احمدرضا ایراندوست – میمه گردی های گاه و بیگاه من

2014-08-20
101 بازدید

به نام خداوند بخشنده مهربان زادگاه برای همه مردم عزیز است .هر کس به وطن و میهن خود به نوعی عشق میورزد .برای من یکی میمه از جایگاه والایی برخوردار است .احساسی که از شنیدن نام میمه در رسانه ها به من دست میدهد ،وصف ناشدنی است .هر روز که به نشریات نگاهی می اندازم […]

images (27)

به نام خداوند بخشنده مهربان

زادگاه برای همه مردم عزیز است .هر کس به وطن و میهن خود به نوعی عشق میورزد .برای من یکی میمه از جایگاه والایی برخوردار است .احساسی که از شنیدن نام میمه در رسانه ها به من دست میدهد ،وصف ناشدنی است .هر روز که به نشریات نگاهی می اندازم ، دربدر به دنبال نام میمه هستم ،لااقل هفته ای یک بار با شیوه های مختلف نام میمه را در اینترنت سرچ میکنم تا بلکه خبری تازه از زادگاهم به دست آورم .تا چند سال قبل به هنگام توصیف شهرمان برای دوستان غریبه، ناچار بودیم از کیفیت خوب انگور برایشان بگوییم ، از کیفیت لبنیات برایشان حرف بزنیم ، اما چند سالی است که کلا ورق برگشته و محصولاتی با کیفیت جایگزین ماست و انگور گردیده است .برای مثال هر گاه صحبت از زعفران به میان می آید ، رشته کلام را به دست گرفته و از کیفیت خوب زعفران اذان صحبت میکنیم .رنگ و طعم و جنس خوب زرشگ تولیدی در منطقه میمه را به رخ دوستان میکشیم .اما از همه اینها گذشته تره باری که در این سالهای اخیر به دست کشاورزان تولید شده گوی سبقت را از همه محصولات ربوده است .در این ایام هر کس به میمه رفته و به جالیزهای کشت خربزه و هندوانه سری نزند ، عمرش بر فنا رفته است .وقتی از طرف میمه به سمت تهران حرکت کنیم و در ادامه راه جوشقان قالی را در پیش بگیریم ، سمت راست جاده ناخودآگاه چشمان ما را به طرف خودش میکشد .تا چشم کار میکند سبزی و سر سبزی مشاهده میشود ، وقتی به اواسط این مزارع میرسیم جاده ای ما را به کلبه های کشاورزان خربزه کار می رساند .پنج و یا شش عدد اتاقک را با مصالح اولیه سر پا کرده اند ، پشت این آلونک ها محلی است که به صورت مستقیم تره بار را به مشتریان عرضه میکنند، هر تازه واردی از راه برسد با قاچ خربزه ای پذیرایی شده و به نوعی نمک گیر میشود.بدون استثنا همه خربزه ها شیرین و آبدار و ترد و خوشمزه است .گروه گروه از مردم منطقه برای خرید به این جا می آیند .اتومبیلهای شیک یکی یکی از راه رسیده و مسافران خود را در کنار این مزارع پیاده میکند.انسان از دیدن این مزارع به وجد می آید و خداوند را شاکر میشود که میمه دارای چه پتانسیلی است .چه خاک حاصلخیزی دارد ، چه آبی دارد ، فقط همت می خواهد و تخصص ،این کشاورزان که در گروه های چند نفره به فعالیت مشغول هستند عموما از شهرهای سین و گرگاب و دولت آباد و حبیب آباد و گز و خورزوق به میمه آمده و با اجاره کردن این زمینها رونقی به کشاورزی میمه داده اند .از مزارع علی آباد گرفته تا وزوان و میمه و زیاد آباد و اذان و حسن رباط اینها مشغول به کار هستند ، شاید روزانه بالغ بر چهل دستگاه وانت نیسان محصولات این عزیزان را به شهرهای اصفهان و شاهین شهر ببرد .طبق صحبتی که با این کشاورزان داشتم ، میگفتند : دیگر نگویید خربزه گرگاب !