احمدرضا ایراندوست – اولین دختران میمه ای که به مدرسه رفتند

2014-11-15
162 بازدید

تا همین چند سال پیش وقتی پدران و مادرانمان مورد سوالی مبنی بر میزان تحصیلاتشان قرار میگرفتند ، جواب اکثر آنها این بود : بیسواد و یا در حد خواندن و نوشتن .وقتی در مدارس از دانش آموزان سوال میشد که شغل اولیائشان چیست ؟ مادرانمان را خانه دار معرفی میکردیم و پدرانمان را کشاورز […]

1

تا همین چند سال پیش وقتی پدران و مادرانمان مورد سوالی مبنی بر میزان تحصیلاتشان قرار میگرفتند ، جواب اکثر آنها این بود : بیسواد و یا در حد خواندن و نوشتن .وقتی در مدارس از دانش آموزان سوال میشد که شغل اولیائشان چیست ؟ مادرانمان را خانه دار معرفی میکردیم و پدرانمان را کشاورز و دامدار ، اما این روزها و به هنگام انتخاب اولیا و مربیان مدارس و زمانی که کاندیداهای عضویت در این گونه مجامع به شرح بیوگرافی خودشان میپردازند به خوبی به تفاوت از زمین تا آسمان دوره ما و دوره دانش آموزان فعلی پی میبریم.داشتن مدرک کارشناسی کمترین میزان تحصیلاتی است که افراد در معرفی خودشان به حاضرین اعلام میکنند.اغلب تحصیلاتی در حد دکترا و کارشناسی ارشد را دارا میباشند.مشاغلشان نیز با توجه به مدارکشان مرتبه های بالایی را دارد، از مدیر کل گرفته تا پزشک و مهندس و وکیل و فرماندار و استاندار و دیگر پست هایی در حد همین ها ، اما وقتی تعدادی شغل خود را آزاد اعلام میکنند ، دلخوش میشویم که لابد این فردی که در مشاغل آزاد مشغول به فعالیت میباشد ، مدرکی به مانند ما دارد و بیش از دیپلم نتوانسته پیشرفتی حاصل نماید.اما جالب اینجاست زمانی که از میزان تحصیلات فرد شاغل در بازار آزاد سوال میشود ، با تعجب میبینیم که ایشان نیز مدرک کارشناسی ارشد دارد و اکنون نیز دانشجوی دوره دکترا در رشته مدیریت بازرگانی میباشد .چاره ای جز این نیست که سکوت کنیم و فقط به هنگام رای گیری رایمان را یواشکی داخل صندوق بیندازیم و فرار را بر قرار ترجیح بدهیم .هدف از نوشتن این مطلب این بود که بگویم اگر روزی به سواد خواندن و نوشتن پدرانمان مباهات میکردیم ، امروزه کار به جایی رسیده که داشتن دیپلم در حد همان سواد خواندن و نوشتن به شمار می آید.
جالب اینجاست که در حدود هفتاد سال قبل به همت بزرگان شهر میمه اولین دبستان نوبنیاد دخترانه در میمه افتتاح گردید و برای اولین بار تعدادی از دختران همشهریمان توانستند پشت دار قالی را ترک کرده و به نیمکت مدرسه نقل مکان نمایند .شاید آنها به خوبی میدانستند که پسرانی که زودتر از آنها به دنبال سواد آموزی رفته اند در آینده هرگز حاضر نخواهند شد با دخترانی که بیسواد قلمداد میشوند ، ازدواج نمایند .این بود که برای اولین مرتبه بیست و چهار تن از دختران آن زمان میمه با رضایت والدینشان راهی مدرسه گردیدند .البته در بین این افراد دخترانی هم بودند که اصالتا میمه ای نبوده ولی به دلیل شغل پدرانشان که در میمه مشغول به خدمت بودند ، همراه دختران همشهریمان راهی اولین مدرسه دخترانه شدند.اسامی دخترانی که برای اولین بار طعم نیمکت نشینی را در مدرسه دخترانه میمه چشیدند بدین ترتیب میباشد .
۱- شهناز نیک نژاد فرزند عباسعلی
۲-مبارکه واعظ فرزند محمد آقا
۳-سکینه کبریایی فرزند غلامحسین
۴-ناهید عربی فرزند سیف الله
۵-شهپر نیک نژاد فرزند عباسعلی
۶-مرحومه ملک وطنخواه فرزند عباس
۷-بی بی فرهنگ گرانمایه فرزند قیصر خان
۸-نازی ورکانی فرزند عباس
۹-عذرا زاهدیان فرزند حسینعلی
۱۰-پروین گرانمایه فرزند حاج ناصر
۱۱-آذرمیدخت خردمند فرزند علی آقا
۱۲-شهناز زندی فرزند امیر حسین
۱۳-زرین تاج گرانمایه فرزند آزاد خان
۱۴-مکرم قرقانی فرزند حسینعلی
۱۵-مرحومه عصمت طلایی فرزند حسینعلی
۱۶-راضیه صفا فرزند محمد ابراهیم که پدرشان در تلفنخانه میمه مشغول به خدمت بود .
۱۷-سکینه مرتضوی فرزند محمود که پدرشان در اداره راه مشغول به خدمت بود.
۱۸-هما مشایخی فرزند محمدعلی که پدرشان در بهداری مشغول به خدمت بود.
۱۹-کبری صفا فرزند محمد ابراهیم که پدرشان در تلفنخانه میمه مشغول به خدمت بود.
۲۰-زهرا تاروردی فرزند ابوالفضل که پدرشان در اداره دارایی مشغول به خدمت بود .
۲۱-معصومه ناصحی فرزند محمد که پدرشان در اداره دارایی مشغول به خدمت بود.
۲۲-کبری واعظ فرزند محمد آقا که پدرشان مدیر دبستان و دبیرستان جمشید میمه بود.
۲۳بتول محسنی فرزند جواد که پدرشان در دبستان و دبیرستان جمشید خدمت میکرد.
۲۴-مریم فرهنگی فرزند علی اکبر که پدرشان در اداره دارایی مشغول به خدمت بود.
این افراد از جمله اولین بانوانی بودند که سعادت سواد دار شدن را در میمه پیدا کردند و همین مادران توانستند به فرزندانی الفبای پارسی را بیاموزند که در معرفی و بیوگرافی مادرانشان سواد آنها را به رخ مادران بیسواد آن زمان میکشیدند.بودند بزرگانی که همت کردند و حدود هفتاد سال قبل سنگ بنای تاسیس اولین مدرسه نوبنیاد دخترانه را در میمه گذاشتند که روح همگی آنها شاد باد.مشکل اساسی که در راه این افراد وجود داشت این بود که پدران آن زمان به سختی مدرسه رفتن دخترانشان را قبول کرده و رضایت میدادند.کسانی که در این راه پیشقدم شدند تا برای اولین بار دختران خود را از محیط خانه رهسپار مدرسه سازند به نوعی تابو شکنی کرده و سنت غلط پیشینیان را زیر پا گذاشته و راه را برای آینده گان سواد آموزی هموار نمودند.
اسامی اولین پیشگامان دختر سواد آموز میمه را از دوست ارجمندم جناب آقای هوشنگ اشراقی دریافت نمودم که جا دارد در همین جا از ایشان تشکر ویژه ای را داشته باشم .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد.