العهده علی العکاس – ریزعلی! تنهای تنهایم قطار من کجاست؟

2015-09-23
40 بازدید

با عرض سلام و درود آقای شیبانی همه اش به عهده عکاس ! خیالتان راحت راحت ! خیلی خوشحال شدم مطلب را دیدم. انگیزه ای شد برای ارسال مطالب بعدی. علی الحساب این شعر تقدیم به شما و همه بچه های دیروز . البته شاعرش خودم نیستم بعداً نگویید العهده علی الشاعر! کفشهای تا به […]

images
با عرض سلام و درود

آقای شیبانی همه اش به عهده عکاس !

خیالتان راحت راحت !

خیلی خوشحال شدم مطلب را دیدم. انگیزه ای شد برای ارسال مطالب بعدی.

علی الحساب این شعر تقدیم به شما و همه بچه های دیروز .

البته شاعرش خودم نیستم بعداً نگویید العهده علی الشاعر!

کفشهای تا به تا و وصله دار من کجاست؟
خاطرات خوب و شیرین مهرماه من کجاست؟

کوچه های خاکی و باهم دویدن هایمان
شور و شوق خنده ی بی اختیار من کجاست؟

کاهگل ها عطر دفترهای کاهی داشتند
خاک باران خورده ی ایل و تبار من کجاست؟

کو دبستان؟ کو کلاس درس؟ کو آن نیمکت؟
همکلاسی همیشه در کنار من کجاست؟

باغ سرسبز الفبا را چرا گم کرده ام؟
سطر سطر سیب های ” آب” دار من کجاست؟

آتش پیراهنت مانده ست در من سالها
ریزعلی! تنهای تنهایم قطار من کجاست؟

مانده جای ترکه اش بر روی دستم، کو خودش؟
درس سارا، درس شیرین انار من کجاست؟

رفت آن روباه مکار و پنیرم را ربود
زاغ خوش آواز روی شاخسار من کجاست؟

پس چه کس خط میزند مشق شبم را بعد از این؟
پای تخته مهربان آموزگار من کجاست؟

ثلث اول آشنایی، ثلث دوم دوستی
ثلث سوم دستخط یادگار من کجاست؟

باز هم پاییز شد بابای پیر مدرسه!
خش خش برگ درختان چنار من کجاست؟

کاش میشد باز هم برگشت تا آن روزها
خسته ام دلهای سنگی! روزگار من کجاست؟

سپاس فراوان