مذاکره کننده هستهای ایران گفت: ما در وزارت امور خارجه منتظر نظرنهایی مجلس درباره برجام میمانیم. مجلس هر تصمیمی بگیرد بر اساس همان نظر عمل خواهیم کرد. مجید تختروانچی، معاون اروپا و آمریکای وزیر خارجه ایران گفت: برای ایران بسیار مهم است که مسأله مسوولیت فاجعه منا از سوی دولتمردان عربستان پذیرفته شود. او ادامه […]
مذاکره کننده هستهای ایران گفت: ما در وزارت امور خارجه منتظر نظرنهایی مجلس درباره برجام میمانیم. مجلس هر تصمیمی بگیرد بر اساس همان نظر عمل خواهیم کرد.
مجید تختروانچی، معاون اروپا و آمریکای وزیر خارجه ایران گفت: برای ایران بسیار مهم است که مسأله مسوولیت فاجعه منا از سوی دولتمردان عربستان پذیرفته شود.
او ادامه داد: در حال بررسی راهحلها و مسیرهایی هستیم که در ادامه باید دنبال کنیم.
این مذاکره کننده هستهای ایران در پیشبینی فرجام برجام در مجلس گفت: وزارت خارجه منتظر نظر نهایی مجلس میماند. نمایندگان هر تصمیمی بگیرند بر اساس همان نظر عمل خواهیم کرد. بر اساس اعلام رییس مجلس شورای اسلامی برجام روز یکشنبه در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.
تختروانچی در واکنش به احتمال آبستراکسیون برخی جریانات سیاسی مجلس در روز رایگیری برجام گفت: ما در کار مجلس هیچ دخالتی نمیکنیم و البته هیأت رییسه و نمایندگان مجلس قطعا بر اساس مقررات تصمیماتی خواهند گرفت و مسأله را مدیریت خواهند کرد. بنده امیدوارم هر چه سریعتر تکلیف برجام در مجلس مشخص شود تا بتوانیم بقیه مسیر را که اخیرا در نیویورک درباره آن با مقامات آمریکایی صحبت کردیم را دنبال کنیم.
من سایت معتبری!! می شناسم که اخبار “ایسنا” را بدون ذکر منبع کار می کند، احتمالاً چون مسوول آن سایت معتبر! یکی از اصول حرفه ای که امانت داریست را احتمالاً بلد نبوده و در عین حال روابط عمومی یک استانداری هم بوده است!
شایسته سالاری هم مثل دایناسور مدت هاست منقرض شده!
————————-
با سلام – در اردیبهشت ماه (۹۱)و در تصویب آییننامه اجرایی قانون مطبوعات مربوط به خبرگزاریها، درج منابع اخبار در خبرگزاریها را الزامی کرد. این مصوبه هیات دولت واکنشهایی را در جامعه رسانهای به همراه داشت تا اینکه خبرگزاری فارس با تنظیم شکوائیه و ارائه آن به دیوان عدالت اداری، حکم ابطال این مصوبه را از هیات عمومی دیوان عدالت گرفت.
طبق تبصره ی ۳ فصل ۱ ذیل نام تعریف مطبوعات در قانون مطبوعات مبنی بر شمول نشریات الکترونیکی بر این قانون و تبصره ی ۳ فصل ۳ ذیل نام حقوق مطبوعات در همان قانون مبنی بر حمایت از مولفان، مصنفان و هنرمندان و تبصره ی ۱ بند نهم فصل چهارم ذیل نام حدود مطبوعات در همان قانون مبنی بر آزاد نبودن سرقت ادبی اقدام شما تخلف حرفه ای محسوب می شود که از سایت های معتبر بعید است!
——————————-
با سلام تعریف سرقت ادبی این است :
” سرقت علمی- ادبی استفاده از ایده ها و عبارات دیگران، به عنوان ایده و عبارات خویش و در واقع نوعی دستبرد فکری یا ایده دزدی است” اعلام آبستراکسیون از قول تخت روانچی سرقت ادبی محسوب نمی شود . کماکان حق پذیری تان نیازمند مرور زمان است .
