دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد علی اکبر قاضی زاده من نخستین بار، زنده یاد «حسین قندی» را در آغاز دهه پنجاه دیدم. او در آن زمان، به تازگی دانشجو شده بود و من در سالهای آخر دانشگاه بودم. سبب آشناییام هم با نام او، به زمانی برمیگشت که روی تابلوی اعلانات دانشکده، از او دعوت […]
دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد
علی اکبر قاضی زاده
من نخستین بار، زنده یاد «حسین قندی» را در آغاز دهه پنجاه دیدم. او در آن زمان، به تازگی دانشجو شده بود و من در سالهای آخر دانشگاه بودم. سبب آشناییام هم با نام او، به زمانی برمیگشت که روی تابلوی اعلانات دانشکده، از او دعوت شده بود که برای دریافت حوالهای، به دبیرخانه مراجعه کند. بعد از آن سؤالی در مورد نشریه دانشجویی با عنوان پیام ارتباطات، بهانهای شد تا یکدیگر را از نزدیک ببینیم و در مورد آن نشریه گفتوگو کنیم. از همان روزها همیشه او را بخوبی به یاد دارم که قد خدنگی داشت و همیشه لباسهایش تمیز و مرتب بود. بعد از آن، باهم به روزنامه کیهان رفتیم که در آن مجموعه، او به کیهان هوایی رفت و من به روزنامه کیهان که در بسیاری از مواقع با هم دیدار داشتیم. در سالهای پس از انقلاب هم در جشنوارهها و برنامههای مختلف، چه به لحاظ حضور و چه در عرصه داوری، در کنار هم بودیم. علاوه بر این، نزدیک به هفده سال هم در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها و در روزنامههای جامعه، توس و اخبار، همکارِ هم بودیم.
قندی از نسل روزنامهنگارانی است که دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد و باید خیلی چیزها عوض شود تا فردی چون او به منصه ظهور برسد. او ادبیات قدیم ایران، شعر و موسیقی را میشناخت و علاقه وافری به کتاب و مطالعه داشت. بزرگترین خصلت قندی در شهامت – و نه جرأت – اش نسبت به روی کاغذ آوردن نکاتی بود که دیگران نمینوشتند. گزارش او درباره شهادت ۲۹۰ مسافر هواپیمای ایرباس بود که علاوه بر شناسایی نام یکایک مسافران، صحنه اصابت موشک را در گزارشاش بسیار هوشمندانه بازسازی کرده بود. گزارش دیگری که از او در خاطرم مانده، گزارش تکان دهندهای درباره مرکز نگهداری کودکان عقب مانده بود. او به سبب تسلط و وسواسی که بر واژهها داشت، تیترهایی میزد که سر و صدا به پا میکرد.
یاد استاد گرامی ….
خدا رحمتش کند .یک فاتحه برای آرامش روحش قرائت کنیم و عرض تسلیت به تمام اهالی رسانه.