پست کلنگ زنی شهرداری و سالن آمفی تئاتر در مدت کوتاهی در صدر پربازدیدترین پستهای هفته قرار گرفت و این نشان دهنده ی توجه مردم به مسایل شهری است و ارائه ی تعداد زیاد کامنت مرتبط ، علاوه بر اینکه بیانگر نظارت عمومی بر امور است وظیفه ی مدیران را نیز سنگین تر می کند […]
پست کلنگ زنی شهرداری و سالن آمفی تئاتر در مدت کوتاهی در صدر پربازدیدترین پستهای هفته قرار گرفت و این نشان دهنده ی توجه مردم به مسایل شهری است و ارائه ی تعداد زیاد کامنت مرتبط ، علاوه بر اینکه بیانگر نظارت عمومی بر امور است وظیفه ی مدیران را نیز سنگین تر می کند . در خصوص محل اجرای پروژه دیدگاههای موافق و مخالفی وجود داشت که شاید به نمایندگی از طرف کاربران روز گذشته هم در جلسه ی شورای شهر شرکت کردم و هم باتفاق اعضای محترم شورا و شهردار محترم بازدید میدانی هم از زمین مورد نظر و زمین پیشنهادی صورت گرفت . نخست باید از آنچه در بیشتر کامنت ها هم مورد اشاره قرار گرفته بود گفت . یکی از نقاط مثبت شهردار آنست که آمادگی انجام کارهای بزرگ و پر مشقت را دارد و در عین حال اهل بحث و تبادل نظر و تضارب آراء در امور مختلف نیز می باشد . این روحیه باعث می شود شهروندان در اداره ی شهر خود را سهیم بدانند و بیشتر به رعایت تکالیف شهروندی مبادرت نمایند .
بازدید میدانی و تبادل نظر و ارائه ی توضیحات از سوی مهندس کرمی شهردار محترم و این استدلال که شهرداری خارج از حریم قانونی و خدماتی شهر نمی تواند نسبت به احداث ساختمان شهرداری اقدام نماید ، بازدید کنندگان را متقاعد کرد که شهرداری و سالن آمفی تئاتر در زمین مورد نظر شهردار ی احداث گردد. زمین مورد نظر که در تصویر نیز مشخص گردیده در سمت غرب میدان اصفهان واقع و دارای فاصله ی مناسبی با بافتهای مسکونی فعلی و طرحهای توسعه ای شهر نیز هست . لازم به ذکر است که پیشنهاد برخی از شهروندان و کاربران محترم احداث ساختمان در زمینی حدودا 500 متر بالاتر از زمین مورد نظر فعلی بود .
با سمه تعالی
مدیر محترم سایت لطفا در پاسخ به دیدگاه هایی که اعلام فرموده اید اعلام نمایید ابتدا از نظرات عاطفی همه ی کسانی که بی نام یا نام مستعار توصیه به عفو می فرمایند سپاسگذارم در عین حال انتظار این است که عزیزان به چند نکته توجه بفرمایند :
۱-قصاص فرمان خداوند یگانه در قران کریم است واین یک حقی است که خداوند مقرر فرموده تا حیات و امنیت جامعه تضمین گردد.جامعه ای که عزیزان توصیه کننده عضوی از آن هستند .
۲-تصاویر بخون آغشته ی برادر مقتولم را داده ام که همراه در سایت زده شود اما اگر زده نشد عزیزان پاسخ دهند که اگر برادر آنها بی گناه وظالمانه در خواب به خون کشیده می شد وفرزندانش یتیم وهمسرش بی سرپرست ومادر ش داغدار آیا وقوع این حادثه را برای دیگران محتمل نمی دانند آنگونه که قبل از این حادثه هم اتفاق افتاده بود پس مهم حفظ امنیت جامعه اسلامی است واین مهم در حفظ امنیت منطقه صد در صد اثر گذار خواهد بود حس انتقام نیست .حس مقابله به مثل نیست .فقط گامی اثر گذار در امنیت جامعه . همین امنیتی که وقتی ذره ای سست شود چه ها که بر سر انقلاب خونبار اسلامی نمی آورند و چه بسا نصیحت کنندگان هم همینطور.
