سلام دایی جان این دل نوشته ی من در مورد صبح میمه و عزیزان از دست داده ام است. این را اول برای شما نوشته ام. بعد برای اقوام دیگرم از پدر و مادر تا دایی ها و عموها و خاله. شاید کشش مخاطب عام تمام شده برای این فقدان بزرگمان. نمیدانم. انتشارش در صبح […]
گر ز حال دل خبر داری بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
مرگ را دانم، ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیکتر داری بگو
شد سه بار. از چهار سال پیش که ساکن غربت ( هلند ) شده ام این سومین بار بود که صبح میمه خبر را می رساند. بار اول را خوب یادم هست؛ سه سال پیش. بعد از ظهر یک روز تابستانی بود. فردایش امتحان داشتم. خواستم کمی استراحت کنم. اما نشد. بعید میدانم شما خبر ناگواری را مکتوب دریافت کرده باشید. باید دوباره میخواندم. شاید اشتباه فهمیده بودم. اما نه. همشیره ی پدرم می شود عمه طوبی … می شد عمه طوبی.
من اما صبح میمه را دوست دارم. خواندن نوشته های مدیر سایت، دیدن عکسهایی از عزیزان و یا از شهر حکم صله ی ارحام را دارد برای من. لااقل تا زمانی که فرصت مسافرتی دیگر به ایران پیدا شود. آن وقت می شود سری زد به هر کدام از عزیزان و دیداری تازه کرد. مگر آنکه خیلی دیر شده باشد. پنج آبان پارسال دیگر دیر شده بود برای دیدن مادربزرگ مادرم. متن نسبتا بلند سایت این بار هم زودتر از دیگران خبر را رساند.
و دقیقا یکسال بعد، باز هم صبح پنج آبان را صبح میمه تیره و تار می کند. مادربزرگ یک هفته در کما بود. و حالا، باید تصویر مادربزرگ مهربان و خنده رو را برای همیشه در خاطرم قاب کنم. برای دیدن او هم دیگر خیلی دیر شده. برای باور کردن نبودنش اما هنوز زود است. تصویر آخری که از او در خاطر دارم را نمی توانم به راحتی کنار تصویر اسمش روی سنگ مزار بگذارم. باید مادرم را در آغوش بگیرم و یک دل سیر گریه کنم. باید رخت سیاه را بر قامت دایی ها ببینم تا باور کنم. باید در حیاط خالی خانه اش بنشینم تا بدانم که دیگر او را نخواهم دید. اما نمیشود… غریب یعنی دور.
شاید باز هم صبح میمه کاری بکند. متنی در رثای مادربزرگ که برایم مرثیه بخواند و من بارها بخوانم و بگریم.
علی متوسلی
هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند…الهی غریب تندرست باشید.
جناب متوسلي
ضمن عرض تسليت خدمت شما و همه عزيزان و بستگان داغدارتان ، بسيار زيبا و تأثيرگذار نوشتيد
خدا به شما صبر دهد
دوست عزیز؛ علی آقا:
اندوه از دست دادن مادر بزرگ ارجمندتان، غم مضاعفی در عزای سالار شهیدان نصیب وابستگان و آشنایان آن مرحومه نمود. که اگر نبود ایام عزاداری ماه محرم و تأسی به حضرت زینب (س) حتمآ تحمل این داغ سخت تر می شد. خدایش با فاطمه زهرا (س) و شهدای کربلا محشور گرداند.
