امروز صبح جمعه دروبگردی هایم مشاهده ی روایتی ازعملیات کربلای ۴ توسط برادرحاج علی شاه نظری درسایت وزین صبح میمه داشتم که ایجادکننده ی انقلابی درونی بود وبلافاصله ذهنم را به بحر طویلی که ازسروده های شاعر فرهیخته ی کشورمان جناب سید حمیدرضا برقعی می باشد راهنما شد وبرآن شدم درصفحه ای نگاشته تا شاید […]
امروز صبح جمعه دروبگردی هایم مشاهده ی روایتی ازعملیات کربلای ۴ توسط برادرحاج علی شاه نظری درسایت وزین صبح میمه داشتم که ایجادکننده ی انقلابی درونی بود وبلافاصله ذهنم را به بحر طویلی که ازسروده های شاعر فرهیخته ی کشورمان جناب سید حمیدرضا برقعی می باشد راهنما شد وبرآن شدم درصفحه ای نگاشته تا شاید دیگران رانیز حظی باشد
عصر یک جمعه ی دلگیر…… دلم گفت:
بگویم، بنویسم که چرا عشق به انسان نرسید است؟؟
چرا آب به گلدان نرسید است؟؟
چرا لحظه ی باران نرسید است؟؟
وهرکس که دراین خشکی دوران به لبش جان نرسید است ،،، به ایمان نرسید است!!!
وغم عشق به پایان نرسید است،
بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید، بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسید است؟؟
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسید است؟؟
دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مُرد، زمان برسر دوشش غم واندوه ، به انبوه فقط بُرد، فقط بُرد.
زمین مُرد، زمین مُرد،
خداوند گواه است، دلم چشم براه است، ودرحسرت یک بانگ نگاه است !!
ولی حیف نصیبم فقط آه است وهمین آه خدایا برسد کاش به جائی، برسد کاش صدایم به صدائی…
عصر این جمعه ی دلگیر، وجود توکنار دل هربیدلِ آشفته شود حس، توکجائی گل نرگس؟؟
به خدا آه نفس های غریب توکه آغشته به حزنی ست زجنس غم وماتم ،
زده آتش به دل عالم وآدم ، مگر این روز وشبِ رنگِ شفق یافته، درسوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟؟ ای عشق مجسّم!!
که به جای غم شبنم، بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت؟؟
نکند باز شده ماه محرّم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت؟؟ به فدای نخ آن شال سیاهت!!
به فدای رُخت ای ماه !! بیا ، صاحب این بیرق واین پرچم واین مجلس واین روضه واین بزم توئی ، آجرک الله !!!
عزیز دو جهان یوسف درچاه، دلم سوخته ازآه نفس های غریبت،
دل من بال کبوترشده، خاکستر پرپر شده،
همراه نسیم سحری ، روی پر فطرس معراج نفس گشته هوائی ، وسپس رفته به اقلیم رهائی، به همان صحن وسرائی که شما زائر آنی !!!!
وخلاصه شودآیا که مرا نیز به همراه خودت، یر رکابت، ببری تا بشوم کرب وبلائی ؟؟
به خدا درهوس دیدن شش گوشه ، دلم تاب ندارد، نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه ی دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره!! مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد؟؟
توکجائی؟؟ توکجائی؟؟ شده ام باز هوائی ….
گریه کن! گریه وخون گریه کن آری ، که هر آن مرثیه راخلق شنیدست، شما دیده ای آن را واگر طاقتتان هست، کنون من نفسی روضه ی مقتل بنویسم،
وخودت نیز مددکن که قلم درکف من همچو عصادر ید موسی بشود،
چون تپش موج بلند است ، به گستردگی ساحل نیل است و این بحر طویل است
و ببخشید که این مخمل خون، برتن تبدارحروف است ، که این روضه ی مکشوف لهوف است،
عطش برلب عطشان لغات است ، وارباب همه سینه زنان، کشتی آرام نجات است، ولی خیف که ارباب «قتیل العبرات» است ،
ولی حیف که ارباب « اسیر الکربات» است ، ولی حیف هنوزم که هنوز است، حسین ابن علی تشنه ی یاراست، وزنی محو تماشاست زبالای بلندی،
الف قامت او دال وهمه هستی او درکف گودال وسپس آه که « الشّمرُ….»
خدایا چه بگویم،« که شکستند سبو را وبریدند ….» ،!!!
دلت تاب ندارد، به خدا باخبرم ،
می گذرم ازتپش روضه که خود غرق عزائی، تو خودت کرب وبلائی، قَسَمَت می دهم آقا به همین روضه که درمجلس مانیز بیائی ، تو کجائی تو کجائی!!؟؟
آقای مقصودی ضمن تشکر از مطلب زیبایتان شما که قلم بدست هستید و زیبا می نویسید لطفا برای شهرداری هم بنویسید . شهرداری الان چند کار بزرگ را دارد انجام می دهد . پل زیرگذر ، خیابان آب ، زیبا سازی انقلاب اسلامی ، احداث پارک بانوان و در سطح شهر هم جدول گذاری ها و آسفالت و کارهای مورد نیاز را پیگیری می نماید . البته کارگران شهرداری از مافوق خود بشدت ناراضی هستند و شهردار محترم باید فکری بکند . روی هم رفته شهردار بسیار فعال است و جربزه کارهای بزرگ را دارد . باید تشویق شود رسانه ملی بخش ما صبح میمه است . جا دارد در این سایت مورد حمایت قرار گیرد . با گذشته مقایسه کنید . درود بر شهردار .
با سلام
جناب آقای مقصودی ‘ بسیار عالی بود آجرک الله به شما و آقای برقعی
من هم از یکی از کارگران شهرداری شنیدم که مافوقشان برخورد شایسته ای با آنان ندارد. از شهردار می خواهیم موضوع را پیگیری کند. مافوقی که زبانش یکسره دشنام به کارگر و یاوه گویی باشد به درد چنین شهرداری نمی خورد. آدم که قحط نیست، بفرستیدش سر شغل قبلی و یک انسان را به جای وی بگذارید. ممنون
با سلام
شوراوشهردار محترم
بهتر نبود پیاده روزهای زیر گذربصورت پله ساخته می شد بصورت هر سه متر یه پله تا اینکه در زمستان این سطح شیب دار محل برگزاری مسابقات اسکی گردد۰
.
کو برف بابا شمام دلت خوشه
میخای ایراد بگیری یه ایراد فنی بگیر قربون شکلت
علي جون
اينم يه ايراد فني هستش
برف هم مياد
در كنار پل بشين و باريدن برف را هم ببين
و گوشت را تيز كن تا شكستن استخوان افراد پياده را هم ببفهمي
اخه عزيزم وقتي يه كاري رو ميشه بصورت اساسي و مهندسي درست كرد چرا بايد يه سطح شيب دار مثل عهد بوق درست كرد .
من ايراد گرفتم به خاطر اينكه سال آينده همانند بلوار كه چند باره كاري شده و باعث هدر رفتن بيت المال نشده و دوباره خراب نكنند و اصلاحش كنند.
آره گلم قربون شكل مثل اول ماهت برم .
الف ع شایدفکرکرده اند که اگرطبق نقشه شما بود عابرحواسش پرت بشه وبیفته اینطورنیست
پیاده رو
با تشکر از آقای ابراهیم مقصودی.
جناب آقای ابراهیم مقصودی با سلام
استفاده کردیم انشاالله درآینده هم دروبگردی هایتان ازاین نمونه ارائه بفرمایید موفق باشید