احمدرضا ایراندوست – لزوم پرهیز از کلمات من در آوردی

2015-04-15
66 بازدید

فیلمها و سریالهایی که در سینما ها و تلویزیون به نمایش عموم در می آید بیشترین تاثیر گزاری را بر زبان و گویش عمومی و فرهنگ جامعه دارد.این نوع تاثیر در برخی مواقع به حدی بوده که کم کم توانسته صاحب مدعی را از میدان به در کرده و خود بر جایش بنشیند . صد […]

۸

فیلمها و سریالهایی که در سینما ها و تلویزیون به نمایش عموم در می آید بیشترین تاثیر گزاری را بر زبان و گویش عمومی و فرهنگ جامعه دارد.این نوع تاثیر در برخی مواقع به حدی بوده که کم کم توانسته صاحب مدعی را از میدان به در کرده و خود بر جایش بنشیند . صد البته آثار تخریبی آن بیشتر متوجه کودکان و نوجوانی است که ذهنشان آماده گی جذب هر چیزی را دارد.اگر تا چند سال قبل در هنگام صحبت کردن بین چند نفر واژه( تابلو ) از دهان کسی خارج میشد ، ذهن ها به سمت تابلوی راهنمایی و رانندگی و یا تابلوی نقاشی و یا تابلوی تبلیغاتی میچرخید، اما امروزه کلمه تابلو کاربردی اصلی تر از معنی و مفهوم واقعی خود پیدا کرده و به کسی که به صورت ساکت در جایی ایستاده اطلاق میشود و چنین گفته میشود : تابلو نکن !
کسی که به طرف مقابل زل زده و خیره شود با کلمه میخ شدن روبرو میشود، چرا میخ من شدی ؟ برخی ها که در کاری بیش از حد سماجت به خرج داده و پیگیر میشوند با واژه ( گیر سه پیچ ) مواجه میشوند.وقتی کسی بیش از اندازه به دنبال فرد دیگری به راه بیفتد و همه جا اورا همراهی کند ، با جمله چقدر سریش شدی ؟ روبرو میشود.( تابلو نکن، میخ نشو ، گیر نده ، سریش شده ……………)
برخی ها که در مقابل مشکلات کلافه شده و به نوعی سردرگم میشوند ، میگویند : هنگ کرده ام ، مخم هنگ کرده ، هنگامی که برای درخواستی بیش از حد اصرار به خرج دهیم و مدام خواسته خود را بر زبان بیاوریم ، طرف مقابل برای این که ما را از سر خودش وا کند ، چنین میگوید : چرا اینقدر آویزونی ؟
این کلمات که در ابتدای امر به صورت تیکه وارد محاورات و گفتگوهای نسل جوان جامعه ما شده ، کم کم در فرهنگ لغات ما جای محکمی برای خود دست و پا کرده و با زور و فشار بی اندازه توانسته صاحب خانه را از منزل بیرون کند.اگر زمانی این نوع صحبت کردن مختص جوانان بود ، امروزه به کل جامعه سرایت کرده و حتی برخی از ادبا و شعرای کشورمان که حافظ فرهنگ غنی زبان شیرین پارسی هستند ، نیز سعی میکنند با استفاده به جا و نا به جا از این واژه ها، از غافله عقب نمانند.
اگر چه شیوع برخی از این واژه ها مقطعی و موسمی بوده و بعد از مرور زمان به فراموشی سپرده میشوند ، اما برخی از آنها جای پای محکمی برای خود پیدا کرده اند.چند وقتی کلمه آمپاس ورد زبان خیلی ها بود ، این کلمه توسط یکی از هنرپیشه ها در سریالی تلویزیونی دودکش به کار برده شد و خیلی زود در گفتگوهای روزانه برای خود جایگاهی را کسب کرد ، اما به همان سرعتی که وارد شده بود با همان سرعت نیز به فراموشی سپرده شد.
من چیکاره بیدم را ابتدا جواد رضویان در یکی از سریالهای مهران مدیری به کار برد و در اندک زمانی ورد زبان اکثر جوانان شد ،( آن قلت) نیز توسط هومن برق نورد در سریال دودکش به کار برده شد و خیلی زود هم فراموش گردید.سریال برره یکی از سریالهایی بود که هنرپیشه ها در آن نوعی گویش و زبان من درآوردی را اختراع کرده بودند که( پول زور وده و شعر درورکرون )یکی از تیکه های رایج آن سریال بود ، به نحوی که حتی کارتهایی با تصاویر هنرمندان همین سریال و نوشتن چنین عباراتی در جامعه آن زمان فراگیر شد و در مدت زمان کمی به دست فراموشی سپرده شد.
زبان شیرین پارسی از غنی ترین زبانهای حال حاضر جهان بوده که به جز ایران ، مردم افغانستان و تعدادی از کشورهای آسیای میانه که زمانی جزو قلمرو همین کشور بودند ، با آن تکلم کرده ولی متاسفانه به علت بی تدبیری و شاید هم به خاطر فقر مطالب و نوشته های طنز ، اینک دست مایه افرادی شده که به هر قیمتی حاضر هستند تماشاگر خود را بخنداند ، در حالی که این نوع خندیدن موقتی عده کمی ، تیشه ای است بر ریشه زبان شیرین پارسی .اگر حکیم ابوالقاسم فردوسی رحمه الله علیه شاعر پارسی گوی ایرانی سی سال از عمر گرانبهای خود را برای پاس داشتن این زبان صرف نمود ، امروزه افرادی هستند که در کثری از ثانیه واژه ها و کلمات پارسی را با عقب و جلو کردن برخی حروف به این روزگار فعلی درآورده اند . فردوسی ، حافظ ، سعدی ، خیام ، عطار ، ناصرخسرو ، مولوی ، نظامی ، بهار ، پروین اعتصامی ، شهریار و دهها شاعر پارسی گوی این سرزمین با آن امکانات کم ، چه سختی هایی را که متحمل نشده اند و چه خون دلها که نخورده اند تا این امانت را به بهترین وجه ممکن به نسل ما سپرده اند، بر عهده یکایک ماست که به معنای واقعی کلمه پارسی را پاس بداریم .در زبان عربی یک واژه پارسی وجود ندارد ، در زبان انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و اسپانیش نیز یک کلمه پارسی نیست ، اما متاسفانه زبان ما، ایستگاه و توقفگاه واژه های عربی ، انگلیسی ، فرانسوی و آلمانی است.با اختراع و ورود هر وسیله جدید به کشورمان ، نام آن نیز که ممکن است محصول هر کشوری باشد ، وارد فرهنگ لغت ما شده و کم کم و به مرور جزیی جداناشدنی از دستورزبان ما میشود.
امیدوارم مسئولین فرهنگی کشور مان در زمان ممیزی فیلمها و سریالهای ایرانی به این نکات هم توجه کرده و نسبت به کلمات من در آوردی و نشاندن واژه ها در جایی غیر از مکان و محل خود حساسیت به خرج داده و از نشر این گونه ادبیات جلوگیری نمایند.شاد زی، مهر افزون، خدانگهدار ، تا مطلب دیگر ایام به کام باد.