در پایان انتظار دارم اولا مدیر محترم سایت همه ی نظرات را اعلام کنند نه فقط نظرات یک جانبه و……
ثانیا به عزیزانی که با نصایح خود ما را مورد لطف قرار می دهند عرض می کنم که آنچه مهم است امنیت منطقه که گامی است در استحکام نظام اسلامی وثمره ی خون شهدا و خوشبینی وامید واری بیشتر مردم به آن و ذره ای حس انتقام نیست اگر امنیت راضروری نمی دانند -اگر امنیت را آرمان شهیدان نمی دانند کتبا و علنا تضمین کنند و در همین سایت اعلام فرمایند که حاضرند کتبا و رسما تضمین دهند آنگاه به آنچه فرموده اند گردن می نهیم .
اما اینکه اگر عزیزشان چون عزیز ما به خون کشیده می شد (که راز اصلی آن بیان نشده که هر که مایل باشد به او خواهیم گفت) باز هم در سایت خدای سخاوت می بودند خدا می داند و وجدان خود عزیزان……….
باز هم خواهش ما از مدیر سایت این است که مسایلی مهم و جانگداز چون این حادثه را یا وارد نشوند یا اگر وارد شدند مسوولانه -عادلانه و این مسایل در نطرات به بازیچه گرفته نشود ….
جناب آقاي شيباني شنيده ام كه درهمين روزها كلنگ استخر هم زده ميشود بهتراست شورا وشهردار محترم كمي صبركنند تا هردوكلنگ باهم زده شود
——————————-
با سلام ضمن تشکر از جامع نگری شما ، ظاهرا بناست این کار انجام شود .
عجب کلنگ تو کلنگی میشه
با سلام
اینجانب کارشناسی ارشد رشته حقوق جزا وجرم شناسی از دانشگاه تهران.به خاطر علاقه زیادی که به شهر میمه وطبیعت قشنگ آن دارم هر از چند گاهی به این سایت سر می زنم از دیدن عکس ها وتصاویر زیبای آن لذت می برم اما امروز تو سایت متوجه مطلبی جدیدی شدم که چون این قضیه یجورایی مربوط به رشته تحصیلی منم میشد در این مورد کنجکاو شدم وتمام نظراتو خوندم از متنی که اولیای دم مقتول نوشتند وهمچنین نظرات مختلفی که تو سایت بیان شده اینجوری برداشت کردم که اولیای دم مقتول با استناد به حکم قران وبا هدف اجرای امنیت در جامعه قصد اجرای حکم قصاص را دارند و بر این اعتقاد هستند که به هیچ وجه قصد مقابله به مثل را ندارند. اما خدمت اولیای دم محترمه عرض میکنم که موضوع پایان نامه بنده در مورد اجرای حکم قصاص با هدف ایجاد امنیت در جامعه بوده و حدودا یک سال تمام روی پرونده های مختلفی که مربوط به جرم قتل و اجرای حکم قصاص بوده کار کردم و الانم حاضرم حاصل تلاش یکساله خودم را به صورت تمام وکمال خدمت اولیای دم ارائه کنم وقبل از آن هم بیان می کنم که هیچگونه قرابت سببی ونسبی هم نه با خانواده مقتول ونه با خانواده قاتل ندارم وبه انتقاد از استدال شما اولیای دم محترم
اول خدمت شما عرض می کنم که طبیعتا بیشترجرایمی که اتفاق می افتداز نظر فیزیکی دارای مناظر دلخراش وخون آلودی است چه بسا اینکه طرفین هم در لحظه وقوع جرم مواد مخدر هم مصرف کرده باشند وبه طور کلی مسلوب الاراده هم باشند.که من در طول روال کار تحقیقاتی خودم با اولیای دم های متعددی حضورا صحبت کرده ام که همه آنها هم مانند شما به عکس ها وصحنه های دلخراش استناد می کردند که این عمل صحیح نیست چون باعث غلبه احساسات بر عقل در تصمیم گیری می شود
دوم درست است که خداوند در قران حکم به قصاص داده اند اما خداوند در جایی دیگرنسبت به همه بندگان و مخلوقات رحمهً للعالمين مي‌باشد. از همين رو ، پس از بیان حکم قصاص مغز انسان‌ها و خردمندان را مورد خطاب قرار مي‌دهد نه احساس و عواطف آنها را و مي‌گويد: « فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الألْبَابِ…» شواهد فراواني بر اين برداشت نيز وجود دارد كه عبارت « لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» در پايان آيه شريفه يكي از آنهاست. آيات و روايات فراواني نيز دلالت بر ترجيح بخشش مجرمان دارد و مويد اين برداشت است.
