مرحوم حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی حدیثی را از حضرت مولا بدینگونه نقل می فرمودند که :حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اوصاف ” سگ” می فرمایند: طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن. خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت […]
مرحوم حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی حدیثی را از حضرت مولا بدینگونه نقل می فرمودند که :حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اوصاف ” سگ” می فرمایند:
طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن.
خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزاوار است.
الاول: لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین.
اول: آنکه سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است.
الثانی: ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین.
دوم: آنکه مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است – مجردین یعنی کسانی که به مقام تجرد نائل شده اند و از همه چیز و همه کس حتی خود فارغ شده اند
الثالث: لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین.
سوم: آنکه او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین بساط اوست و این علامت متوکلان است.
الرابع: ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هم من دأب الصالحین.
چهارم: آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است.
الخامس: إن ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین.
پنجم: آنکه اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند و این صفت مریدان است.
السادس: لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین.
ششم: آنکه شب هنگام بجز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است.
السابع: انه یطرد و یجفی فیجیب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین.
هفتم: آنکه رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می گردد و این از علامات خاشعین است.
الثامن: رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین.
هشتم: آنکه به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است.
التاسع: اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین.
نهم: آنکه بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است.
العاشر: اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین.
دهم: آنکه چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدین است.
حديث عجيبي از امام رضا(ع)
خبرنامه دانشجويان ايران:امام رضا(ع) در كلامي شريف و البته طولاني از امام سجاد(ع) نقل ميفرمايند: اگر ديديد كسي اهل نماز و روزه است، گناه نميكند و كارهاي خوب هم انجام ميدهد، عجله نكن، گولش را نخور، ممكن است عُرضۀ گناه كردن نداشته باشد.
بعد ميفرمايد: اگر كسي عرضۀ گناه كردن داشت، اما گناه نميكرد، آرام باش، فريب نخور، ممكن است گناهي را ترك ميكند، اما مرتكب گناه ديگري ميشود. زيرا شهوات مردم مختلف است؛ يكي شهوت مال دارد، اما شهوت جنسي ندارد، يكي شهوت جنسي دارد، اما حرام نميخورد.
سپس ميفرمايد: اگر كسي هيچ گناهي نكرد، عجله نكن، گولش را نخور، ممكن است عقل درست و حسابي نداشته باشد. بعد ميفرمايد: اگر كسي عقل درست و حسابي هم داشت، فريب نخور، ببين آيا هواي نفسش مسلط بر عقلش است، يا عقلش مسلط بر هواي نفس است؟
حضرت در انتهاي بحث مثال ميزند و ميفرمايد: مانند كسي كه حبّمقام دارد، يك دفعهاي با يك هوس و هواي حبّمقام، كلّ مراتب ايماني قبلش را نابود ميكند. حديث عجيبي است. امام عليهالسّلام در ادامه ميفرمايد وقتي به چنين آدمي ميگويي: «إتَّقِ الله»؛ از خدا بترس، ناراحت ميشود. «اَخَذَتهُ العِزَّة»؛ به غرورش برميخورد، ميگويد «به من ميگويي با تقوا باشم؟ تا حالا كسي از من گناه نديده.» بعد امام(ع) ميفرمايد: اينها ديگر آدم هم نميشوند و دچار لعن خداوند ميشوند.( وسائل الشيعه، ج 8، ص 317)/ديث عجيبي از امام رضا(ع)
خبرنامه دانشجويان ايران:امام رضا(ع) در كلامي شريف و البته طولاني از امام سجاد(ع) نقل ميفرمايند: اگر ديديد كسي اهل نماز و روزه است، گناه نميكند و كارهاي خوب هم انجام ميدهد، عجله نكن، گولش را نخور، ممكن است عُرضۀ گناه كردن نداشته باشد.
بعد ميفرمايد: اگر كسي عرضۀ گناه كردن داشت، اما گناه نميكرد، آرام باش، فريب نخور، ممكن است گناهي را ترك ميكند، اما مرتكب گناه ديگري ميشود. زيرا شهوات مردم مختلف است؛ يكي شهوت مال دارد، اما شهوت جنسي ندارد، يكي شهوت جنسي دارد، اما حرام نميخورد.
سپس ميفرمايد: اگر كسي هيچ گناهي نكرد، عجله نكن، گولش را نخور، ممكن است عقل درست و حسابي نداشته باشد. بعد ميفرمايد: اگر كسي عقل درست و حسابي هم داشت، فريب نخور، ببين آيا هواي نفسش مسلط بر عقلش است، يا عقلش مسلط بر هواي نفس است؟
حضرت در انتهاي بحث مثال ميزند و ميفرمايد: مانند كسي كه حبّمقام دارد، يك دفعهاي با يك هوس و هواي حبّمقام، كلّ مراتب ايماني قبلش را نابود ميكند. حديث عجيبي است. امام عليهالسّلام در ادامه ميفرمايد وقتي به چنين آدمي ميگويي: «إتَّقِ الله»؛ از خدا بترس، ناراحت ميشود. «اَخَذَتهُ العِزَّة»؛ به غرورش برميخورد، ميگويد «به من ميگويي با تقوا باشم؟ تا حالا كسي از من گناه نديده.» بعد امام(ع) ميفرمايد: اينها ديگر آدم هم نميشوند و دچار لعن خداوند ميشوند.( وسائل الشيعه، ج 8، ص 317)
قابل تامل و جالب بود.ممنون.