اگر گفته شود که تروریسم از نوع داعش با تمام انواع خود متفاوت است و از همین حیث جزء بزرگترین عناصر اثرگذار در عرصه بینالملل است حتی نه فقط در خاورمیانه پر بیراه نگفتهایم. درست است که داعش از بدنه القاعده جدا شده است و دارای ریشههای اخوانی است اما این پدیده در حال رشد […]
اگر گفته شود که تروریسم از نوع داعش با تمام انواع خود متفاوت است و از همین حیث جزء بزرگترین عناصر اثرگذار در عرصه بینالملل است حتی نه فقط در خاورمیانه پر بیراه نگفتهایم. درست است که داعش از بدنه القاعده جدا شده است و دارای ریشههای اخوانی است اما این پدیده در حال رشد و نمو واجد شرایطی است که آن را از دیگر همتایان خود جدا نموده و خطرات آن را همچنین افزایش داده است.
این تفکر که ابتدا از بین متفکران جوشید و سپس رنگوبوی سیاسی و حزبی به خود دید و امروزه از قالب رفتارهای حزبی به تشکیل گروههای مسلح و البته تروریستی و خطرناک درآمده است. از بین ملل اسلامی مصر به علت دارا بودن تمام شرایط ظهور و بروز چنین جریاناتی به حق موطن اصلی این ایدئولوژی و البته این تشکلهاست.
این جریان به شکلگیری حزب اخوانالمسلیمن انجامید؛ حزبی که سودای بازگشت به دوران طلایی دول اسلامی خاصه امپراطوری عثمانی به وسیله بازگشت به ارزشهای کمرنگ و فراموش شده دوران سلف و احیای خلافت اسلامی را، در سر داشت.
اما ورود تفکرات اخوانی از عرصه تحزب به عرصه مبارزه و تشکیل حکومت با شکلگیری گروه القاعده در پاکستان و افغانستان متبلور شد که آن با داستان تصرف افغانستان و برپایی حکومت طالبان در آنجا همزمان شد. تفکر احیای خلافت اسلامی از راه تمسک به ارزشهای سلفی، کافر دانستن مخالفان این تفکر و واجب دانستن جهاد با اینگونه کافران که از اندیشههای یکی از رهبران متنفذ اخوان به نام سیدقطب برخواسته است به مرور منجر به تشکیل سازمانی به نام «القاعده الانصار» یا همان القاعده شد که در زمان جنگ افغانها با شوروی بستری مناسب برای جهاد با کفار یافته بودند و پس از راندن شوروی از افغانستان خود را برای پیادهسازی الگوهای حکومتی خود در افغانستان به عنوان اولین پایگاه و آن هم از طریق بیعت با رهبری طالبان آماده میکردند.
گرچه به لحاظ فقهی و تا اندازهای ایدئولوژیکی بین سلفیون القاعده و طالبان در پاکستان و افغانستان تفاوتهای عمیقی وجود دارد اما تقریبا هر دو در یک امر مشترک بودند و آن اینکه با اکثر عقاید رایج اسلامی بین مذاهب مسلمان مخالف بوده و قصد احیای مدل خلافت اسلامی و اصلاح این اعتقادات به زعم خود غلط را، توسط جهاد با مخالفان در سر داشتند.
گروه القاعده با حمله ایالات متحده و ناتو به افغانستان پس از فروریزی برجهای دوقلو متحمل ضربات شدیدی شد. با این حال به ظاهر حمله آمریکا به مواضع طالبان و القاعده در افغانستان و پاکستان میبایست پایان کار این گروههای تکفیری میبود ولی پس از آن گروههایی با الگوگیری از مرکزیت القاعده در سراسر جغرافیای جهان اسلام اظهار وجود کردند و در نهایت این به تکثیر و تقویت القاعده انجامید.
القاعده در نقاط مختلفی از جهان دارای شاخههایی است که در همان مناطق عهدهدار دنبال کردن رسالت سازمان خود هستند. ایمنالظواهری پس از بنلادن بر کرسی او نشسته است و رهبری این شاخهها را برعهده دارد. این سازمان توانسته با تکیه بر سازمانهای محلی جنایات زیادی را به خصوص در مناطق همیشه در التهاب آفریقایی همچون سومالی و یا نیجریه به نام خود ثبت کند اما ظهور پدیدهای از دورن همین سازمان به نام داعش ورق را به ضرر القاعده در حال برگرداندن است. شاید بتوان داعش را مدل جهشیافته همان القاعده دانست که با توجه به تفاوتهایش با سازمان مادر و رفع برخی عیوب تشکیلاتی و مدیریتی پیروزیهای بیشتری را برای خود و خطرات جدیتر و مهلکتری را برای سایر مردم جهان به وجود آورد.
