احمدرضا ایراندوست – داربی بی حساسیت

داربی بی حساسیت
شهرآورد هشتادم دو تیم پرطرفدار پایتخت در حالی برگزار میشود که شرایط این دو تیم پرطرفدار به هیچ وجه مورد رضایت هواداران این دو تیم تاریخی و ریشه دار نیست .
زمانی که برنامه های برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال مشخص شد ، طرفداران تیم های سرخابی به این باور امیدوار بودند که شاید برگزاری مسابقه این دو تیم در هفته آخر به نوعی تعیین کننده قهرمان فصل جاری باشد.
اما امسال نیز اوضاع و احوال این دو تیم بر وفق مراد نبود و سرخابی ها نتوانستند هواداران خود را شاد و خوشحال نمایند.
پرسپولیس در این فصل بدترین شرایط مدیریتی را تجربه کرد ، هر روز شاهد کشمکش های اعضای هیئت مدیره این تیم در رسانه های مختلف بودیم ، کادر فنی در این شرایط نمیدانست سکان مدیریت این تیم پرطرفدار در دست چه کسی است و همین شرایط کار را برای کادر فنی و بازیکنان سخت تر میکرد.علی دایی که در اول فصل نتوانست بازیکنان دلخواه خود را حفظ و یا بازیکنان مورد نیازش را جذب نماید با تیمی که از بازیکنان نه چندان مطرح و در حد قد و قواره تیم پرسپولیس قدم در راه بازی ها گذاشت.
سیدجلال حسینی که یکی از مدافعان طراز اول ایران بود راهی قطر شد ، محمدرضا خلعتبری که با سختی های فراوانی به تیم پرسپولیس پیوسته بود ، به تیم زردپوش اصفهانی پیوست ، مهرداد پولادی هم راهی قطر شد تا در تیم الشحانیه همبازی مسعود شجاعی گردد ، قرارداد نیلسون دروازه بان دوست داشتنی پرسپولیس تمدید نگردید و این دروازه بان سیه چرده برزیلی بر خلاف میل قبلی خود از تیم جدا شد.نفوذ افرادی همچون دکتر زادمهر که خود یکی از پرسپولیسی های تحصیل کرده های این تیم است در هیئت مدیره به همراه حمید استیلی که با وضع بدی از تیم جدا شد ، کار را برای علی دایی و رحیمی مدیر عامل تیم سخت کرد، در چنین شرایطی ، حمیدرضا سیاسی که به واسطه پول فراوان و با حمایت امیر رضا خادم به هیئت مدیره پرسپولیس راه یافته بود ، در اقدامی غیر متعارف و در مسند رئیس هیئت مدیره پرسپولیس ، حمید درخشان را که مدتها بود در رسانه ها علم مخالفت را برای دایی برافراشته بود به عنوان سرمربی تیم پرسپولیس معرفی کرد.در حالی که کادر فنی قبلی در درفشی فر مشغول برگزاری تمرینات روزمره با تیم بودند.ورود تعجب برانگیز حمید درخشان به تیم نیز نتوانست مشکلات را حل کند و چند روز بعد از این انتصاب سیاسی که خودش را دیگر همه کاره پرسپولیس میدانست راهی زندان شد و تیم باردیگر دچار بحران گردید، فصل به نیمه رسیده بود و تمام تیمها برای برطرف کردن نقاط ضعف خود به ترمیم آن پرداخته و بازیکنان مورد نیاز خود را جذب نمودند در حالی که همه کاره تیم پرسپولیس در زندان بود و منابع مالی برای جذب بازیکن در اختیار کادر فنی نبود.در این گیرو دار حمید درخشان بازیکنانی را برای تیم جذب نمود که حاشیه های فراوانی را در ارتباط با این انتخاب ها به وجود آورد ، تادو برزیلی که با اضافه وزن بسیار بالا به تیم پیوست ، مبین میردورقی که هیچ کارنامه مشخص و درخشانی نداشت ، جعفر پور ، خالقی فر ، حاتمی و تیاگوی برزیلی نیز بازیکنان دیگری بودند که به تیم پیوستند.در این جمع فقط تیاگوی برزیلی توانست تا اندازه ای خود را نشان بدهد ، مابقی افراد حتی در برخی مواقع جزو نیمکت ذخیره تیم هم نبودند، بعد از این که بازداشت سیاسی به طول کشید ، بار دیگر حمید رضا خادم دست به کار شد و برای این تیم پرطرفدار نسخه علاج پیچید ، محمد حسین نژاد فلاح در قامت قائم مقام و مرد همه کاره وارد باشگاه شده و هر روز در مصاحبه های مختلف وعده های امید بخشی را به هواداران میداد، تیم پرسپولیس با هدایت درخشان هم طرفی نبست و در لیگ برتر به نتایج فاجعه باری دست یافت ، جام قهرمانی باشگاههای آسیا شروع شد و تیم پرسپولیس بر خلاف بازی های لیگ توانست تا اندازه ای در این تورنمت دل هواداران را به دست آورد ، در این گیر و دار نژاد فلاح عازم ترکیه شده و با سلام و صلوات سرمربی سابق تیم ملی را به استخدام درآوردند ، حمید درخشان همان گونه که آمده بود ، رفت و کار را به برانکو سپرد ، وقتی برنامه ریزی در کار نباشد ، مورینیو هم نمیتواند کاری بکند ، هر روزه شاهد مشگلات انضباطی بازیکنان بودیم ، یک روز سوشا مکانی هر چه از دهانش در می آید را به درخشان میگوید ، روز دیگر خانزاده با هوادار ایرانی در قطر درگیر میشود و توهین میکند ، روز دیگر پیام صادقیان در مقابل کریم باقری می ایستد، اینها تماما نشانه ورود افراد غیر ورزشی و نابلدی است که فقط و فقط برای مشهور شدن و پرتاب به پستهای بالاتر وارد مجموعه تیمهای پرسپولیس و استقلال میشوند .از سردار رویانیان که از ستاد سوخت به مدیر عاملی تیم رسید تا حمید رضا سیاسی که به واسطه داشتن پول وارد باشگاه شده تا نژاد فلاح و دیگران .نتیجه کار هم آشی است که توسط این افراد برای تیم پرسپولیس و هوادارانش پخته شده است که همه در جریان اخبار ریز و درشت آن هستیم .
اما استقلال گرچه در کادر مدیریتی و کادر فنی از ثبات لازم برخوردار بود ، اما این تیم نیز هر روزه با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکرد که نتوانست آنطور که هواداران انتظار داشتند ، نتیجه لازم را کسب نماید، تیم استقلال که تا هفته های پایانی یکی از شانسهای قهرمانی بود ، کم کم به کسب سهمیه هم راضی شد ، در حالی که دست آخر به این هم نرسید ، با این توضیح که در تقابل با رقیب دیرینه خود هم در نیم فصل اول مسابقات تن به شکست داد و اینک همه طرفداران این تیم چشم به پیروزی در داربی دارند تا بلکه با شادی مقطعی اندکی از آلام خود را تسکین دهند.افشار زاده که سابقه طولانی در امر ورزش و خصوصا المپیک را داشت نیز نتوانست مشکلات فراوان این تیم راحل کند و دست آخر به این نتیجه رسید که کار در این دو تیم سرخابی به مراتب سخت تر از هر جای دیگر است .انتقادات هر روزه قلعه نوعی از ملی پوشان ، رفتار خارج از عرف کرار در طول فصل ، قهر و آشتی بازیکنان برای دریافت حق و حقوقشان ، خروج پر حرف و حدیث آندو تیموریان از تیم استقلال و پیوستن به تراکتور سازی ، کل کل های قلعه نوعی با اصحاب رسانه و خصوصا برنامه نود و پیشکسوتان منتقد تیم از جمله حسن روشن ، خود رایی و استبداد رای در تصمیم گیری های تیم ، همکاران ضعیف در کادر فنی ، اجنبی خطاب کردن اهالی رسانه و قلم به دستان ، ایجاد چند دستگی در بین پیشکسوتان مبنی بر ایجاد مکتبی به نام حجازی و مکتب استقلال ، زنگ خطر آلترناتیوی منصوریان برای در اختیار گرفتن پست سرمربی گری در تیم ، ایجاد چند دستگی در بین لیدرهای استقلال ، بحث خصوصی سازی تیم و دریافت نکردن چند ماهه حق و حقوق بازیکنان و کادر فنی نیز از جمله معضلاتی بود که این باشگاه پرطرفدار در تمام طول فصل با آن مواجه بود که دست آخر نتیجه ای را رقم زده که همه به وضوح آن را میبینیم .
اما نکته پایانی : اگر میخواهیم این دو تیم پرطرفدار به روزهای اوج خود برگردند ، باید به تیمهای پایه خود برسند ، مربیانی که برای کسب نتیجه به هر شیوه ای دست میزنند ، از فوتبال خارج شوند ، مدیران غیر ورزشی و غیر کارشناس به حیطه ورزش وارد نشوند ، تیمها با شرایط خوب به بخش خصوصی واگذار شود ، با بازیکن سالاری مقابله شود ، با توجه به وضع اقتصادی کشور ، پولهای آنچنانی به این فوتبالیست های بی کیفیت داده نشود ، از کشورهایی که داری فوتبال خوب هستند ، الگو برداری گردد ، زمینهای فوتبال در نقاط مختلف کشور ساخته شود ، ساختار تیمها به باشگاه تغییر یابد ، از پیش کسوتان استفاده شود ، به حق پخش تلویزیونی سر و سامان داده شود ، فدراسیون استقلال عمل داشته باشد و دولت دخالتی نکند ،از مربیان و بازیکنان بی کیفیت که فقط از طریق دلالی وارد کشور میشوند ، جلوگیری شود ، و ……………….. تا وضع بر این منوال است ، آش همان آش و کاسه همان کاسه .شاد زی مهر افزون خدا نگهدار ، تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد.