ببخشید . شما شام خوردید …؟! بهمن اورانی / روزنامه نگار

2020-06-18
108 بازدید

ببخشید . شما شام خوردید …؟! بهمن اورانی / روزنامه نگار 🔸محمد چگنی همکلاسی شوخ طبع چهارم دبیرستان دوره ی ما بود ،دوره ای از بچه های بازمانده ی شهر جنگ زده ی آبادان، که بعضی بخاطر آوارگی های جنگ با تاخیر یکساله یا بیشتر ، حالا در پائیز سرد سال ۶۰ و در غربت […]

photo_2020-06-18_07-07-04

ببخشید . شما شام خوردید …؟!
بهمن اورانی / روزنامه نگار

🔸محمد چگنی همکلاسی شوخ طبع چهارم دبیرستان دوره ی ما بود ،دوره ای از بچه های بازمانده ی شهر جنگ زده ی آبادان، که بعضی بخاطر آوارگی های جنگ با تاخیر یکساله یا بیشتر ، حالا در پائیز سرد سال ۶۰ و در غربت ، سر کلاس چهارم نشسته بودند …
🔸آن روز دبیر تاریخ از اهمیت این درس و اینکه با کسی شوخی ندارد می گفت و کلی خط و نشان می کشید ،از اینکه بدون تاریخ و بی خبر از گذشته ی خودتان ، مردمی بی هویت خواهید بود. و بدون شناخت گذشته هرگز رنگ توسعه را نخواهید دید …
🔸همه ی این حرف های دبیر تاریخ با چاشنی تهدید همراه بود ، اینکه شیطنت سر کلاس او عواقب بدی دارد …
🔸کلاس غرق در سکوت بود ، محمد دستش را به نشانه ی سوال بالا برد ، دبیر تاریخ با اشاره ی سر گفت ؛ بپرس . محمد گفت ؛
ببخشید . شما شام خوردید ؟!
🔸همین سوال نابجا کافی بود که سنگینی فضای کلاس بشکند ،هر چه دبیر خشک و مقرراتی ، رشته بود پنبه شد …
🔸اگرچه سوال محمد چگنی مسخره به نظر رسید و او را از حضور در دو جلسه ی کلاس محروم کرد ، اما از آن به بعد کلاس تاریخ ما بدون تهدید به اخراج و یا ترس از بی هویتی ، بطور متفاوتی تا پایان سال برگزار شد …
🔸همه ی بچه ها در نقد فایده ی تاریخ یکطرف و دبیر تاریخ در دفاع از سودمندی آن طرف دیگر …
🔸چرا باید تاریخ مهم باشد مگر آن را چه کسی می نویسد ؟
🔸 اینکه همه ی تاریخ نگاران گذشته را محکوم می کنند و حال را خوب و بی نظیر می نگارند …
تاریخ نویسان نان نانوشته هایشان را می خورند ، نه نوشته هایشان …
🔸آنان همواره مردگان را به نقد می کشیدند تا از گزند حاکمان زنده در امان بمانند …
🔸محمد چگنی دو سال پس از اخذ دیپلم در اثر یک سانحه در گذشت …
🔸چند ماه پیش و پس از دهها سال ، بطور اتفاقی بر سر مزارش رفتم ، آن سالها و روزها از خاطرم گذشت ، به نظرم همه ی این سالها تاریخ نسل من و محمد بود …
باخودم گفتم ؛ تاریخ سال های نسل ما باید نگاشته شود، ما فراز و نشیب های سختی را تجربه کردیم ، باید همه ی آنها ثبت شود تا بعدها منصفانه قضاوت شویم …
🔸در سکوت غروب آرامستان ، صدایی آشنا در گوشم نجوا کرد ؛
ببخشید . شما شام خوردید …؟!

خرداد / ۹۹