ایراد بزرگ شما این است که فقط دانسته هایتان را درست می پندارید. متن خودتان را در نرم افزار پلاژیاریسم چکر وارد کنید. آلارم میدهد که این متن از سایت ایسنا سرقت شده است. تعریف سرقت ادبی این است:
بیش از ۱۰ درصد یک متن شباهت عینی با مقاله ای داشته باشد که قبلاً در جای دیگری نشر گردیده است.
بگذارید آنهایی که “صلاحیت” دارند در مورد حق پذیری من اظهار نظر نمایند. با تمام احترام تمام قضاوت هایتان متعارض از علایقتان است و این یعنی حداقل هولدن کالفیلد میمه ای از دایره ی دوست دارانتان خارج گردیده.
—————————-
با سلام فصل ممیز سرقت ادبی از کپی پیست و گرته برداری و … درج به نام خود است . نقل حرفهای تخت روانچی با نام تخت روانچی در مورد ” برجام ” سرقت ادبی محسوب نمی شود . مگر اینکه الفاظی مثل ” سرقت ” معانی خود را از دست داده باشند . ” صلاحیت ” و ” تمام احترام ” و ” علایق ” جمع نقیضین نیست؟ ضمنا من اهل مریدبازی نیستم و سعی می کنم از حدود حق خارج نشوم گرچه بهایش خارج شدن امثال شما از حلقه ی دوست دارانم باشد .
۱- دقیقاً برای رهایی از محکومیت دارید به هر حشیشی متشبث می شوی.
۲- سرقت ادبی محسوب می شود چون نامی از ایسنا نیاورده اید، چه حرف های تخت روانچی باشد چه عراقچی چه هر فرد دیگر.
۳- تعریف کمی سرقت ادبی را آورم تا از تعاریف کیفی و سلیقه ای برحذر باشید. وجود تعاریف کیفی مساویست با برقراری قانون جنگل.
۴- جمع نقیضین یعنی یک تذکر در یک مطلب اصلاح شود و در مطلب دیگری همان تذکر قابل قبول نباشد.
۵- هر انسان حنیفی که خواننده ی مطلب باشد با رجوع به عقل خود می فهمد که از دایره ی حق خارج شده اید و برای قبولاندن اشتباه خود رو به مغالطه آورده اید.
۶- و من الله التوفیق!
اتفاقا به شدت اهل مرید بازی هستید. کافی است فقط نگاهی گذرا داشته باشیم به پست هایی که به قلم خودتان در سایت یا وبلاگ گذاشته اید. آن وقت است که مرید بازی رخ می نماید…
آقای مسئول سایت، تاکنون بارها و بارها از این اعتماد به نفس کاذب شما تعجب نموده و با خودم فکر کرده ام چه راحت تعاریف و مفاهیم را دستکاری نموده و به خورد مخاطب می دهید. تعریف سرقت علمی ادبی شما اشتباه است. متنی که بیش از ۷۰ درصد آن کپی شده باشد یک سرقت علمی ادبی محسوب می شود. به همین سادگی و نیازی به این همه آسمان ریسمان بافی هم نیست. شما را ارجاع می دهم به آیین نامه ارتقای علمی وزارت علوم و تحقیقات که از طریق وبسایت تمامی دانشگاههای کشور هم قابل دسترسی است.
