شکارچی خانواده دوست دیدار با بزرگترین سگ سان ایرانی که برای یافتن غذا روزانه صد کیلومتر راه میرود «گرگ خاکستری» منبع: دوماهنامه شکار و طبیعت شماره126 تغذیه گرگها عمدتاً از طعمههای بزرگ و متوسط جثه مانند آهو، قوچ و میش، کل و بز، انواع گوزنها و غیره استفاده میکنند؛ ولی تقریباً از هر حیوانی که در دسترس […]
شکارچی خانواده دوست
دیدار با بزرگترین سگ سان ایرانی که برای یافتن غذا
روزانه صد کیلومتر راه میرود
«گرگ خاکستری»
منبع: دوماهنامه شکار و طبیعت شماره126
تغذیه
گرگها عمدتاً از طعمههای بزرگ و متوسط جثه مانند آهو، قوچ و میش، کل و بز، انواع گوزنها و غیره استفاده میکنند؛ ولی تقریباً از هر حیوانی که در دسترس باشد تغذیه میکنند. در سال گذشته محیطبانان پارک ملی گلستان مشاهده کردند که 5 گرگ همراه با هم به یک پلنگ که به تازگی میشی را شکار کرده بود حمله کرده و لاشه شکار آن را تصاحب کردند.
هرگاه این طعمهها در زیستگاههای گرگ به حدکافی وجود داشته باشد، گرگها نیازی به گزینههای دیگر نداشته و میتوانند 90 تا 95 درصد نیاز غذایی خود را تأمین نمایند.در غیر اینصورت پستانداران کوچک، پرندگان، حشرات و سایر بی مهرگان، زبالهها و لاشه حیوانات نیز به لیست غذایی گرگها اضافه میشود.مواد گیاهی نیز در رژیم غذایی گرگها جای خود را دارد. در برخی مناطق کشور از قدیمالایام گیاهخواری گرگ وجود داشته است. هندوانه خواری در مراکان آذربایجان، قمشلو اصفهان و روی آوردن به انگور در لرستان از این جمله است.
گرگها از گوشتخوارانی هستند که ترجیح میدهند از منابع سهلالوصول و قابل دسترس تغذیه کنند ولی اگر طعمههای طبیعی آنها کاهش یابد ضرورتاً به دامهای اهلی و حتی محصولات کشاورزی روی میآورند. همچنین سن نیز در نوع انتخاب طعمه بسیار تأثیرگذار است. اصولاً گرگها با افزایش سن توان شکار خود را از دست میدهند و از اینرو به دنبال طعمههای راحتتر مانند دام اهلی و یا حتی خود انسان میگردند و به مناطق مسکونی نزدیک میشوند.
گرگها موجوداتی خستگی ناپذیر هستند و روزانه برای یافتن غذا 48 کیلومتر را طی میکنند، به طوری که در برخی مناطق مازندران ضربالمثلی در میان مردم رایج است که میگویند « شله گرگ شبی هفت مرتع پا میزند(یعنی گرگ شل میتواند هفت مرتع را در یک شب بپیماید)»! چه رسد که سالم باشد. آنها میتوانند در مسافتهای کوتاه با سرعت 64 کیلومتر بر ساعت بدوند.
گرگها روزانه حداقل به 5/2(دو ونیم)کیلوگرم گوشت نیاز دارند، ولی ممکن است تا 6 کیلوگرم در روز نیز غذا بخورند که پس از خوردن این حجم غذا میتوانند تا 2ـ3 روز بدون شکار به زندگی طبیعی خود ادامه دهند. اگر شرایطی پیش آید که گرگها مدت طولانی گرسنه باشند، در صورت یافتن منابع غذایی تا 10 کیلوگرم گوشت میخورند. طعمههای بزرگ میتوانند مقدار گوشت مورد نیاز گرگها را فراهم کنند ولی در عین حال شکار آنها سخت است و از هر 10 مرتبه تلاش تنها یک مرتبه موفقیت آمیز است. از اینرو، گرگها بخصوص در زمستان به صورت گروهی اقدام به شکار میکنند.
در فصول سرد سال گرگها حالت تهاجمی بیشتری دارند و میتوانند در هر بار که به گلهای دست مییابند، تعداد زیادی از افراد گله را (حتی بیش از نیاز غذایی خود)، از پای درآورند. یکی از دلایل این امر تأثیر سرما بر غدد فوق کلیوی گرگها است که باعث افزایش ترشح هورمون آدرنالین و تندخویی آنها میشود. در نتیجه زمانی که به یک دسته از طعمه میرسند تعداد زیادی از آنها را بدون دلیل مورد حمله قرار میدهند. این حملات ممکن است موجب کشته شدن طعمه نشود، بلکه تنها زخمهایی عمیق را وارد میکند که میتواند منجر به مرگ طعمه بشود.
در فصل بهار میزان شکار به اوج خود میرسد، چرا که در این فصل تولههای گرگ تازه متولد شده نیاز به شیر داشته که برای گرگ ماده بسیار انرژیبر است.بنابراین گرگ نر مجبور به تهیه غذا برای خانواده است. ولی آنها در تابستان 25 تا 35 درصد کمتر از بقیه فصول سال تغذیه میکنند.
استراتژی شکار
گرگها حیواناتی فرصتطلب و موقعیتشناس بوده و در هر فصل، نقاط ضعف طعمههای خود را شناسایی کرده، بر اساس آن استراتژیهای شکار خود را انتخاب نموده و سعی میکنند با صرف کمترین انرژی و سادهترین شکل به طعمههای خود دست یابند. عموماً آنها در هنگام شکار بسیار هوشمندانه در میان گله طعمه جانوران پیر، بیتجربه و بیمار را انتخاب میکنند؛ بدین ترتیب از گسترش بیماری در میان گله خودداری میکنند.
گرگها در زمان شکار از تمامی حواس خود استفاده میکنند. آنها هنگام حمله در یک خط و فواصل معین میایستند و سپس یکی از آنها به طرف طعمه رفته و مسیر حرکت طعمهها را به سمتی که گرگها ایستادهاند بر میگرداند. گرگها به نوبت طعمه را تعقیب کرده تا آخرین گرگ که تازه نفس است طعمه را که خسته شده شکار کند.
در برخی مناطق ایران، گرگها در ماههای گرم سال که جانوران نیاز آبی بالایی داشته، در کنار آبشخورها کمین نموده و وقتی جانوری برای نوشیدن آب میآید، حمله میکنند. اگر طعمه بزرگ جثه باشد ابتدا به ران طعمه حمله میکنند، اما در حیوانات کوچکتر به سر، شانهها و پهلوها حمله میکنند. سپس بدن را باز کرده؛ ابتدا قلب، شش، کبد، کلیه، رودهها و طحال و بعد به خوردن ماهیچههای ران میپردازند. استخوانهای بزرگ (دندهها و استخوانهای ران) و تکههای پوست خورده نمیشوند و باقی میمانند.
چشمه ی دمه ی میمه ، آبشخور و مکانی برای شکار و استراحت گرگ ها
در زمان بارش برف استراتژی شکار تغییر میکند. در این فصل حیواناتی نظیر آهو و قوچ و میش، به علت فرورفتن سم در برف توانایی فرار و جست و خیز ندارند، در حالی که گرگها از قدرت مانور خوبی برخوردارند و با استفاده از روش محاصره و گیر انداختن حیوانات در برف به شکار طعمهها میپردازند. به نظر میرسد که گرگها در فصل بهار بیشتر تلاش میکنند تا برهها را شکار کنند، در تابستان تلاش خود را در اطراف آبشخورها متمرکز میکنند، در پاییز به دنبال قوچهای سنگین و مست که به پایین دستها آمدهاند، هستند و در زمان بارش برف، آهوان به دلیل فرورفتن سمهای باریکشان در برف بیشتر از هر زمان دیگری در برابر گرگها آسیب پذیر میشوند.
الگوی فعالیت گرگها
براساس مطالعهای که در منطقه بیجار در استان کردستان، گرگها را در سه ماهه بهار بیشتر میتوان مشاهده کرد. احتمالاً دلیل این امر نیاز غذایی بیشتر گرگها برای تأمین شیر تولههای تازه متولد شده و در نتیجه گشت زدن بیشتر آنها است.
در فصل تابستان گرگها ناچار میشوند که بخش عمدهای از فعالیتهای روزانه خود را به ساعات اواخر بعدازظهر تا اوایل صبح که دمای هوا پایین تر است تغییر دهند. زیرا آنها در برابر گرما طاقت چندانی ندارند. در این زمان، اوج فعالیت سم داران وحشی نیز در ساعات اولیه صبح و اواخر بعدازظهر است و به این خاطر از لحاظ زمانی دارای بیشترین شانس برای شکار طعمهشان هستند. در ماههای پاییز الگوی فعالیت گرگها سیر ثابتی را طی میکند. از اواخر پاییز و با سرمای هوا، تعداد دفعات مشاهده گرگها دوباره روند صعودی در پیش گرفته و تعداد اعضای گلهها بیشتر میشود. گرگها در شرایط سختی و کمبود مواد غذایی در زمستان با بزرگترکردن تعداد افراد یک گله شانس خود را برای بدست آوردن منابع غذایی بهتر و بیشتر ارتقا میبخشند.
وضعیت فعلی گرگ در ایران
چشمه ی دمه ی میمه ، آبشخور و مکانی برای شکار و استراحت گرگ ها
متأسفانه از وضعیت کنونی گرگها در کشورمان اطلاعات و آمار چندان دقیقی در دسترس نیست. اما آنچه مسلم است عواملی مانند کم شدن طعمه، تله گذاری، شکار و استفاده از طعمههای مسموم باعث کاهش شدید جمعیت گرگها در ایران شده است. به نظر میرسد که گرگهای ایرانی احتیاج به مطالعه و تحقیق بر روی جمعیتهایشان در نقاط مختلف ایران دارند تا علاوه بر کاهش حملات به دامهای اهلی و وارد کردن خسارتهای سنگین به روستاییان و دامداران، نسل گرگ ایرانی نیز نجات یابد، که صد البته کمک جوامع محلی در این روند بسیار مهم و تأثیر گذار است.
پایان
جالب بود.با تشکر از ارسال کننده ی مطلب؛ آقای علی مقصودی.
سلام
مثل همیشه جالب و خواندنی بود.
ممنون
جالب بود اطلاعات مفیدی راجع به گرگها پیدا کردم. خداقوت علی آقا
سلام آقای مقصودی ار زحمات شما متشکریم لطفا اخرین مطلب نباشد ادامه بدهید
سلام جناب آقای شیبانی
شب گذشته در میمه بودم و هنگام گذشتن از کنار موزه میمه تعداد نسبتاً زیادی از بچه های تبعه افغان به زور همشهری شده را دیدم که روی پشت بام این موزه در حال جست و خیز و بازی بودند البته با برخورد حقیر مکان را ترک کردند ولی امیدوارم فکری برای امنیت ساختمانی این محل با ارزش بشود که در غیر این صورت زحمات بسیاری از عزیزان از جمله حضرتعالی برباد خواهد رفت
با تشکر
علی آقا مطلب جالب وآموزنده ای بود .موفق باشی و منتظر مطالب بعدی هستیم