در مباحث اجتماعی چند مرکز را به عنوان نماد حیات اجتماعی و یا اعتبار و سرمایه اجتماعی معرفی می کنند. نوع توجه مردم به این مراکز و رسیدگی به آنها نشانه رشد شعور اجتماعی و بصیرت دینی و یا برعکس عدم توجه به آنها نشانگر ضعف در رشد اجتماعیست .این مراکز عبارتند از ۱- مسجد […]
در مباحث اجتماعی چند مرکز را به عنوان نماد حیات اجتماعی و یا اعتبار و سرمایه اجتماعی معرفی می کنند. نوع توجه مردم به این مراکز و رسیدگی به آنها نشانه رشد شعور اجتماعی و بصیرت دینی و یا برعکس عدم توجه به آنها نشانگر ضعف در رشد اجتماعیست .این مراکز عبارتند از
۱- مسجد ( مرکز عبادی ) : نوع ساخت مسجد، رنگها و مصالحی که در آن به کار می رود، مهندسی ساخت آن و از همه مهم تر میزان حضور مردم در مرکز عبادی که – در اسلام مسجد است – یکی از معیارهای مهم رشد تفکر اجتماعی و مذهبی در جامعه می باشد. تاکیدی که خداوند در قرآن در آیه ۱۸ سوره توبه دارد که انما یعمر مساجد الله تا آنجا که می فرماید ان یکونوا من المهتدین . این عبارت مهتدین اشاره به رشد و توسعه دینی و اجتماعی دارد.توجه مردم به معمور بودن مساجد طبق سفارش و دستور اسلام و اهل بیت و حضور گسترده و زنده و پرشور در آن از ملاکهای یک جامعه رشد یافته است.
۲- بازار و نحوه کارکرد آن . فضای اقتصادی و دنیایی جامعه در کنار معنویت. توسعه و رفاه اجتماعی که نماد و شکل بیرونی آن در بازار نمایان می شود هم از نشانه های رشد و سلامت جامعه می باشد.توجه به رفاه و توسعه سالم. حلال ورزی . تلاش و پویایی از نشانه های بازار سالم است. جامعه ای که بازار آن خفته باشد یا بیمار و گرفتار دردهایی مانند رباخواری، قماربازی ، احتکار و گران فروشی. جامعه سالم نیست.به همین خاطر است که در قرآن محتکران و اخلال گران را تهدید می کندکه مثلا ویل للمطففین چون سلامت کلی جامعه را به خطر می اندازند.
۳- فضای علم و دانش : آیا در جامعه به فضاهای علمی مانند مدارس و دانشگاهها و یا حوزه های علمیه اهمیت داده می شود؟ چقدر مردم به کسب علم و دانش اهمیت می دهند؟دانشگاهها و حوزه های علمیه به عنوان مراکز تعلیم علوم دنیایی و معنوی چقدر فعال ، پویا به روز و مورد توجه هستند.توجه مناسب جامعه به مراکز علمی هم نشانه رشد و سلامت جامعه است.
۴- توجه به تاریخ و عبرت پذیری : اهمیت دادن به تاریخ و نمادهای مناسب تاریخی هم نشان دهنده سلامت تفکر اجتماعیست.جامعه بی تاریخ و بی هویت دوامی ندارد. عبرت گرفتن از تاریخ برای درست پیمودن مسیر آینده است. تاریخ در هر جامعه دارای نمادهاییست که در هر جامعه مورد احترام می باشد و شکل حفظ نگهداری از آنها بیانگر ( شخصیت و تیپ بالای اجتماعی جامعه است) . یکی از نمادهای تاریخ در هر شهر با عنوان آرامستان شناخته می شود . در کشور ما آرامستانها و یا به تعبیری باغهای رضوان مهد عبرت و توجه مردم به معاد و قیامت و زمینه ساز اصلاح می باشد. حضور پیکر پاک شهدای عزیز در آرامستانهای کشور این مراکز را به مکانهایی مقدس تبدیل نمووده است. در شهر اصفهان تخت پولاد به دلیل اینکه مدفن اندیشمندان و عرفای نامدار می باشد مورد توجه و احترام مردم بوده و هم ردیف وادی السلام نجف اشرف می باشد.نوع مهندسی معماری آرامستانها. نحوه توجه به آنها هم نشانه سلامت تفکر عبرت پذیری جامعه و احترام به گذشتگان می باشد. متاسفانه در شهر میمه آرامستان و مخصوصا قسمت شهدا جلوه و وجهه جالبی ندارد. به لحاظ زیبا سازی فضا ، متاسفانه اصلا اقدامی نشده و انگار دلسوز و متولی متعهدی هم ندارد.
به عنوان یک شهروند پیشنهاد می کنم کارگروهی متشکل از افراد زیر تشکیل شده و با بستن قراردادی با یک پیمانکار متعهد و کارآمد تا قبل ار رسیدن فصل سرد سال نسبت به ساماندهی گلستان شهدا و آرامستان اقدامات مناسب انجام شود.جهت تامین هزینه ساماندهی هم بعد از مشخص شدن و برآورد هزینه ها می توان حتی از خانواده هایی که عزیزی در آرامستان دارند کمک مالی دریافت کرد و هم از خیرین محترم شهر میمه که در شهر ساکن هستند و یا مقیم شهرهای دیگر هستند کمک مالی دریافت نمود.هرچند شهرداری با توجه به دریافت منابع مالی متعدد که یکی از آنها هزینه قبر می باشد می تواند اقدام نماید.
اعضای کارگروه می تواند شامل افراد زیر باشد
۱- بخشدار محترم
۲- شهردار محترم
۳- نمایندگانی از شورای شهر
۴- نمایندگانی از هیاتهای مذهبی شهر
۵- نمایندگانی از خانواده شهدا و بنیاد شهید
۶- نمایندگانی از خانواده هایی که عزیزی در آرامستان دارند.
۷- نمایندگانی از معتمدین محل و خیرین
امیدوارم با تعهد مسئولین این بخش از شهر هم مورد توجه قرار گیرد
قربان مظلومیت بقیع برم.ما مردم مرده پرستی هستیم .فکری به حال زنده ها بکنید .مرده ها جاشون راحته.
به نظرم شما قسمت توجه به تاریخ و عبرت پذیری را خوب نخواندید.بحث مرده پرستی نیست. در احادیث و روایات ما توجه به عزیزانی که به رحمت خدا رفته اند و نقش محسنین مرحوم و تاثیر آنها در برآورده شدن حاجتها مطرح شده است.من با تفکر سلفی گری داعشی و در گذشته ماندن مخالفم . اما توجه به زنده ها با عبرت گرفتن از گذشته ممکن می شود
منم نخوندم . ولی فکر نکنم تاریخ فکر کردن به حال زنده ها رو تحریف یا حذف کرده باشه؟نظرتون چیه آقای اسماعیلی
بستگی داره کی تاریخ رو نوشته و با چه دیدی داری تاریخ رو میخونی؟من فقط درباره ساماندهی گلستان شهدا صحبت کردم نه کاری به تاریخ ایران و جهان دارم.نه به تحریف و …. زنده ها رو زنده ها مدیریت میکنند.البته اونایی که فکرشون زنده است و الا خیلیها فقط هستند.
با عرض معذرت . مگه خوندن تاریخ به دید آدم هم بستگی داره؟ تاریخ وقتی میگه ایران با عراق ۸ سال جنگید تفاوت دید من و شما در چه چیز این تاریخ می تونه باشه؟
شما تاریخ را نمی خوانید . تاریخ را تحلیل می کنید . برای همینه که رشته ای با عنوان فلسفه تاریخ وجود داره.منظور از تاریخ وقوع یک سری اتفاقات که در گذشته رخ داده نیست.علت شناسی و تاثیر گذاری اصل کاره.
شما اقای اسماعیلی چقدر مشارکت می کنید
اگر کارگروه تشکیل شد و برای خانواده ها مبلغی را تعیین کردند بنده هم حتما مشارکت خواهم داشت
خدا رحمت کند پدرتان را.
از لطف و محبت شما سپاسگزارم
پیشنهادآقای علی اسماعیلی خوب است که بیایندکارگروه تشکیل دهند وبه آرامستان بپردازند ولی پیشنهاد
من این است که کارگروه اول بیاید مشکلات لاینحل اجتماعی میمه رابرریس وتاحدی حل نماید وزنده ها ازآن لذت ببرند شادابی وطراوت را ایجادنمایند به نظرمن مهمتراست
قبول دارم.باید به همه بخشهای شهر توجه کرد.توسعه باید متوازن باشد.
بعید می دانم مسولین غیر بومی وقت این کارها را داشته باشند وضعیت گلزار شهدا را که بنیاد شهید و شهرداری ملزم به بهسازی بودند را ببینید
خدا پدر و گذشتگان اقای فیروز فر راوبیامرزد اندک ابادانی ارامستان و غسالخانه هم مربوط به ایشان و خانواده بزرگوار ایشان می باشد به نظر من باید به دنبال خانواده خیرین همشهری ساکن و خارج از میمه باشیم خصوصا انهایی که عزیزی را در این خاک به امانت درگاه ایزدی سپرده اند.
رسیدگی به وضعیت آرامستانها از وظایف شهرداری و شورای شهر است امیدواریم که مسئولین محترم به این امر هم رسیدگی فرمایند .