لطفا لطفا لطفا وقتی نمی دانید اطلاعات اشتباه به خورد مردم ندهید. تاکنون چندین و چند بار از این عدم سوادکافی اما اعتماد به سقف حضرتعالی شاکی شده ام اما سکوت کرده ام. همه ی مخاطبان شما از مردم عادی نیستند برای آن یک درصد که متوجه اشتباهات شما می شوند هم که شده کمی محتاط تر جوابیه بنویسید
خیلی به خودت مغروری یعنی جزو یک درصد غیر عادی هستى؟
بحث غرور من و یا دیگران نیست. بحث احمق فرض نکردن مخاطب است…
صاحب نظر یا همان هولدن کالفید
برای اثبات یک جرم باید ۳ عامل قانونی ، مادی و روانی وجود داشته باشد . از نظر قانونی دیوان عدالت رای داده است که ذکر منبع الزامی نیست . عنصر مادی یعنی اینکه فکر جرم بدون انجام فعل یا ترک فعل جرم شناخته نمی شود . سوم عنصر روانی ، بزهکار باید قصد انجام عمل مجرمانه داشته باشد . در مورد سرقت ادبی و خبر تخت روانچی حداقل دو عنصر وجود ندارد و شما خلاف اخلاق مدیر محترم و با سعه صدر سایت را تخریب می کنید . به اخلاق پای بند باشید . اگر واقعا می خواهید حقیقت را بفهمید با دلایلی که آورده اند عذر تقصیر به پیشگاه الهی ببرید و دست از لجاجت …………. بردارید .
————————
با سلام ضمن تشکر از ناشناس ، انتقاد ولو تخطئه برای انسان بویژه اگر اموری عمومی را تصدی کند ، هدیه است . اداره ی سایتی پر مخاطب با حجم بالای ارائه ی پست ، نیازمند نقد صریح ولو با قید غیر کارشناسی است . بدون شک نقادان ریزبین و اهل دقت نظر و حتی بهانه جو ، مدیر و نویسندگان سایت را در ارائه ی مطالب وزین مساعدت می کنند . مجددا از شما بدلیل آموزش مطالب حقوقی تان تشکر می کنم .
۱- قبلاً هم یکبار دیگر و براساس قانون مطبوعات (مصوبه ی قوه مقننه) که در درگاه الکترونیکی وزارت ارشاد هم موجود است با استناد به مواد و تبصره ها عرض کردم سرقت ادبی رخ داده است. پس بی زحمت یگ طرفه به قضا نروید که از اعتبارتان کاسته نشود.
۲- وقتی فردی متولی برپایی خبرگزاری الکترونیک می شود باید تعهداتی بدهد که یکی از آنها امضای تعهد مبنی بر پایبند بودن به قانون مطبوعات و خبرگزاری هاست. از این به بعد نسبت به هر تخطی از قانون مسئول است و بنابر احراز عوامل مادی و روانی جرم گذاشته می شود.
۳- بیایید به عقل خود رجوع کنیم؛ سایتی به زحمت خبری را به دست می آورد و باز هم به زحمت خبر را کار می کند. به نظر شما این که بیاییم از حاصل دست رنج دیگران آماده خوری کنیم درست است؟!
۴- من آخرین بار با صدای بلند و تفهیم اتهام کوته نظری در مورد سعه ی صدر مذکور توجیه شده ام! لطفاً نصیحت های مازادتان را خرج من نکنید. با تشکر!
۵- حقیقت و واقعیت دو مقوله ی متفاوت است؛ حقیقت برای شما و واقعیت برای من. اگر روزی بفهمم که اشتباه کرده ام ( که نکرده ام)خیلی خیلی بیشتر از شما نادم شده و طلب غفران می کنم. باز هم با تشکر!
۶- خوب است همانگونه که می نویسیم همانگونه هم عمل کنیم ( عطف به بند چهارم نوشته ام و پاسخ جناب مدیر.) باز هم تشکر!!
آقای شیبانی گیر عجب هولدن کالفیلدی افتادیها !!!!!!!!!!!!!!!!!
رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
الف- نظر به این که در ماده ۴ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب سال ۱۳۸۸ مقرر شده است که « اجبار تهیه کنندگان و اشاعه دهندگان اطلاعات به افشاء منابع اطلاعات خود ممنوع است مگر به حکم مقام صالح قضایی و البته این امر نافی مسؤولیت تهیه کنندگان و اشاعه دهندگان اطلاعات نمی باشد.» اطلاق قسمت اخیر ماده ۳۸ اصلاحی آیین نامه اجرایی قانون مطبوعات موضوع تصویب نامه شماره ۱۱۹۸۵/ت۴۶۹۵۶ ه- ۲۸/۱/۱۳۹۱ هیأت وزیران در الزام به درج منابع اخبار منتشره در خبرگزاری در حدی که شامل درج منابع اطلاعات منتشره باشد، خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات هیأت وزیران تشخیص داده می شود و به استناد بند یک ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری ابطال می شود.
ب- نظر به این که مطابق تبصره ۴ قانون اصلاح ماده یک قانون مطبوعات مصوب سال ۱۳۸۸، خبرگزاریهای
داخلی از حیث حقوق، وظایف، حمایتهای قانونی و جرایم و مجازاتها و مرجع و نحوه دادرسی مشمول احکام مقرر در این قانون و اصلاحات آن هستند و همچنین بر اساس تبصره ۳ ماده یک همان قانون، کلیه نشریات الکترونیکی نیز مشمول مواد این قانون به حساب می آیند و به موجب تبصره ۲ ماده یک قانون مذکور،
نشریه ای که بدون اخذ پروانه از هیأت نظارت بر مطبوعات منتشر شود از شمول قانون خارج و تابع قوانین عمومی است، لذا اطلاق مواد ۴۴و ۴۵، ۴۷ آیین نامه اجرایی اصلاحی قانون مطبوعات از این حیث که صلاحیت پالایش (فیلتر)، توقیف و لغو پروانه و اختیارات مصرح در ماده ۴۵ آیین نامه معترضٌ به را برای خبرگزاریها و نشریات الکترونیکی که فاقد پروانه از هیأت نظارت بر مطبوعات هستند، به این هیأت اعطاء کرده است مغایر قانون تشخیص داده میشود و به استناد بند یک ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری ابطال میشود.
این چه بحث بیهوده ای است که کشدار شده است . سرقت ادبی و علمی با قصد سوء انجام می شود . فردی می خواهد شعری ، مقاله ای را به خود انتساب دهد . در نقل خبر روانچی و امثال آن که قصد سوئی در کار نیست . بقول آقای مقصودی بی هویتهایی مثل هولدن گیلد را چون کسی نمی شناسد هر حرفی را می زنند بدون منطق و استدلال . واقعا اگر به کشف تازه ای در صبح میمه رسیده اند خود را معرفی کنند تا به نام خودشان این کشف تازه ثبت شود .
شما با اسم …………………… خیلی با هویت تشریف دارید؟!
یک نظر گذاشتید خودتان، خودتان را نقض کردید؟!
ضمناً شما اگر استدلال داشتی میرفتی قانون مطبوعات را می خواندی!
به قول ظریفی:
نه مال این حرفایی/ مال شستن ظرفایی!!
پس سایت های بدون اخذ پروانه سایت های معتبری هستند!
خبر صبح میمه در فرارو هم آمده است عین متن صبح میمه و نقلی از ایسنا نکرده است . فرارو حرفه ای نیست ؟ معتبر نیست؟ واقعا بدنبال ایراد گیری از آقای شیبانی بودی و چیزی گیر نیاوردی به سرقت چسبیدی .
باسلام، جناب آقای حاجی آماده باشید ، مخالف برجام.
عجب صبر و حوصله ای دارید . حق با شماست به متن زیر توجه فرمایید
سرقت ادبی (plagiarism)
«دستبرد علمی» و اصطلاحاتی مانند دزدی یا سرقت علمی، ادبی یا فکری در فارسی، در برابر واژه Plagiarism به کار میروند.
کاربرد این واژه در مفهوم «دزدی ادبی» را به «مارکوس والریوس مارتیلیوس» شاعر هجوسرای رومی سده نخست میلادی نسبت دادهاند. وی خود را ارباب و صاحب و کلمات را برده خویش میدانست و به کسانی که اشعار وی را به نام خود عرضه میکردند، لقب plagiarius (به معنای بچه دزد، غارتگر، فریب دهنده) داده بود.