با سلام سایت بخشداری میمه را خواندم ملاقات با ریاستها را خواندم خیلی گزارشات ناقص است اما خواستم بنویسم که جناب مهندس اذر پی سوابق خیلی از مکاتبات در بخشداری /یک کارمندی /وجود دارد از حضرتعالی درخواست داریم که به گذشته فرمانداری اقای غضنفری برگردند و مکاتبات را بررسی نمایند که منطقه میمه درخواست ایستگاه در جاده جوشقان را داشت و مورد موافقت قرار گرفته بود حال هم که مسئولین از همان جناح هستند چرا ایستگاه نیست
در یک روز که جلسه بود بنده با حاج اقا حسینی نماینده اسبق و اقای غضفری همراه شدم و مخالف جاده قطار بودم گفتم که این جاده مقداری از صحرا را میگیرد و فنسی کشیده میشود و برای عبور از ان هم بایستی پاسپورت بگیریم حال همان شده اقای غضنفری فرمودند ایستگاه در میمه میزنیم حال کو …..اینکه بخشدار محترم با مسئولین استان جلسه میگیرند و نتایجی دارد همان میشود که شده مثل احداث نیروگاه بادی در قرقچی که بخشدار سابق احمدجو چندین جلسه و رفت و امد و ….حالا تهی تر از خالی
لذا استدعا دارد ابتدا اموری که قبلا صرفه وصلاح بخش بوده را پیگیری سپس امور جدید را استارت بزنید و در اخر کارمندانی که با پستهای میمه استخدام شدند را به بخشداری برگردانید تا مانند شهرداری میمه شود / سپاس
کریمیان : شنیده ای که میگویند هر سخن جایی وهر نکته مکانی دارد.
با سلام چه کسی سکان دار فرهنگ / اموزش و پرورش / میمه شد ؟ خواهشمند است قسمت دوم گزارش را ارائه نمایئد / سپاس
با سلام چه زیبا و غرور اور است وقتی کاری را برای رضای خدا و خلق خدا برمیداری و موفقیت عمومی را در بردارد سال گذشته فیلم گر / مراسم هفت امام / در تکیه ابوالفضل میمه تهیه و بر روی انتن استان رفت عیب و نقصهائی داشت و نتیجه ان با همکاری شهردار کرمی و شورای شهر میمه و اقای فخریان و اقای شیبانی و بزرگان هیت ابوالفضل میمه ع موجب شد تا دفتر صدا و سیما در مرکز بخش راه انداری شود ضمنا اس ام اسی هم برای دعوت عمومی شد که نتیجه انرا این روزها در گوشیهای همراه میبینید . خداوند به همه خدمتگزاران واقعی خیر دهد ./سپاس
اقای کریمیان این نظرات جنابعالی چه ربطی به این قسمت داشت ؟!
ببخشید در بین همکاری نام بخشدار وقت احمدجو را اضافه فرمائید . ممنون
با سلام بنابه دعوت قبلی امروز یکشنبه 18/ 8/ 93 جلسه ای در محل بخشداری میمه توسط مسئول جهاد میمه اقای سالم با حضور کارشناسان استان جهت جلوگیری از افت برگزار شد که جا دارد اقای بخشدار و اقای سالم دو مطلب ذیل را مورد نظر قرار دهند 1. باتوجه به وسعت بخش میمه و کشاورزی زیاد یکنفر مهندس باغات را در جهاد میمه مستقر نمایند 2. سم و کود مورد نیاز را بطور رایگان در اختیار کشاورز قرار دهند . امسال دولت بودجه های خوبی را برای کشاورزی قرار داده . اگر شاهین شهر بگذارد چیزی بما برسد
ساده و صمیمی .عالی بود.
سلام شما لقب غریب برای مولایمان امام رضا علیه السلام را بهتر از ما درک می کنید خدا پشت و پناهتان و ذکر یا مهدی فاطمه همدمتان
مادرم…بعد تو ابرهای همه عالم شب وروز در دلم میگریند.
تو را از شیر میگیرند تا بوی کودکیت را از یاد ببری …
و این اولین تجربه انسان است برای از دست دادن چیزی ک دوستش میدارد …
و بعدها یاد میگیری که خیلی چیزها را ک دوست داری از دست بدهی از عروسک هایت تا آدم های دور و برت …
تا پــــــــــــــــدر ،
مـــــــــــــــــادر ،
خـــــــــــــــــــواهر ،
بـــــــــــــــــــــــرادر ،
پــــــــــــــــدربزرگ ،
مـــــــــــــــــادربزرگ ،
هـــــــــــــــــــــــــــــــــمسر ،
فــــــــــــــــــــــــــرزند ،
رفـــــــــــــــــــــــــــــــــــیق ،
و عشق های فراموش نشدنی ، مثل فیلم ها …
.