من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق تقدیر و تشکر شورای اسلامی شهر از یک شهروند میمه ای در پی خرابی دستگاه آتوانالایزر آزمایشگاه بیمارستان حضرت محمد (ص) میمه و ارجاع بیماران جهت انجام آزمایشهای پزشکی به شاهین شهر و اصفهان چندی پیش آقای غلامحسین ذاکری شهروند محترم میمه به شورای اسلامی شهر مراجعه و […]
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
تقدیر و تشکر شورای اسلامی شهر از یک شهروند میمه ای
در پی خرابی دستگاه آتوانالایزر آزمایشگاه بیمارستان حضرت محمد (ص) میمه و ارجاع بیماران جهت انجام آزمایشهای پزشکی به شاهین شهر و اصفهان چندی پیش آقای غلامحسین ذاکری شهروند محترم میمه به شورای اسلامی شهر مراجعه و با عنوان نمودن مشکلات آزمایشگاه براین شدیم که قضیه را پیگیری نماییم.
طی تماس تلفنی با نماینده محترم شهرستان شاهین شهر و میمه جناب آقای حاجی و هماهنگیهای لازم ایشان جهت تشکیل جلسه ای با جناب آقای دکتر طلوعی معاونت درمان اصفهان جلسه با حضور دکتر طلوعی، آقای حاجی نماینده، جناب آقای غلامحسین ذاکری، اعضای شورای شهر، مقصودی و اسد در محل معاونت درمان تشکیل و مشکلات عدیده ی آزمایشگاه توسط اعضای شورا و گزارش مفصل آن ارائه و بررسی گردید. در پایان با توجه به این مشکلات جناب آقای دکتر طلوعی قول مساعد جهت خریداری دستگاه فوق الذکر را به دستگاه های ذیربط ابلاغ نمودند.
خوشبختانه دستگاه مذکور که بالغ بر ۵۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال هزینه در بر داشت خریداری و به بیمارستان حضرت محمد میمه تحویل داده شد. شورای اسلامی شهر لازم می داند از زحمات جناب آقای حاجی نماینده محترم، دکتر طلوعی، دکتر پارسا و مخصوصاً جناب آقای غلامحسین ذاکری تقدیر و تشکر بعمل آورند. امیدواریم که شهروندان محترم از کنار مشکلات به سادگی عبور ننمایند.
آقای مقصودی شورای شهر میمه چرادر همه ی امورشرکت میکندبه غیر ازامور شهر
به نظرت این الان از امور روستا بود؟خب اینم از امور شهر بود دیگه
آقای شیبانی من یکبار نظر نوشتم و تایید نکردید. علی الحسلب دو بار دوستان از اسم ما به نفع خودشان بازارگرمی کردند. این کار خوب نیست. یکهو دیدید دفعه ی بعد من هم به اسم “خسرو مقصودی” نظر گذاشتم ها!
چه کنیم که سلاحی به نام سانسور در دستان توست ای شیبانی! ای دوست!
————————–
با سلام شما نام خود را سانسور می کنید انتظار دارید که مطلب تخریبی و وهن آمیز شما بدون ذکر نامتان ارائه شود . متاسفانه معنی سانسور را برخی از کاربران عزیز نمی دانند . با نام خودتان هر مقامی را نقد کنید ارائه می شود . جسارتا شما از گفتن نامتان ابا دارید در حالیکه صبح میمه با اسم و رسم و تابلو مشخص نقد می کند و نقدهای وارده بر خود را هم ارائه می کند . شما در نفی سانسور ، نیک ورد آورده اید اما موضوعیت و تعریف سانسور را نمی دانید .
من شما را شدیداً دوست دارم و احترام می گذارم، اما اجازه بدهید در پذیرش توضیح شما قانع نشوم. چرا که توصیه ی اکید به پذیرش حرف حق است و نه منوط به پذیرش گوینده. اگر صرفاً می گفتید چون گفته ی کامنت گذار” ………… “وهن است و بازنشر نمی شود پذیرفتنی تر بود تا اینکه بگوییم چون نامتان “………. ” است پیامتان را نمایش نمی دهیم.
