لطفا چانه نزنید ، تخفیف داده نمیشود، قیمتها مقطوع است !

2015-11-11
650 بازدید

احمدرضا ایراندوست – بارها همه ما برای خرید به مکانهایی رفته ایم که در اولین نگاهمان به این نتیجه رسیده ایم که اینجا جای چانه زدن و تخفیف گرفتن نیست ، یا باید قید خرید کردن از این محل را بزنیم، و یا این که پیه قیمت مقطوع را به خودمان بمالیم و در مقابل […]

photo_2015-10-26_21-17-25
احمدرضا ایراندوست – بارها همه ما برای خرید به مکانهایی رفته ایم که در اولین نگاهمان به این نتیجه رسیده ایم که اینجا جای چانه زدن و تخفیف گرفتن نیست ، یا باید قید خرید کردن از این محل را بزنیم، و یا این که پیه قیمت مقطوع را به خودمان بمالیم و در مقابل خریدمان هر چه فروشنده طلب کرد بپردازیم و دم نزنیم.
عموما منطقه و مکانی که قصد خرید از آنجا را داریم ، تاثیر بسیار زیادی در نرخ و قیمت اجناس مورد نظرمان دارد ، در تهران هر چه به قسمتهای شمالی شهر برویم، قیمتها نیز روند صعودی پیدا کرده و تا حدی که برخی از اجناس تفاوت فاحشی در قیمت دارند ، این اختلاف قیمت بیشتر در میوه و تره بار نمود دارد ، به طوری که قیمت یک کیلو پیاز در خیابان شهرستانی میدان امام حسین حدود هشتصد تومان بوده در حالی که میوه فروشی های محدوده تجریش همین پیاز را با قیمتی به مراتب بالاتر به دست مشتری خود میدهند ، گاها اختلاف قیمت در عرضه مرکبات در هر کیلو به سه هزار تومان نیز میرسد.و در این خصوص هم هیچ کس اعتراضی نمیکند ، عمده دلیل این اختلاف قیمت هم به قشر مردمی که در آن مناطق زندگی کرده مربوط بوده و دلیل دیگر آن اختلاف بسیار زیاد در ارزش قیمتهای مغازه هاست ، قیمت یک متر مغازه در میدان امام حسین شاید حدود بیست میلیون تومان باشد در صورتی که یک متر مغازه در قسمتهای شمالی شهر گاها تا سه برابر قیمت مغازه در میدان امام حسین است .
اخلاق خرید در بین مردم ایران به گونه ای است که دوست داریم همیشه جنس را با حداکثر تخفیف و ارزان تهیه کنیم .از دست فروشها و مغازه هایی که در قسمتهای جنوب شهر بوده بیشتر انتظار داریم که به ما تخفیف بدهند و مرتب چانه میزنیم ، در صورتی که در مغازه های بالای شهر و پاساژهای گران قیمت ، حتی این اجازه را به خودمان نمیدهیم که بخواهیم چانه زده و یا تقاضای تخفیف بکنیم .
اگر به کافی شاپ هایی که در برخی از مراکز خرید و قسمتهای شمالی شهر برویم ، حاضر میشویم برای نوشیدن یک فنجان قهوه دو و یا سه برابر قیمت واقعی آن را پرداخت کنیم و دست آخر نیز با ژستی عجیب و غریب دست در جیب کرده و به کارگری که در کافی شاپ مشغول به کار است انعامی هم میدهیم ، به شخصی هم که در مقابل همان کافی شاپ هدایت پارک اتومبیلها را داشته و دقایقی اتومبیلمان را نگهبانی کرده انعامی میدهیم .این دوگانگی و پارادوکس خرید در اکثر افراد وجود دارد .و به نوعی کلاس گذاشتن به حساب می آید.
دوستی دارم که مدتی قبل یک عدد کاپشن را از مرکز خریدی در شهرک غرب خریده بود ، وقتی کاپشن را بر تن ایشان دیدم ، با افتخار و اعتماد به نفس عجیبی میگفت که این کاپشن نوعی برند بوده که با فلان قیمت آن را خریده ام ، وقتی شنیدم که چه بهای گزافی بابت چنین لباسی خریده ، به او گفتم که شما بابت این کاپشن سه برابر قیمت واقعی آن پول پرداخت کرده ای ، ایشان به هیچ وجه زیر بار نرفت که نرفت ، و مدام پز داده که فلان مرکز خرید در فلان پاساژ فقط اجناس خارجی برند دار با کیفیت عرضه میکند. چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که بر حسب اتفاق ، همان کاپشن را با همان رنگ و همان جنس در ویترین مغازه ای در مرکز شهر دیدم ، حس کنجکاوی باعث گردید که وارد مغازه شده و از قیمت آن سوال کنم .