اما تفاوتهای داعش با القاعده در چه حد و به چه شکل است که آن را تبدیل به خطی جدیتر از القاعده کرده است:
القاعده شیوههایی قدیمی برای جذب نیرو داشت. این روشها برای جذب نسل جوان در جوامع مسلمان تقریبا جذابیت و کارکرد خود را از دست داده بود و علت قسمتی از رکود و انفعال این گروهها بود. اما رویکرد داعش در جذب نیرو چنان است که بخشی از هواخواهان این سازمان از کشورهای اروپایی و آمریکایی برخواستهاند. حتی حیرتآور است که تعداد کثیری از زنان برای پیوستن به این سازمان خانه و کاشانه خود را در اروپا رها کردهاند. شیوههای داعش در نمایش قساوت تمام عیار به همان اندازه که برای ایجاد رعب و وحشت در مناطق متصرفه و تضعیف روحیه جبهه مقابل موثر بوده، در جذب پیکارجو از سرزمینهای غربی تاثیرگذار بوده است. رویای خشونت آن هم خشونتی که دهههاست توسط هالیوود و همتایان غربیاش در ذهن و جان جوانان رسوخ کرده اکنون با توجیهات دینی و خدایی برای تازه مسلمانشدههای ناآگاه در صحنههای نبرد داعش به منصه ظهور میرسد. ورود جوانان مسلمان اروپایی به این گروه که بسیاری از آنها از تحصیلات آکادمیک برخوردار بودند موجب تقویت این سازمان به نسبت دیگر سازمانهای تکفیری خصوصا اقلا در امور تبلیغاتی با هدف اشاعه وحشت در جهان شده است.
اما از مهمترین تفاوتهای داعش و القاعده تمرکززدایی این سازمان است. تمرکززدایی که در بدو امر مسخره به نظر میرسید و دستمایه طنز رسانهها شده بود چرا که طبق آن ابوبکر البغدادی سرکرده داعش خود را خلیفه خودخوانده جهان اسلام معرفی میکرد و حتی ادعای تصرف دیگر کشورهای اسلامی را در آینده میداد. اما به مرور و با تصرف موصل و نمایش خونریزی بیبدیل و اتفاقات تروریستی اخیر به خصوص در فرانسه روشن شد که این ادعا را نباید دستکم گرفت و از کنار آن بیتوجه عبور کرد.
شاید القاعده بسیار پیش از داعش در سودای پیادهسازی الگوهای خود در جهان اسلام و پس از آن در کل جهان بود و بر آن اساس حملات تروریستی را در نقاط مختلف جهان به خصوص آمریکا انجام داد، ولی به تدریج و بعد از حمله آمریکا به افغانستان شاهد تغییراتی در روشها در آن بودیم که احتمالا باید آن را برخواسته از نوع مدیریت ایمن الظواهری دانست. ظهور گروههای متعدد با رویکرد القاعده در جایجای جهان اسلام و بیعت با مرکزیت القاعده شاید به گستردگی این سازمان انجامید اما از طرفی هر شاخه را در محدوده جغرافیایی خود محدود کرد و انگیزه مبارزه آن هم با دول غربی را تقریبا کمرنگ کرد. خصوصا که در چند سال اخیر با پیدایش انقلابهای عربی این گروهها بیشتر متوجه کشورهای منطقه خود شدهاند تا از این تقسیم قدرت عقب نمانند. مصر، لیبی و سوریه نمونههای آن هستند.
