم گرم شده و قابل خوردن باشد.این رسم و رسوم یکی از عادات باغداران میمه بود که کم کم فراموش میگردد.
تاکستان قزوین یکی از قطب های تولید انگور در ایران بوده که چندین نوع انگور مرغوب و بازاری پسند در این خطه به عمل می آید.آب و هوای تاکستان قزوین نیز در زمستانها سرد بوده و در خیلی از مواقع به صورت یخبندان است ، اما هیچ گاه باغداران این خطه به روش باغداران میمه ای موهای خود را در زیر خاک دفن نمیکنند ، در صورتی که اکثر باغات میمه دارای دیوار بوده که تا اندازه ای میتواند از هجوم برخی بادهای سرد جلوگیری نماید ، اما هیچ کدام از موستانهای شهر تاکستان دارای دیوار نبوده و دور تا دور آن باز میباشد، هرچند موهای منطقه میمه از نوع پایه کوتاه بوده ، موهای آن خطه بلند و گاها طول آنها هم اندازه درخچه ها میباشد.
با توجه به این که اغلب باغداران میمه جوان بوده و افکار و ایده های جدیدتری دارند ، به مانند گذشته و با تقلید از پیشینیان خود موها را خاک نگذاشته و بعد از زمستان و آغاز بهار دور و اطراف موها را بیل زده تا خاک اطراف ضمن زیر و رو شدن نفسی تازه کند ، اکنون تک و توکی از باغهای انگور به شیوه سابق خاک گذاری شده و اکثرا از این شیوه سابق پیروی نکرده و موستان را در هوای سر زمستان میمه بدون پوشش رها میکنند ، عده ای عقیده دارند که موها به این روش عادت کرده و کمتر در خطر سرمازدگی هستند ، عده ای دیگر نیز عقیده دارند که سرمای وحشتناک میمه باعث میشود که مو از سرما سیاه شده و دیگر بار نمیدهد ، البته در همان نزدیکی میمه در روستای کامو نیز موها را خاک نمیگذارند ، گرچه کامو زمستانهای سختری داشته اما سوز سرمای میمه را نداشته و به خاطر کوههایی که این روستا را احاطه کرده سرمای قابل تحمل تری را دارد.
امیدوارم کارشناسان کشاورزی و متخصصان باغداری برای این نوع نگهداری مو نسخه خوبی را پیچیده که همه آن را رعایت نمایند.یا حق
توضیح صبح میمه : در بازدیدی که باتفاق دوستان گلستان از تاکستان داشتیم در ایستگاه تحقیقات انگور این شهر کارشناسی که در مورد انواع و اقسام مو توضیح می داد و فرد خبره ای هم بود در پاسخ به سوال سرمازدگی موها در میمه گفت : در سال ۸۶ سرما و یخبندانی در تاکستان آمد که همه ی موهای پایه کوتاه و پشته ای را از بین برد و فقط موهای داربستی از آن سرمای سخت مصون ماندند . ایشان هم معتقد بود که هوای سرد پایین است و موهای روی زمین بیشتر در معرض آسیب قرار دارند .
ممنون از یادآوری خاطرات آقای ایراندوست.
سلام وخدا قوت شما نظرتون راجع به کمربندی چیه؟آیا حذف بشه براآبادانی شهرمون بهتر نی؟
با سلام : آقای کارشناس بعد از این، اول این که تاکستان قزوین بیشتر به خطه ی همیشه سبز و معتدل شمال ایران نزدیک است. پس سوز و سرمای استخوان سوز ندارد واما میمه تا چشم کار می کند بیابان وبعد هم کویر که این ضرب المثل به کار می رود (میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است ) اگر جدیدا به باغهای بالا رفته باشید به خاطر بی همتی بعد از قدیمیها( نسل جوان) همه ی باغها ی بالا به قول شما ور افتاده است پس قدیمیهانان حو خوردند وتابستان محصول جمع کردند وشما جوانها در وقت کار خواب خرگوشی کردید ودیوار های خراب باغها را. و زمین های بایر را در تابستان دیدید
جناب آقای ایران دوست سری به خودتان بزنید شهرکامو
حتما قدیمها منطقه با تجربه ای که داشتند بیشتر میفهمیدن اگر یادتان باشد زمستان سال ۸۶ خیلی از درختان به علت سرمای بیش از اندازه دیگر سبز نشدند پس نتیجه ایننکه نباید کار کشاورزان قدیمها را بیهوده دانست و این نسل جوان است که همه چیز را بدون زحمت میخواهند