وقتی فروشنده قیمت آن را گفت ، از تعجب شاخ درآوردم ، ابتدا فکر کردم اشتباه کرده و قیمت کاپشن دیگری را گفته ، مجدد دست خود را به سمت همان کاپشن در ویترین گرفته و بار دیگر قیمت آن را پرسیدم ، فروشنده که فهمیده بود از قیمت آن یکه خورده ام ، به انتهای مغازه رفت و یکی از همان کاپشنها را آورد ، وقتی به آن دست زدم و خوب همه جای آن را زیر و رو کردم ، دیدم ،دقیقا ،همان کاپشنی است که بر تن دوستم بوده ، با این تفاوت که بر روی آستین و جیب داخل آن مارک دیگری دوخته شده ، گوشی همراهم را درآورده و چندین عکس از جوانب مختلف گرفتم ، سپس از کاپشن داخل ویترین هم یک دقیقه فیلم گرفته و قصد خداحافظی داشتم که فروشنده گفت : اگر خریدار واقعی هستی بیا داخل تخفیف هم میدهیم ، جریان را به طور کامل برایش توضیح داده و از این که قصد خرید نداشتم عذرخواهی کرده ، از این که تا این حد اختلاف قیمت وجود دارد شک کردم ، فروشنده گفت : همه میدانیم که ما در شرایط تحریم هستیم و حدود نود درصد اجناس بازار در تمام صنوف تولید داخل و یا چینی بوده و ده درصد بقیه نیز به صورت قاچاق و مسافرتی از بقیه کشورها وارد شده که قائدتا قیمت بالاتری دارند ، برخی از تجار نیز اجناس تولید داخل را به جزایر قشم و کیش برده و مجدد از آن جزایر به داخل کشور می آورند ، چند صباحی نیز مردم به سمت کردستان و خصوصا شهرستان بانه رفته و اجناس مورد نیاز خود را تا حدی ارزان تر از سایر نقاط تهیه میکردند ، اکنون تجار و کسبه بانه نیز اجناس مورد نیاز خود را از تهران تهیه کرده و در آنجا به خلق الله میفروشند.در ادامه گفت : شما نام برندی را که بر کاپشن دوستتان دوخته شده به من بگو و دو ساعت دیگر بیا تا همین کاپشن را با همان برند به شما بدهم ، البته هزینه مارک و دوخت آن و حق الزحمه اینجانب را باید بپردازید، از ایشان فرصتی نیم ساعته خواستم ، فورا تصاویر و فیلم گرفته شده را از طریق تلگرام برایش فرستادم ، ابتدا باور نکرده و زمانی که تماس گرفت و ماجرا را برایش توضیح دادم ، ظاهرا قانع شد ، دست آخر از این که پول سه عدد کاپشن را بابت یک عدد کاپشن برند تقلبی پرداخت کرده بود ، ناراحت شده و قول داد که دیگر گول برند و شیک بودن و مکان استقرار مغازه را نخورد.
این نوع فرهنگ غلط متاسفانه در بین اغلب مردم و خصوصا جوانانی که زحمت پول درآوردن را نکشیده اند جا افتاده است .خیلی از افراد را میشناسم که با توجه به سکونت در مناطق شمالی شهر تهران ، سعی میکنند مایحتاج زندگی خودشان را در مرکز و حتی جنوب شهر تهیه نمایند.
یکی از راههای مقابله با این گونه تفاوت قیمتها ، فروشگاههای تعاونی و زنجیره ای است که یا توسط دولت و یا به واسطه بخش خصوصی اما با نظارت ارگانهای ذیربط باید در شهرهای بزرگ ایجاد و افتتاح گردد. تا جلوی این نابسامانی ها و اختلاف قیمتها گرفته شود، چون به این مثل اعتقاد دارم که ظلم بالسویه نیز میتواند نوعی عدل به حساب بیاید.
به امید روزی که مردم بتوانند کمترین و کوچکترین نیازهای روزمره خود را با قیمتی عادلانه ویکنواخت و متداول در کل سرزمین ایران تهیه نمایند.یا حق