شیخ را گفتند: «فلان کس بر روی آب میرود.» گفت: «سهل است، بزغی و صعوه ای نیز برود». گفتند :«فلان کس در هوا پرد.» گفت:«مگسی و زغنی هم میپرد.» گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می شود.» شیخ گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میشود. این چنین چیزها […]
شیخ را گفتند: «فلان کس بر روی آب میرود.» گفت: «سهل است، بزغی و صعوه ای نیز برود». گفتند :«فلان کس در هوا پرد.» گفت:«مگسی و زغنی هم میپرد.» گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می شود.» شیخ گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میشود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و بخورد و در میان بازار در میان خلق ستد و داد کند و با خلق بیامیزد و یک لحظه، به دل، از خدای غافل نباشد.
برگرفته از:اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابیسعید ابیالخیر
حرف راست رو باید از یه آدم راست شنید، در زیر قسمتی از مطلبی رو آوردم که تو وبلاگ مارنجین یه نوجون نوشته، تحت عنوان در مورد خودم…..بخونید وقضاوت کنید:
((بخش های تاریخی میمه زیاد هست من به چند مورد ان اشاره میکنم: قلعه تاریخی بود در پارک معلم خرابش کردند تخت سرخ هست شاید اون هم خراب کنند و قنات مزد اباد و مسجد جامع و حمام صفویه میمه))
خدایا ! قدر ما را به قدر مقرّبین درگاهت نزدیک فرما.