سوم حقوق تنبيهي که یک نمونه آن قصاص است که شما خواستار آن هستید از نظر حقوق بشر منسوخ است و بايد از حقوق ترميمي بهره برد. حقوق ترميمي الزاما در بردارنده محروميتي براي متخلف نيست بلکه هدف اين حقوق بازگرداندن امور و احياي مجرم و بازسازي اوست. حقوق ترميمي با روح قرآن و تصريحات آن سازگاري دارد. فلسفه قصاص بازداشتن ديگران از جرم و جنايت است هدف زندگي وحيات اجتماعي و فردي است.
حکم قصاص منصوص العله است بنابر اين اگر حيات به وسيله ديگري تضمين شود مي‌توان قاتل را قصاص نکرد. قصاص روش است و روش‌ها تابع سطح تکامل فکري و اجتماعي بشر مي‌باشد بنابر اين مي‌توان از روش ديگري جز قصاص بهره برد.
لازم به ذکر است که در سال گذشته تعداد 375 مورد از اجرای احکام قصاص با رضایت اولیای دم اجرای حکم منتفی شده است.
در هر صورت شما مختار هستید هر تصمیمی بگیرید.باز هم از مسئولین سایت صبح میمه تشکر میکنم که این چنین مسئولانه به فکر حل مشکلات مردم شهر عزیزمون هستید واین امکان را هم برای ما فراهم کرده اید که در هر مورد آزادانه نظرات خود را بیان کنیم
از حسن نیت جنالعالی تشکر میگردد……افرین بر شما تحصیلکردهای دانشگاهی و پزوهشگر محترم
جناب آقای پژوهشگر سلام
از مطلب مفیدتان ممنونم اما لازم است چند نکته را خدمت شما عرض کنم .
1- خانواده اسد پدرشان را هم در اثر سانحه تصادف از دست دادند و احتمالا مشاهده صحنه تصادف نیز برای ایشان دلخراش بوده است اما به راحتی از قاتل گذشتند و حتی بدون دریافت دیه او را عفو کردند چون عمدی در کار نبود . همین دلیل کافی است که برای همه ثابت شود اصرار ایشان بر حکم قصاص به دلیل کینه توزی و حس انتقام جویی نیست.
2- اگر خانواده اسد یقین پیدا می کردند که قاتل پس از آزادی خطاهای قبلی را تکرار نخواهد کرد امکان داشت وی را ببخشند اما …………………..
3- با توجه به این که با خانواده اسد صحبت هایی داشته ام و می دانم عزمشان برای قصاص جزم است و این کار را خدمت به جامعه می دانند از خوانندگان محترم سایت تقاضامندم از ارائه کامنت در رابطه درخواست عفو خودداری فرمایند.
بفرمایید جناب اقای مطلع..شما لااقل خود را معرفی کنید..تا ما بفهمیم موقعیت اجتماعی شما در جامعه چگونه است
حوزه مدارا و عفو بسیار گسترده است. در مسائل شخصی، به‌ویژه در معاشرت و همزیستی اجتماعی که اصل بر تسامح، نرمش، مدارا و گذشت است؛ از این رو، توسل به خشونت و شدت، جز به هنگام ضرورت مجاز نیست. ویژگی‌های عفو را می‌توان بدین صورت خلاصه کرد: اول: عفو، پرتوی از تقوا (به علت فرو بردن خشم) (آل‌عمران 134-133)، گذشت از خطای مردم (و العافین عن الناس) و نیکی کردن (و الله یحبّ المحسنین)؛ دوم: عفو زمینه‌ساز آموزش و محبت الهی است (نور، 22)؛ سوم: پاداش الهی «فمن عفا و أصلح فأجره علی الله»؛ چهارم: عفو، برترین مکارم اخلاق؛ پنجم: عفو، مکمل قانون به این علت است که در قران پس از بیان حکم قصاص گذشت را مورد توجه وتاکید قرارداده است؛ ششم: عفو، جوهر انفاق است.