سلام نومراوندی عزیز نخست آنکه اجازه می دهم شما قانع نشوید و دوم آنکه سعی من در این پاسخ به کامنت بر آن بوده است که بگویم معنی سانسور این چیزی نیست که شما ( کامنت گذار ) می گویید . استحضار دارید که وهن و تخریب ، تعریف بردار است بویژه تخریب . اگر قرار است کامنت گذاری با نام بردن از افراد به نقد بیمارستان یا شورای شهر یا یکی از اهالی مراوند بپردازد باید هزینه اش را خودش بپردازد نه سایت . ضمنا امکان مراجعه به کامنتی که ارائه نشده از نظر صرف وقت وجود ندارد که دلیل همه ی ارائه نشدن ها را توضیح دهیم . کوتاه سخن اینکه در پاسخ بیشتر به تعریف ” سانسور ” پرداخته ایم و می بایست از نوشته ی من این بربیاید که وهن و تخریب را هم با ذکر نام ارائه می کنیم تا تعریف برداری این دو واژه باعث محدودیت در نقد نگردد . باز هم از اینکه مرا شدیدا دوست دارید حس خوبی دارم و بقول میمه ای ها “کاسه جایی رود قدح پس آید” . ما بیشتر .
مقصودی مچکریم
باسلام دوره ی ریاست شما تمام شده؟
مسیح علینژاد در صفحه فیسبوکش نوشت:
روزنامه ایندیپندنت در مورد عذرخواهی بهرام رادان مقاله ای نوشت که در آن گفتگوی کوتاهی هم با من انجام داد. شاید موضوع عذرخواهی ها فرق می کند و من هم از جزییات آنچه بر بهرام رادان گذشت بی خبرم ولی فراموش نکنیم ما از کشوری می آییم که حکومت مان همه تلاشش را می کند تا با وادار کردن دیگران به عذرخواهی برای خودش آبرو بخرد….شرحی از روزهای خودم که وادار به عذرخواهی شده بودم را در پی می نویسم:
روزی که مقاله آواز دلفین هایم در روزنامه اعتماد ملی منتشر شد، من هم وادار به عذرخواهی شدم. گفته بودند کفن پوش ها دارند می آیند مقابل روزنامه. توی خانه نشسته بودم که دیدم صدا و سیما با مهدی کروبی صاحب امتیاز روزنامه مصاحبه کرده و او از مردم ایران عذرخواهی کرد. ساعتی بعد با منتجب نیا یکی دیگر از اعضای حزب اعتماد ملی مصاحبه کرد او هم اعلام برائت کرد از مقاله ام. حس ویران کننده ای است که بنشینی خانه ات و ببینی مسولان روزنامه ات دارند به نوبت عذرخواهی می کنند. همان روز آقای عطریان فر زنگ زد و گوشی را داد به آقای کروبی و ایشان شرح داد که اگر عذرخواهی نمی کرد روزنامه را می بستند.
وارد روزنامه شدم. فضای تحریریه پر از اضطراب و همه نگران تعطیل شدن روزنامه بودند. چون خبرگزاری فارس مثل همیشه حمله را شروع کرده بود و سلسله مصاحبه هایی را با نمایندگان مجلس و مسولان کشور منتشر کرد که همگی خواستار برخورد با روزنامه نگار و روزنامه بودند. چاره ای جز عذرخواهی نمانده بود.
از سردبیری آمدند و گفتند متن عذرخواهی را آماده کن تا در روزنامه منتشر شود. متن عذرخواهی را با اکراه و اما و اگر نوشتم و به سردبیری ایمیل کردم ولی زودتر از اینکه روزنامه خودم عذرخواهی ام را منتشر کند سایت های اصولگرا نوشتند که مسیح علی نژاد فردا متن عذرخواهی اش را در روزنامه منتشر خواهد کرد. جالبتر اینجاست که متن عذرخواهی ام را کامل در اختیار داشتند و به این ترتیب کفن پوش ها مقابل روزنامه نیامدند و روزنامه ای بسته نشد….ولی سنگینی این عذرخواهی و عذرخواهی دیگری که سعید مرتضوی وادارم کرد تا بنویسم همیشه با من است…سعید مرتضوی احضارم کرد بعد از پنج روز تفهیم اتهام که فقط شبیه بازجویی بود گفت باید از ستاد کل نیروهای مسلح عذرخواهی کنی. چرا؟ چون نوشته بودم لباس شخصی هایی که به کوی دانشگاه حمله کردند، هویت شان کاملا قابل شناسیی است که نیروهای سازمان یافته بسیج هستند. و به این ترتیب ستاد کل نیروهای مسلح از من شکایت کرد. ولی در مراسم بازجویی از همه چیز حرف زدند به جز مقاله ام. سعید مرتضوی توی چشم هایم نگاه می کرد و با لبخندی چندش آور می گفت گزارش زنا کردن تو با سه مرد را به روزنامه ها می دهیم که منتشر کنند. آن زمان من تازه از همسرم جدا شده بودم و هنوز جرات ورود به یک رابطه جدید را هم نداشتم که او مقابل معاون مدیر مسول روزنامه و وکیلی که انجمن صنفی روزنامه نگاران برایم گرفته بود متهمم کرد که با سر مرد رابطه جنسی دارم. مثل بید بر سرِ ایمانم می لرزیدم. آنچه که باور داشتم را نوشته بودم ولی وادارم کردند آنچه باور ندارم را بنویسم و بالایش تیتر بزنم عذرخواهی.
این است راز سیاستمدارانی که فکر می کنند با وادار کردن دیگران به عذرخواهی، آبروی آنها را می برند و برای خود آبرو می خرند.
اقدام پسندیده ای بود.درود بر ریاست شورای شهر میمه خسرو مقصودی
خسرو خا ن مچکرررررررررررریم…
کلافه از وین
پیمان مقدم در ستون طنز ایران نوشته: عموجان دلواپس ما حوصلهشان در وین سر رفته. کلافه شدهاند از اینکه هر روز جان کری و آلن ایر و باقی دار و دسته امریکایی از جلویشان رد میشوند واز ایشان غیر از دندان قروچه کار دیگری ساخته نیست. از آن سوی دنیا بر سر ما هوار میکشند که «برای چه وقت ملت را تلف میکنید و مذاکره را ادامه میدهید. وقتی جناب شریعتمداری میفرمایند توافق امکان پذیر نیست یعنی نیست. بیخود چرا لج میکنید. هر روز هم یکی از این تحفهها را بر میدارید میآورید داخل کشور که چه بشود؟»
طنزنویس جواب می دهد: اولاً که ما کسی را نمیآوریم؛ خودشان میآیند. در ثانی اگر به خواست جناب شریعتمداری بود که الان همچنان قطعنامهها و قطعنامه دانهای دیگران هدف حملات ایشان و دولت هاله نور قرار داشت و این ملت بودند که هزینهاش را پرداخت میکردند. فرمایش های ایشان در و گهر است اما مگر تصمیم درباره توافق یا توافق نکردن را ایشان میگیرند؟
به نوشته طنزنویس روزنامه ایران: عموجان که از خشم شبیه لبو شده بود فریاد زد: «انگار که سرت به تنت زیادی آمده. معلوم است که با آلن ایر زیاد باقالی پلو و فالوده میخوری! البته معلوم است که امثال شماها باید همچین حرفهایی هم بزنید. شما که روزهتان را (اگر بگیرید) با افطارهای آنچنانی باز میکنید و باقالی پلو با گردن را بر بدن میزنید باید هم چربی اضافه آورده باشید و برای کدخدا کری دنبه تکان بدهید!»
اقای مقصودی ممنون.
اقدام مهمی بود از اقایان مقصودی واسد تشکر میکنم.
آقای غلامحسین ذاکری موفق باشید
حیف ۵۰ میلیون که رفت توی این بیمارستان ، دستگاهی که روزانه میتونه چند ده نفر خدمات بده رفته جایی که روزی ده تا خدمت بده ، خوشتون باشه ، با هوچی گری و های و هوی حق جاهای دیگه رو میکشین طرف خودتون ، این سوء استفاده از بیت الماله اسمش خدمت نیست ، مسئولا هم از کیسه خلیفه میبخشن از جیب پدرشون که نیست که دلشون بسوزه
ناشناس جان توهم مثل خود منی امکانات نگیرند میگیم چرا .؟ بگیرند میگیم چرا بریم خودمون رانشون یه دکتر بدیم
ان شاالله که سر از سرخوش در نمی آورد!
یه سوال از مسولین شهر داشتم: چرا آبنمای پارک قدس که این همه هزینه براش شده فعالیتی نداره؟ حتی آبی هم داخل استخرش نیست؟حیف نیست؟اگه خرابه هم تعمیرش کنید یه خرده حال و هوای مرکز شهر عوض شه.ممنون.
آبنما دوست عزیزم اگه آبنما دوست داری برو فلکه ورودی میمه سه چهارتا آبنما داره گنبد هم داره
امیدواریم که دستگاه جدید حداقل تست خون بارداری داشته باشد! در درمانگاه که سونو خیریه را قبول ندارند. حداقل برای تشکیل پرونده مان لازم نباشد بیرون از شهر برویم.
سلام
عرض ادب و احترام
طاعات مقبول درگاه حق
ازین که در گستره ی سایت قسمتی را نیافتم تا انتقادم را قرار دهم پوزش میطلبم.
انتقاد بنده به جسارت صاحب مرغداری هاست
پس از طی هوای گرم و رسیدن به خنکای سحر کودهای مرغی را مشخص نیست کجا خالی میکنند که بوی نامطبوع خفقان آورشان خواب را برما حرام کرده.
شرم برای شما ست که بهترین موقع را برای خالی کردن فضولات بدبو انتخاب میکنید آن هم در راستای جهت باد نزدیک شهر و شرم برای شما مسؤولین که دو هفته هست یا متوجه نشدید یا سر در برفید و منفعت یک نفر را غالب بر تنفس یک شهر میدانید. ………………و
شرم براو که بخواند و عمل نکند
اهل میمه جانم شرممان باد من وتو که میخواهیم فقط بخوابیم پس بخوابیم
یعنی چی ؟ ایشون به درستی اعتراض کردن و واقعیت رو مطرح نمودن،در ساعاتی از شب که مرغداریها هواکش سالنهاشونو روشن میکنن اصلاً نمیشه توی شهر نفس کشید یعنی حق مسلم تنفس هوای مطبوع از شهروندان سلب شده،با توسعه شهر مکان این مرغداریها باید تغییر کنه چون در مسیر وزش باد قرقچی قرار گرفته،اصلاً از نظر بهداشتی این کار اشتباهه،فاصله اونها از شهرهم خیلی کمه؟ باید به این بی توجهی اعتراض کرد تا مسئولین اقدام کنن.
————————-
با سلام شبکه ی بهداشت و درمان شهرستان مسئولیت مستقیم دارد . سلامت مردم نباید وجه المصالحه قرار گیرد . تا زمانیکه مدیران شبکه بعلت مطلع نشدن اقدام نمی کنند معذورند اما پس از اطلاع باید بدون فوت وقت اقدام نمایند . بخشدار محترم و شورای محترم شهر در جهت انعکاس این تهدید سلامت مردم اقدام نمایند . حوزه ی روابط عمومی شبکه ی بهداشت هم وظیفه دارد که گزارش کامنتهای مردم در سایت پر مخاطب صبح میمه را به مدیران مرتبط منعکس نماید و منتظر شکایات مردم به واحد بهداشت محیط نماند . بهداشت محیط میمه هم وظیفه دارد تهدیدهای بهداشتی را مورد توجه قرار دهد و وجدان شغلی را بر ملاحظات محلی مقدم بدارد .
اولین چالش مهندس آقادادی مسئول جدید واحد بهداشت محیط شبکه در بخش میمه!
البته خیلی انتظاری از این شبکه که آیینه ی تمام نمای تنبلی، بی سوادی و غروره نمیشه داشت!
آنهایی که قبلاً این جانمایی ها را تایید کرده اند را چه می شود؟!
بخشدار به عنوان نماینده ی فرماندار در بخش که عنوان رییس کارگزوه امنیت و سلامت را هم یدک می کشند باید از شبکه ی بهداشت و جهاد توضیح بخواهند و به این سادگی ها هم قانع نشوند، چون سال گذشته هم دقیقاً همین مشکل وجود داشت! مساله ی سلامت مردم منطقه ی میمه اگر برای امثال پارسا و اعتضادی مهم نیست، برای خودشان مهم است! مدیران شهرستان باید یاد بگیرند که شهرستانی فکر کنند و شهرستانی عمل کنند! نه فقط برای شاهین شهر و بعضاً هم گز( آنهم چون فرماندار گزی است)!
شهروند عزیز در پاسخ به جواب منطقی شما! باید بگم که بهترین ساعت خواب در اسلام ازده شب تا چهار صبح هست.فعلا کاری به ماه مبارک رمضان نداریم .در کل عرض کردم.
شما صورت مساله رو پاک نکنید فکر چاره باشید.
شاید در حال حاضر این مساله بی اهمیت باشه اما چندسال بعد که در اثر تنفس فضولات هورمونی نسلی بیمار داشتیم شما هم با ما هم صدا خواهید شد.
کود مرغ طبیعی شاید ضرری نداشته باشه اما بوی نا مطبوع که پخش میشه حاکی از همه چی هست.
شما اصل مطلب رو بچسب.چرا رفتی جاده خاکی!!
سلام علیکم ورحمته الله . مسول مدیر ورئیس بیمارستا ن حضر ت محمد میمه._مسولین استخدام و گز ینش دانشگاه اصفها ن_مسولین شهر میمه_ نحوه گزینش نیرو های جدید الااستخدام بیمارستا ن میمه به چه شکل بود ه است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نگران فرداهایت بااین آدم نامها نباش . خدای دیروز و امروزتو ، خدای فردا هم هست. مااولین باراست که بندگی میکنیم ، ولی او قرنهاست که خدایی میکند . ای خداخودت هوای ما رو داشته باش ، خودت پارتی ماباش
راستی اگر شهروندی ازمیمه ازبوی کودمرغی ناراحت میشه ویا میخواد آبنما راتماشا بکنه بیاد فلکه ورودی میمه هم بونمیاد هم آبنما زیاد داره