هولدن کالفیلد میمه ای میگه:
۱۳۹۴-۰۷-۱۴ در ۱:۴۹ ب.ظ
همانها که بین غفوریان وافشاریان اولی را بهتر می بینند، همان ها هم “صبح میمه” را معتبر می بینند!
———
خندوانه ببینی! خود بزرگ بین نباشی مهارت ارتباطی یادبگیرى به طرفداری از خودت با اسامی مختلف کامنت ارسال نکنی ستاره هم بچینی 🙂
آی پی ها مشخص است.
خندوانه ببینی! خود بزرگ بین نباشی مهارت ارتباطی یادبگیرى به طرفداری از خودت با اسامی مختلف کامنت ارسال نکنی ستاره هم بچینی 🙂
هولدن کالفیلد میمه ای رو چه به صبح میمه؟ هولدن کالفیلد میمه ای بهتره بره کمدی تماشا کنه
صبح میمه هم در نوع خودش کمدی معتبریه!
یکبار عرض کردم و نمایش داده نشد، آی پی ها مشخص است جنا ب خان. شما هم ان شاالله به احلامتان برسید!
ممنون از اطلاع رسانی هولدن کالفیلد میمه ای. آی پی مشخص باشه مگه اشکالی داره؟
منظور که بقیه نظرات از این حقیر نیست.
منظور که بقیه نظرات از این حقیر نیست و گویا هم عقیده هایی هستند که در اعتبار! شک دارند.
فعلا به احترام مدیریت سایت و کاربران عزیز کفایت مذاکرات رو اعلام کنیم شاید یه روز هولدن کالفیلد میمه ای هم مجاب شد .ضمنا سایت وقتی معتبر باشه غفورش ملزمه حرمت مدیر و حقوق کاربران رو حفظ کنه.یا علی
البته شما به صورت خود خوانده در مباحثات ورود کردید و مجاب شدن امثال من با مغالطه گری ها چندان امکان پذیر نیست. در نظرات دوستان به من رنگ و بوی بی احترامی بود که چون بخشایش از اخلاق سروران است، بخشاییدم!
خندوانه ببینی، آنقدر باسواد و بامنطق باشی که با تمسخر نخواهی اصل حرف را به فراموشی بسپاری، به اسامی مختلف به طرفداری از خودت کامنت ارسال نکنی، آی پی مردم را ذخیره و سپس مقایسه نکنی، امانتدار مردم باشی، سایت جاسوسی اطلاعات همشهریان راه نیندازی، ستاره هم بچینی * *beach*
خندوانه ببینى! خودت خلاقیت داشته باشی از کامنت جناب خان کپی نکنی بصیرت پیدا کنی سوء ظن نداشته باشی ستاره هم بچینی 🙂
مطمئنید که خلاقیت اصلی جناب خان از رامبد جوان و سجاد افشاریان و محمد بحرانی نبوده؟ خلاقیتتان فزون باد!!!!
خندوانه یعنی….. خلاقیت:) خندوانه ببینی پر از تناقض نباشی مثل شخصیت هولدن ناتور دشت آخر داستان به خودآگاهی برسی موافق با کفایت مذاکرات باشی ستاره هم بچینی:)
آقا جان من از خلاقیت دیگران دوست دارم ایده بگیرم. این بار هم به اندازه خلاقیت و بصیرت و خودآگاهی و عدم تناقضت از خلاقیت اکبر عبدی عزیز ایده گرفتم…. اگه تونستی ستاره هم بچین!
یک زمانی به تقلید کردن می گفتیم اسکی رفتن! (البته با دخل و تصرف!)
احتمالاً در همانجایی که استاد عبدی هنرنمایی! می کردند اسکی کردن را یاد گرفتی؟!
و احتمالاً همانجا بود که دست ات به ستاره ها نمی رسید و تصمیم گرفتی آرزوی ستاره چینی برای همه داشته باشی؟!
بردپیت جان. کلی از نوشته ات کیف کردم. من این متن را برای جناب خان نوشته بودم. آخه خیلی ادعای خلاقیت و بصیرتش میشه. اشتباه نشه.