داعش چه آگاهانه و یا ناآگاهانه تمرکز جغرافیایی را هم در تئوری یعنی ادعای خلافت در حال و آینده و چه در عمل یعنی انجام عملیاتهای تروریستی در نقاط مختلف آسیا، آفریقا و حتی اروپا برداشته است. این سازمان در اولین قدمش، با ادعای حاکمیت خود بر شام در نامگذاری بر سازمانش نه تنها پا را از محدود تعیین شده جغرافیاییاش فراتر میگذارد بلکه بر سنت سالهای اخیر القاعده پای میگذارد. اختلاف بر سر این سنتشکنی در ماجرای جنگ داخلی سوریه دیده شد هنگامیکه داعش به عرصهای وارد میشود که به لحاظ عملیاتی خارج حیطه جغرافیاییاش بود و به القاعده سوریه ارتباط داشت. این کار اختلاف داعش با مرکزیت القاعده و ایمن ظواهری را در پی داشت و موجب جدایی داعش از بدنه القاعده گشت. از آن پس و به خصوص پس از یورش گسترده به شمال عراق داعش به طور کل تمرکز بر عراق را منکر شد و ادعای تاسیس خلافت اسلامی چه در مناطق متصرفه و چه مناطق دوردست خارج از تسلط را نمود. البغدادی خود خلیفه تمام مسلمین میداند حتی مناطقی که تا کنون پرچم داعش برفراز آن بلند نشده است. و اگر یکی از ویژگیهای بنلادن را بیرون بردن مبارزه به خارج از مرزهای خلافتاسلامی بدانیم این دقیقا بازگشتی است به القاعده دوران بنلادن در پیش از حمله آمریکا به افغانستان. شاید فاکتوری که بنلادن را بین برخی تندروها و سلفیون مسلمان به یک چهره کاریزماتیک تبدیل ساخت و امروزه موجب جذب تعداد زیادی از اروپا، آفریقا، قفقاز و کشورهای عربی خاورمیانه به این داعش شده همین باشد. البغدادی پس از آنکه خود را خلیفه تمام مسلمانان جهان نامید و منکران خود را کافر و مستحق اعدام، از گروههای تکفیری برای پیوستن به دولت اسلامی دعوت کرد و برخلاف تصور این گروهها و احتمالا برای خروج از انفعال سالهای پیش به آن پیوستند. تدریجا اکثر گروههای القاعده در حال پیوستن به داعش و بیعت با ابوبکر البغدادی هستند و با الگوی مبارزه خارج از مرزهای خلافت اسلامی که دوباره توسط داعش زنده شده خطرات بیشماری را برای هر اجتماعی در جهان به وجود آورند. داعش اکنون جهان را عرصه مبارزه کرده است. کاری که تا پیش از حمله سال ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان در دستور کار بنلادن بود. به همین دلیل و به جرات میتوان گفت داعش امروز معزلی است جهانی، نه منطقهای و خاص جهان اسلام.
بعد از جنگ آمریکا و القاعده در افغانستان به طرز مشکوک و سوالبرانگیزی فعالیت القاعده بیشتر به درون کشورهای اسلامی معطوف شد و رجزخوانیهای جهانی این سازمان بسیار کمرنگ شد و به انفعال این سازمان کمک زیادی کرد. جالب است که این انفعال القاعده با از بین رفتن فشار ایالاتمتحده و ناتو برای ریشهکنی القاعده همزمان شد؛ امری که به تکثیر آن در کشورهای اسلامی انجامید. در آن زمان غرب با هدف بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی به جو منفی تبلیغاتی و وحشتآفرینی از خطر تروریسم خیالی سلفیها دامن زد، اما در پشت پرده، خبر از همکاری و زدوبند سرویسهای اطلاعاتی غرب در همکاری با القاعده بود. امروز اما ترس این کشورها از نوع پروپاگاندا نیست چراکه آنچه در مورد داعش و هوادارانش اتفاق میافتد علاقه به الگوبرداری از این سازمان است تا جذب به آن از طرف جوانان و اشاعه فکر مبارزه با مصادیق کفر خارج مرزهای تسلط خلافت اسلامی است از طرف داعش. این خود به افزایش تعداد حملات تروریستی در کشورهای غربی خواهد انجامید. اتفاق نشریه شارلیابدو و موارد مشابه موید آن است.
به هر تقدیر مساله داعش دیگر مسالهای نیست که تنها مربوط به خاورمیانه باشد و دولتهایی که در به وجود آوردن آن دخیل بودهاند در سایهسار امنیت و آرامش روزگار سپری کنند و از منافع این آشفتگی بهرهمند شوند. داعش امروز دغدغهای جهانی است و فکر بسیاری از دولتمردان دور و نزدیک به عراق و سوریه را به خود مشغول داشته است و برخلاف تصور شاید موطن آن عراق باشد و در سوریه پروار شده باشد اما امروز در دوردستترین مناطق جهان مساله روز است. این در مورد دیگر شاخههای القاعده بسیار متفاوت است. برای مثال شاید آمار جنایات گروه بوکوحرام شاخه القاعده در غرب آفریقا یا نیجریه بیشتر از گروه داعش باشد اما به هیچ وجه تا این اندازه این گروه برای غرب مهم نشده تا جاییکه برای نابودی آن دست به ائتلاف بزنند و یا راهپیمایی نمادین شش ملیون نفری به همراه روسای جمهور چند کشور در محکومیت آن در پاریس برگزار کنند.