بخشش و عفو باعث سلامت روانی و جسمانی، آرامش و آسایش، برکت و فزونی روزی، تبدیل کینه‌ها و دشمنی‌ها به محبت و دوستی ، امنیت، جذب افراد به دین و مؤثر در تربیت خانواده و کودکان میشود.
آقای کارشناس ارشد از شما استدعا دارم متن را دوباره از اول بخوانید وبازنویسی نمایید .برداشت جنابعالی باشد برای خودتان در همان محلی که هستیدشاید روزگاری به کارتان بیاید.خیلی دلتنگ منطقه هستید حتما تشریف بیاورید. البته با نام حقیقی.
اگر شهرداری باید در محدوده شهر احداث شود چرا وزوان در خارج از محدوده شهرش هرکاری بخواهد انجام میدهند تا جائی که داخل باغهای میمه هم تابلو نصب میکنند و یا تا شمال جهاد و جنوب اهکان تابلو نصب میکنند و ………یک بام و صد هوا …..این شد حرف اقا شهرداری را روبرو دانشگاه ازاد بسازید تا زیر دست همه ساختی بتوان انجام داد
اگردرمیمه مصلی بسازند ماهم مصلی میخواهیم مگرشهروزوان ازمیمه چی کمتردارد اینهمه اداره دارد بانک
صادرات بانک ملی وادره فاضلاب وشهرداری واورزانس ودارالقران باید کاری بکنیم که هرهفته درخودشهروزوان نمازجمعه بخوانیم مگرما چی ازمیمه کمترداریم سیتی سنترهم که داریم میمه ندارد
وزوانی عزیز باید با ساخت مصلی باعث جدا شدن نمازهای جمعه از یکدیگر شویم . ضمنا مردم باید خودشان مصلی بسازند . شما بروید قاسم آباد بسازید تا فاصله یک فرسخ شرعی شود .
تعامل دو شهر ميمه ووزوان باعث پيشرفت همديگر ميشه وبزرگترين افتخار ما وزواني ها نماز جمعه مشترك با مردم عزيز ميمه است.لطفا نظرات عوام گرايانه برخي را به پاي همه ننويسد. يداله مع جماعه تفرقه خوب نيست.
ماشالا به اعتماد به نفستون..خداوکیلی دیگه میمه خیلی امکاناتش نسبت به وزوان بیشتره.بدون اغراق
سلام اقای مقصودی لطفا پیگیری نمایید از نماینده که بودجه فا ضلاب کشی میمه در کجا خرح شد /در گز .دولت اباد
قضییه ی بودجه ی طرح فاضلاب شهرمیمه رامن پیگیری کردم دوستانم دردوره ی قبل درتبلیغات انتخاباتی
دودوره ازاجرای این طرح سخن گفته اندکه دربروشورهای تبلیغاتی موجوداست ولی متاسفانه مانندطرح های دیگرپایه واساس نداشته وتبلیغات بوده موفق باشید آره آقارضاخان
خیلی جالب ، زود باشید که دیر می شود
جناب وزوانی کل نهادهای اداری شهرتان که به ان می نازید محدود به همین سه تا بانک و دارالقران و اداره اب و فاضلاب و شهرداری ختم می شود با همین استدلال می گویید شهر شما از مرکز بخش چه چیزی کم دارد توصیه می کنم اگر نمی توانید به مرکز بخش بیایید حتما حداقل دفترچه راهنمای تلفن های بخش میمه را مطالعه بفرمایید – قسمت ادارات و نهادهای بخش میمه و حتی قسمت اصناف و واحدهای تجاری و حتی قسمت شهروندان و مشترکان را بازید بفرمایید و اگر بازهم قانع نشدید کلمات میمه و وزوان را جداگانه در اینترنت سرچ کنید و تعداد و اهمیت صفحات را باهم مقایسه کنید و اگر بازهم قانع نشدید از منطقه خارج شده و از هم استانی ها و هم میهنانمان در مورد شناختن کلمات و نامهای شهرهای منطقه مان یک به یک پرس و جو کنید واخر کار هم به درگاه خداوند متعال به خاطر انکار حقایق توبه کنید چراکه خدواند انابت و توبه پشیمان ها را خواهد پذیرفت .