هنوز به یاد داریم زمانی نه چندان دور را که شهرداری میمه، با بکارگیری پرسنلی به مراتب کمترازحال و نیز امکاناتی نابرابر با آنچه فعلاً دراختیار دارد وهمچنین نبود شورای محترم شهر، فقط با درایت وتدبیر دست اندرکاران، مکان هائی را درنقاط مختلف شهربه عنوان انبار ذخیره ی نهال وگل مهیّا کرده و درمواقع لزوم […]
هنوز به یاد داریم زمانی نه چندان دور را که شهرداری میمه، با بکارگیری پرسنلی به مراتب کمترازحال و نیز امکاناتی نابرابر با آنچه فعلاً دراختیار دارد وهمچنین نبود شورای محترم شهر، فقط با درایت وتدبیر دست اندرکاران، مکان هائی را درنقاط مختلف شهربه عنوان انبار ذخیره ی نهال وگل مهیّا کرده و درمواقع لزوم بدون اینکه بخواهد هزینه ای متحمّل گردد، ازهمان نهال ها وگل هااستفاده می کرد.
ازجمله ی این نقاط که من به خاطر دارم ۱= خندقی که حالیه به انضمام قلعه ی قدیمی به پارک وکتابخانه تبدیل شده است. ۲= دو قطعه زمین مثلث شکل ومحصور درمقابل منزل حاج فرهاد زاهدیان که بقایائی ازآن پا برجا است ۳= قطعه زمینی گود درمقابل منزل مرحوم غلامحسین اصغریان پدر شهید ابوالفضل اصغریان ۴= قطعه زمینی مابین اداره ی برق ومیدان فعلی اصفهان که حالیه مقداری ازآن برای کسب وکار به افرادی واگذار شده ومابقی آن به عنوان نخاله دان ویا سرویس هاس بلااستفاده رها گریده است ۵= قطعه زمینی درکنار خیابان ساحلی وپشت شهرداری که علاوه برنهال های میوه قسمتی ازآن به عنوان گلخانه ی مسقّف آماده ودرآن پرورش گل صورت می گرفت تا درایام قبل ازنوروز درمحل های مورد نیاز کاشته شود وحتّی به مناطق هم جوار نیز صادر می گردید ومنبعی درآمد برای شهرداری بود، حالیه به عنوان پارکینگ خودروها مورد استفاده می باشد. ۶= قسمتی از زمین موجود درکارخانه ی برق قدیمی خیابان دکترعلی شریعتی که آن هم بصورت مسقّف برای پرورش گل ها اختصاص یافته بود واز آب های زائدی که هدررفت محسوب می شد آبیاری ومورد استفاده قرار می گرفت.
اینها فقط مکان هائی است که درذهن اینجانب بدلیل اینکه پدرم باتفاق مرحوم براتعلی ابرام از شاغلین به آین اموربودند وبعضاً به این محل ها به همراه ایشان می رفتم باقی مانده است.
حال نیز چنانچه مسئولین محترم شهرداری وشورای اسلامی شهر چنین ایده هائی را بررسی وبصورتی کارشناسانه درراه اندازی آن اقدام نمایند می توانند درآینده ای نه چندان دور مانند بسیاری دیگر ازشهرها ازاین طریق به کسب درآمدی قابل توجه دست یابند.
صادر کردن پیش کش شنیدم کلی نهال رو شهرداری برده تو ورزشگاه گذاشته به عنوان انبار،بعد که رفتن بردارن دیدن بیشتر از نصفه نهالها نیست،حالا کاشف به عمل اومده ورزشگاه و هلال احمر برداشتن کاشتن،دیگه گذشت اون زمونه که کسی دل بسوزونه واسه کارش
ضمن تشكرفراوان ازآقاي ابراهيم مقصودي وزحمات عموحبيب عزيزم درزمينه ي زيباسازي فضاي سبزشهرداري ميمه وپاركهاي آنچناني قديم ميمه
به عرض جناب س برسانم
جناب آقاي كرباسچي درزمان شهرداري تهران تعريف ميكردكه پاركي درجنوب تهران واقع شده بود وكارگران شهرداري همان منطقه هرروزمراجعه ميكردند واظهار ميداشتندكه ما خسته شده ايم وديگردراين پارك گل ودرخت نمي كاريم چراكه هرروزكه ميرويم شبانه درختها وگلها رامردم برده اند
ايشان ميگفت به كارگران گفتم كه بازهم گل ودرخت بكاريد چراكه اگرمردم آنها راازريشه درآورده وميبرندحتما درجايي ديگرميكارند كه فضاي آنجا نيزسرسبزوشاداب ميشود
بنابراين آقاي س نگران نباشند چرا كه اگرنهالها را برده اند درجايي ديگرميكارند وباعث سرسبزي ميگردد
با سلام خدمت جناب مقصودی گرامی که همیشه در این مدت پاسخگوی انتقادات بوده اید، خاطره ی جالبی بود اما امیدوارم جناب کرباسچی الگوی همیشگی هیچ شخصی نباشد و فقط برای کسب ادب آنهم به شیوه لقمان حکیم مورد استفاده قرار بگیره،اما وقتی به سابقه ورزشگاه در نگهداری از درخت نگاه کنیم می بینیم که اگر بیل زن بودند از خشک شدن درختهای قبلی به خاطر بی توجهی جلوگیری می کردند ،دوما نحوه کاشت بید مجنون آنهم با فواصل کم به نظر غیر کارشناسی بوده،اما بلند نظری و گشاده دستی شورا و شهرداری جای بسی تشکر و تقدیر داره،انشاالله که موفق باشین