اما از آن جهت که وجود داعش برای برخی واجد منافعی است هیچگاه اراده جدی برای خاتمه بخشیدن به خطر آن نشان داده نخواهد نشده است و ضربات وارد شده به پیکره این گروه برخورد با این پدیده نوظهور محافظهکارانه و صرفا برای دور نگهداشتن خطر داعش از ناحیه خود و منافع خود بوده است. چنانکه اوباما در پاسخ به درخواست کمک ائتلاف برای جلوگیری از تصرف کوبانی اعلام کرد که تنها قصد دارد از منافع آمریکا و اتباع خود دفاع کند.
به این ترتیب نمیتوان چشم امید به امحای قریبالوقوع این غائله داشت و باید منتظر خطرات و جنایات بزرگتری از سوی آن بود. خطری که امروز فراتر از مرزهای عراق و سوریه، تمام دنیا را درنوردیده است و بر خلاف چند دهه اخیر نه محصول پروپاگاندای هالیوود که بسیار عینی و واقعیتر است.
جزئیات جالب از حکومت
بخش رسانه ای داعش شامل دو موسسه رسانه ای فرقان و اندلس هم فعالیت های تبلیغی – رسانه ای را پیگیری می کند و تمامی تصاویر تکان دهنده از طریق این رسانه ها منتشر می شود.
الشرق الاوسط می نویسد، شاکله داعش را تندروهای عراق، تونس و لیبی تشکیل می دهند و هیچ یک از مخالفان سوریه ایی در این گروه حضور ندارند. به عبارتی داعش در اصل و اساس زایده عراق است.
روزنامه ایندپندنت انگلستان نیز درباره گروه داعش نوشته که این گروه جایگزین القاعده است و این گروه از زمان ریاست ابوبکر بغدادی بعد از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی، و همچنین ناآرامی های استان الانبار عراق، قدرت بیشتری گرفته است.
این در حالی است که گروه تروریستی القاعده نیز چند ماه پیش اعلام کرد که القاعده مسوول اقدامات و درگیرِ ی های داعش با گروه های مخالف سوری در سال جاری میلادی نیست.
*اقدامات داعش در عراق
داعش در نیمه دوم سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۱۴۰۰ خانه را در عراق منفجر و ویران کرد. طی این حملات ۱۹۹۶ نفر کشته و ۳۰۲۱ نفر زخمی شدند.
در دی ۱۳۹۲(ژانویه ۲۰۱۴) پس از به آتش کشیدن چادر معترضین در استان های سنی نشین عراق توسط نیروهای امنیتی، و عقب نشینی ارتش از دو شهر رمادی و فلوجه، نیروهای حکومت اسلامی عراق و شام از این فرصت استفاده کرده و نیمی از شهر فلوجه و قسمتی از شهر رمادی را به تصرف خود درآورده و در این دو شهر به ایجاد ایستگاه های ایست و بازرسی مبادرت کردند.
عشایر عراق در نبود ارتش به مقابله با این گروه پرداختند. در نهایت داعش توانست کنترل کامل فلوجه را در دست بگیرد ولی طی نبرد سرکرده داعش در رمادی کشته و کنترل این دو شهر از دست آنان خارج شد.
هرچند داعش برای فلوجه یک والی تعیین کرداما پس از عقب نشینی از این دو شهر، در عملیات انتقام محمد در صحرای الانبار، نبرد میان عشایر منطقه، پلیس محلی، ارتش عراق، نیروهای داوطلب از دیگر مناطق عراق از یک طرف و نیروهای داعش از طرف دیگر در استان الانبار عراق درگرفت.
ارتش عراق در ۱۴ دی ماه سال ۹۲ اعلام کرد که پس از دو روز درگیری با اعضای این گروه در رشته کوه ˈ حمرینˈ توانست آنان را از این منطقه بیرون برآند. داعش نیز به طرف استان صلاح الدین عقب نشینی کرد.
عناصر گروهک تروریستی داعش، پنجشنبه شب ۸ خردادماه ۱۳۹۳ ، ۱۵۰ دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی کُرد ساکن منطقه عین العرب که برای شرکت در امتحان نهایی، عازم حلب بودند، ربودند.
عناصر داعش، در همان روز، ۱۹۳ تن از شهروندان کُرد را نیز که ۱۷ تا ۷۰ سال سن داشتند، در منطقه قباسین واقع در حومه شهر الباب در استان حلب ربودند و به جستجوی خانه به خانه این منطقه پرداختند.