خربزه و هندوانه به دست آمده در میمه به مراتب کیفیت بهتری از خربزه گرگاب دارد .در میدانهای میوه و تره بار اصفهان هندوانه و خربزه میمه برند شناخته شده ای است که اکثر میوه فروشان سطح شهر سعی میکنند ، خربزه و هندوانه میمه را برای عرضه در مغازه هایشان تهیه نمایند.در کنار اتاقک هایی که برای استراحت خودشان ساخته اند ، کرت های کوچکی را هم به کاشت سبزی خوردن از همه نوع اختصاص داده اند ، سبزی هایی با کیفیت از ریحان گرفته تا تره و شیوید و پیازچه و انواع دیگر .البته این کشاورزان امسال در سه نقطه از مزارع میمه به کشت و کار مشغول هستند .وقتی بیشتر با این افراد زحمت کش به گپ و گفت بپردازی متوجه خواهی شد که برای چنین مزرعه ای ، هزینه زیادی هم متقبل شده اند ، هزینه هایی که بابت خرید لوله های مخصوص آبیاری پرداخته اند به مراتب رقم بالایی است ، بابت خرید کود شیمیایی و کود مرغی مبالغ هنگفتی را پرداخت کرده اند ،دستمزد بالای کارگر نیز یکی از مشکلات این افراد زحمت کش است .اما با همه این تفاسیر از این راه درآمد خوبی را بدست می آورند .از چهارشنبه  ۹۳/۵/۲۲ تا روز جمعه که در میمه بودم هر روز برای دیدن این مزارع به آنجا رفتم ، تعدادی هندوانه و خربزه را نیز به عنوان سوغات خریده و به تهران آوردم .دیگر این روزها انگور میمه تنزل درجه داده و به رتبه های پایین سقوط کرده است .خربزه و هندوانه به دست آمده در دشتهای چاه انقلاب و چاه برقی ها و چاه حاج سید احمد چنان آوازه ای پیدا کرده که انسان دوست دارد تا پایان فصل برداشت در میمه باشد .گرچه اجاره ای که این افراد بابت یک فصل کشت به هیئت مدیره این چاهها پرداخت میکنند به نظر رقم قابل توجهی است ، اما اگر همین هیئت مدیره راهکاری بیندیشد و برای یک بار هم که شده این زمینها را به افراد بومی بدهد و این افراد هم در ابتدا تعدادی از همین کشاورزان را که به کار کشت خربزه و هندوانه وارد هستند به کار گرفته و به صورت مشارکتی همکاری نمایند.یکی از مطلعین در صحبتی میگفت : از زمانی که ما این زمینها را به این کشاورزان تحویل دادیم تا زمانی که محصول خیار شان آماده عرضه به بازار گردید ، یک ماه طول کشید ، و این افراد با فروش خیار توانستند مقداری از هزینه هایشان را جبران نمایند.چندین و چند سال عده ای خاک کشاورزی میمه را مساعد کشت و کار نمی دانستند ، عده ای آب و هوا ی میمه را بهانه کرده و میگفتند در این آب و هوای کویری محصولی بازار پسند به دست نمی آید .اما با ورود این افراد به میمه خط بطلانی بر همه این بهانه ها کشیده شد . البته زحماتی که این افراد در سرما و گرما و دوری از زن و بچه در مدت شش ماه متحمل میشوند ، کار همه کس نبوده و افرادی موفق میشوند که همت بالایی داشته باشند و بخواهند با عرق جبین و کد یمین روزی خود را به دست آورند .امیدوارم روزی فرا برسد که جوانان بومی منطقه که تحصیلاتی هم در حیطه کشاورزی دارند ، عنان کار را به دست گرفته و محصولی صد در صد میمه ای را تولید نمایند .کما این که فعلا ما توسط لژیونرها خربزه شیرین و با کیفیت به دست می آوریم .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد.