حمید بعیدی نژاد در صفحه اینستاگرام خود در پستی را درباره علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نوشته است. ملت ایران نیز همیشه در طول قرون و اعصار بر قهرمانان ملی خود بالیده است. بی شک یکی از این قهرمانان ملی ما در عصر معاصر دکتر علی اکبر صالحی است. انسانی فرهیخته که حداقل […]
حمید بعیدی نژاد در صفحه اینستاگرام خود در پستی را درباره علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نوشته است.
ملت ایران نیز همیشه در طول قرون و اعصار بر قهرمانان ملی خود بالیده است. بی شک یکی از این قهرمانان ملی ما در عصر معاصر دکتر علی اکبر صالحی است. انسانی فرهیخته که حداقل نسلی از ایرانیان را مرهون و مدیون تخصص و تعهد و فداکاری خود نموده است. فقط کافیست به حوزه های دانشگاهی-تحقیقاتی و طیف گسترده ی مسؤولیتهای ایشان نظری بیفکنیم: -تحصیل و کسب عالیترین درجه ی علمی در رشته ی فیزیک هسته ای از دانشگاه “ام آی تی” در آمریکا،
-نقش داشتن در تبیین برنامه هسته ای کشور در دوره ی پس از انقلاب اسلامی،
-ریاست دانشگاه صنعتی شریف،
-دو دوره معاون وزارت علوم و آموزش عالی،
-نماینده ی ایران نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی،
-معاون دبیر کل سازمان همکاریهای اسلامی در امور علم و فن آوری،
-وزیر امور خارجه،
-معاون ریاست جمهوری و دو بار ریاست سازمان انرژی اتمی.
اینها که فقط بخشهای مهم حوزه های دانشگاهی ومسئولیتهای مهم ایشان در چهل سال اخیر میباشد، بیانگر تلاش بی وقفه ی ایشان در مهمترین مسؤولیتهای علمی و سیاسی در دوره ها و دولتهای متفاوت است که از ایشان شخصیت ممتازی ساخته است. بنده بیش از بیست سال است در موقعیتهای متفاوت افتخار آشنایی با ایشان را داشته ام و همواره تحت تاثیر تخصص و تدین ایشان از یکسو و عشق ایشان به کشور از سوی دیگر بوده ام. بارها صحبت ایشان را به یاد دارم که از صمیم دل میفرمودند که در زندگی خودم به سه چیز افتخار می کنم: اول آنکه خداوند مرا مسلمان و پیرو اهل بیت قرار داد، دوم آنکه یک ایرانی هستم و در گستره جغرافیای وسیع کره ی ارض به سرزمین ایران تعلق دارم و سوم آنکه خیلی خوشحال هستم که از ابتدای زندگی کاری خود تا بحال و به اشکال مختلف فرصت خدمت گذاری برای مردم ایران برایم فراهم شده است.
اما در کنار این زمینه ها و مسؤولیتهای مختلف انگار خداوند ایشان را برای ایام بزرگ و سرنوشت ساز مذاکرات هسته ای ذخیره ساخته بود که بتوانند نقش بی بدیلی را در پیشبرد مذاکرات هسته ای ایفا نمایند. اعتقاد ایشان به دیپلماسی همانقدر عمیق است که اعتقاد ایشان به توسعه فن آوری هسته ای. ایشان فردی است که ضمن مدیریت موثر تولید سوخت هسته ای بیست درصد که شگفتی جهانیان را باعث گردید، همزمان نقشی ویژه در دیپلماسی هسته ای ایفا نمود. بنده افتخار میکنم که روزهای بسیار مهمی را در مذاکرات هسته ای در کنار دکتر صالحی این قهرمان ملی سپری کردم و همواره بر وجود این فرزند بزرگ ملت به خود بالیده ام.
مگه خودتون از خودتون تعریف کنید!
چرا پزشکی قانونی رفت ؟
در ذیل یکی از پستها کامنتی را دیدم که نوشته شده بود : چرا پزشکی قانونی رفت ؟ در وهله اول شاید خیلی ها نسبت به درج چنین نظری بیتفاوت بوده و عکس العملی از خود نشان ندهند، اما وقتی که به ماجرا به صورت دقیق فکر کنیم ، متوجه میگردیم که اداره یا نهاد یا حتی نمایندگی و یا شعبه ای از سازمانی از میمه رخت بر بسته و رفته است ، یعنی اینکه مردم مجبور هستند برای دریافت خدمات از چنین نهادی به مرکز شهرستان که همان شاهین شهر هست رفته و برای کاری که شاید بتوان در عرض مدت یک ساعت به انجام رسانید ، یک روز تمام وقت صرف کرده و مجدد برای گرفتن جوابیه همان خدمت نیز یک روز دیگر را وقت تلف نمایند. این تنها مزیت این رفتن است ، سازمان و نهادی از محل ردیف بودجه کشور بر اساس نیاز مردم میمه تاسیس شده ، افرادی به استخدام درمی آیند ، آب که از آسیاب افتاد ، همان نهاد را با کل امکانات و پرسنل و بودجه و اسباب و اثاثیه به جای دیگری برده و علی می ماند و حوضش .
از آنجا که هدف دولت کوچک کردن مجموعه تحت امر خود بوده و سعی میکنند بیشتر کارها را به بخش خصوصی واگذار نمایند ، شکی نیست .اما مردم هر شهر حق دارند که از امکانات دولتی به صورت یکسان و عادلانه و بهینه بهره برده و در این خصوص هیچ تفاوتی بین افراد یک کشور نباید وجود داشته باشد.
اکثر مردم میمه به خدمات شایانی که برادران گرانمایه به منطقه و خصوصا شهر میمه نموده اند تا اندازه ای واقف بوده و الحق و الاانصاف همیشه و در همه جا از این بزرگمردان فراموش ناشدنی به نیکی یاد میگردد، اکنون نیز که این بزرگان در بین ما نیستند ،در گفتگوهای بین اهالی جمله آمرزش به زبان همه جاری شده و همه طالب شادی روح این مرحومان هستند.(قیصر و ناصر ، عیسی و موسی ، شهرت همگی گرانمایه )
یکی دو سال قبل از این که مرحوم حاج عیسی خان گرانمایه رخ بر نقاب خاک کشند ، روزی به خدمت ایشان رسیدم و چند ساعتی را در محضرشان گذراندم ، از خاطراتی که پیرامون اوضاع و احوال قدیم میمه بیان میکردند ، از نبود امکانات ، از نامه نگاری های فراوان ، از ملاقاتهای پی درپی با مسئولان ، از همکاری نکردن برخی مردم ، از حق شناسی بسیاری از مردم ، شگفت زده شده بودم ، البته تمام فعالیت هایی که ایشان با تعدادی از بزرگان آن زمان میمه به انجام رسانده بودند ، در دفتری به صورت مرتب و دقیق با ذکر اولویت و تاریخ ثبت شده است . این نامه نگاری های مکتوب شده اکنون در نزد آقای منوچهر گرانمایه فرزند ایشان نگهداری میشود، فکر کنم این تنها اثر مکتوبی است که در این مدت یکصد سال اخیر به رشته تحریر درآمده است .
امروزه تمام کسانی که به عنوان کارمند دولت در اداره و سازمانی مشغول به خدمت هستند ، وقتی برای انجام کاری به مکانی غیر از محل خدمت خود اعزام میشوند حق ماموریت گرفته و برخی از سازمانها یی که از نظر بودجه وضعیت بهتری را دارند ، خورد و خوراک و محل اسکان مامور خود را نیز تامین میکنند ، اما زمانی که این بزرگان برای شهری چون میمه فعالیت و از خودگذشتگی میکردند ، نه در استخدام جایی بودند ، نه حقوق و دستمزدی دریافت میکردند و نه از حق ماموریت خبری بود ، بلکه این افراد شریف با هزینه کردن از جیب خودشان ، فقط برای آبادانی و پیشرفت میمه به مرکز استان و پایتخت میرفتند تا بلکه بتوانند خدماتی را برای اهالی میمه فراهم نمایند.