امروز داعش در موصل عراق مستقر است و تلاش ها برای آزادی این شهر از دست این گروه تروریستی ادامه دارد.
** امادگی دولت عراق برای مقابله
همزمان با حمله تروریست های داعش به شهر موصل عراق و سقوط این شهر ، ارتش عراق برای مقابله با تروریست ها ، جنگنده های اف-۱۶ خود را به پرواز در آورد.
به گزارش ایرنا ، رسانه های عربی اعلام کردند که شخصیت های عراقی نیز از شهروندان این کشور خواستند برای مقابله با داعش سلاح به دست گیرند .
ارتش عراق جنگنده های اف- ۱۶ خود را برای حمله به داعش به پرواز در آورد و دیگر هواپیماهای جنگی این کشور نیز برخی مواضع داعش را در ˈ الطیاره ˈ واقه در جنوب موصل و ˈ الشرقاط ˈ در صلاح الدین را بمباران کردند .
کارشناسان سیاسی می گویند، این جنگ برای عراق اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل از پیشرفته ترین امکانات خود برای مقابله با تروریست ها استفاده می کند تا کار تروریست ها را یکسره کند .
از سوی دیگر ائمه جمعه و علمای استان نینوا عراق از مردم خواستند برای مقابله با گروه تروریستی داعش اسلحه به دست گیرند و به جنگ آن ها بروند .
دولت عراق نیز به ریاست نوری المالکی نخست وزیر این کشور هسته بحران تشکیل داده و از شهروندان و عشایر این کشور خواست برای مقابله با داعش دست به اسلحه برند .
دولت عراق همچنین خواستار بازنگری در ساختار دستگاه های امنیتی عراق و مجازات مقصران حوادث اخیر در استان نینوا شد .
ˈ اسامه النجیفی ˈ رییس مجلس عراق نیز خواستار حمله گسترده نیروهای عراقی به داعش و اعزام نیروی بیشتر از بغداد به موصل برای تقویت نیروهای موجود شد .
صدها هزار نفر از مردم استان نینوا از ترس داعش به سمت مرزهای کردستان عراق حرکت کرده و سعی می کنند وارد این منطقه شوند.
رسانه ها رفتار کردهای عراق با آوارگان استان نینوا را بسیار خوب ارزیابی کرده و تاکید کردند مردم این مناطق نیز به کمک آوارگان آمده اند .
مسلمانان مسلمانی زسرگیرید که کفرازشرم یارمن مسلمان وارمی آید
آیا تابه حال به این نکته فکرکرده ایم که چرا کاریکاتور پیامبراعظم(ص)درپاریس منتشرشد؟آیا کاریکاتورواقعا کاریکاتورپیامبر بودیاکاریکاتوررفتارمامسلمانان؟رفتارهرقومی نشانگرطرزتفکروزندگی آن قوم است مگرشناختی که ما ازمسیحیان،زرتشتیان و…داریم ازمطالعه کتب وآثار آنهاست؟ نه ،مگرغیرمسلمانان قرآن ،نهج البلاغه ،نفسیرالمیزان راخوانده اند؟نه ،رفتارمامسلمانها باعث چنین طرز تفکری شده دراکثرکشورهای اسلامی جنگ وجدل می باشددشمنان اسلام علی الخصوص آمریکاواسرائیل هم ازاین آب گل آلود ماهی می گیرند وباتاسیس گروههای تکفیری مثل داعش القاعده مسلمانان رابه جان هم می اندازن وچهره خشنی ازاسلام به جهان معرفی می کنن ماهم بارفتارهای خودازقبیل دروغ ،تهمت،رباو…آب به آسیاب دشمن می ریزیم دین اسلام دین رحمت دین مهربانی دین دوستیه وپیامبر ما پیامبررحمت است پس این کاریکاتور واین اسلام ستیزی ریشه دررفتارمامسلمانان داردحتی حضرت بقیه الله العظم راطوری معرفی می کنیم که باشمشیر میآید وجهان راپرازعدل می کندآیاواقعا این گونه است اخیرا مقام معظم رهبری دست روی همین نکته گذاشتند وبانامه ای اسلام واقعی رابه جهان معرفی کردند واز جوانان کشورهای غیرمسلمان خواستند درمورداسلام خودشان مطالعه کنند،باشدکه ماهم بارفتارمون عملا این حقیقت راروشن نماییم تابتوانیم زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت باشیم به امیدآن روز