آوردن برق برای بار اول خود حکایتی است که من سعادت شنیدن جزییات آن را از زبان مرحوم گرانمایه داشتم ، آوردن اولین بانک در منطقه نیز داستان مفصلی دارد ، برای تاسیس دبستان و دبیرستان دخترانه زحمات طاقت فرسایی را متحمل گردیده اند ، زمانی که تصمیم گرفتتند میون ده را که اکنون پارک قدس نامیده میشود ، تاسیس نمایند ، چه زجرها که توسط این بزرگان کشیده نشد .حاج ناصر خان گرانمایه و حاج قیصر خان گرانمایه و حاج عیسی خان گرانمایه و حاج موسی خان گرانمایه چهار برادری بودند که برای پیشرفت میمه قدمهای بسیاری برداشتند ، البته حاج ناصر خان گرانمایه در دو نوبت نیز توسط اعضای شورای شهر میمه به عنوان شهردار میمه انتخاب شده بودند که در همان زمان کارهای آبادانی بسیاری در میمه انجام گرفته بود.
در حدود هفتاد سال قبل که میمه دارای شهرداری مستقل شد ، خیلی از شهرهای استان اصفهان شهرداری نداشتند ،(۱۳۲۵ سال تاسیس شهرداری میمه )کم کم ادارات و سازمانهای دیگر شعبه و یا نمایندگی خود را در میمه افتتاح کردند ، به طوری که تا پیروزی انقلاب تمام سازمانهای دولتی در میمه شعبه خود را داشتند.
در این چند ساله شاهد این بوده ایم که برخی از سازمانها و نهادهای جدید التاسیس نیز به لطف وجود بزرگان در میمه ایجاد شده و مردم میتوانستند از خدمات این سازمانها بهرهمند گردند ، سپاه پاسداران ، جهادکشاورزی ، شعب بانکهای رفاه کارگران ، مسکن و تجارت ، بیمارستان تامین اجتماعی ، بیمارستان حضرت محمد (ص) بخش دیالیز بیمارستان ، اداره ثبت احوال ، دادگاه عمومی بخش میمه ، دفتر امام جمعه ، دانشگاه آزاد اسلامی میمه ، دانشگاه نورو دانش میمه ، دانشگاه پیام نور وزوان ، اورژانس ، هلال احمر و ادارات دیگر ، اما آنچه که مهم است حفظ و نگهداری این گونه نهادها و ادارات است که بعضا با کوشش و تلاش بسیار و صرف هزینه های هنگفت به میمه آمده ولی متاسفانه در برخی از اوقات از بی مبالاتی و بی مسئولیتی عده ای خاص سر از شاهین شهر درآورده است .
عبور خط راه آهن سریع السیر تهران به اصفهان و بالعکس از مسیر میمه نتیجه زحمات و تلاش افراد بسیاری بود که توانستند در مقابل قدرت بالای کاشانی ها ایستاده و مسئولین رده بالای کشور را راضی نموده تا راه آهن از این مسیر عبور نماید که امیدوارم عمرمان کفاف دهد تا افتتاح آن را ببینیم .
اگر به راستی نهاد پزشکی قانونی از میمه به محل دیگری رفته است ، در درجه اول مسئولیت متوجه کسانی است که مدیریت آن را در میمه بر عهده داشتند ، در مرتبه بعد شورای شهر به عنوان حافظ منافع شهر و شهروندان باید در این موضوع ورود نموده و با سرمشق گرفتن از بزرگانی همچون عیسی خان و حاج ناصر گرانمایه و سایر افراد زحمتکش میمه ، هر چه زودتر این اداره مورد نیاز مردم منطقه میمه را به محل خودش برگردانند .یا حق
دکتر صالحی از شخصیت های ممتاز و امین ایران است.حفظه الله