زباله گرد محله ی ما … بهمن اورانی / روزنامه نگار 🔸زباله گرد است ، مدتی است از پنجره طبقه دوم آپارتمان زیر نظرش دارم ، تا نیمه تنه در سطل بزرگ سر محله فرو می رود و آنچه که خریدار ندارد را بر می دارد ، توی گونی می ریزد و روی شانه های […]
زباله گرد محله ی ما …
بهمن اورانی / روزنامه نگار
🔸زباله گرد است ، مدتی است از پنجره طبقه دوم آپارتمان زیر نظرش دارم ، تا نیمه تنه در سطل بزرگ سر محله فرو می رود و آنچه که خریدار ندارد را بر می دارد ، توی گونی می ریزد و روی شانه های نحیف اش آویزان می کند و با دست دیگر باقی زباله ها را به داخل سطل بر می گرداند …
🔸هر روز از پشت پنجره طبقه دوم آپارتمان زیر لب می گویم ؛ زباله گرد است اما از نوع با شرافتش !!
زباله گرد بی آزاری است …
او از داشته های دیگران چیزی بر نمی دارد ، دنبال نخواسته های مردم می گردد …
🔸با خودم می گویم اما زباله گردهای سیاسی چی ؟
🔸 آنانی که در سطل بزرگ زباله های سیاست فرو می روند تا آنچه می توانند از ته مانده های قدرت و ثروت بردارند …
🔸آنان زباله گردهای بی شرافتی اند …
آنان حاضر نیستند قبل از ترک محل محیط اطرافشان را پاک کنند ، تا دستکم کودکان مدرسه ای آلوده نشوند …
🔸زباله گردهای سیاسی آزار دهنده اند ، آنان پس از اینکه به کمترین قدرت می رسند به تلافی به سراغ کسانی می روند که روزی قصد داشتند نقاب از چهره اشان بردارند .
🔸زباله گردهای سیاسی با ترفندهای مختلف مدرک دکترای جعلی می گیرند تا مدیر شوند ، گاهی با تقلب وارد شورای شهر می شوند تا خواسته های مردم را بهانه کنند و از داشته های مردم بردارند و در کیسه اشان بریزند …
🔸حالا چند وقتی است که همه ی اهل محل به او عادت کرده اند ، دوستش دارند ، همه سعی می کنند کمی زودتر از نخواسته هایشان دست بکشند ، تا پیرمرد زباله گرد دست خالی نرود …
🔸کمی جلوتر از سطل زباله رو زمین خاکی به نماز می ایستد ، شکر می گوید ، سجده می کند ، سلام می دهد ، بر می خیزد و می رود تا فردا ظهر که دو باره بدنبال نخواسته های مردم تا نیمه تنه در سطل زباله فرو برود …
🔸تا باز من زیر لب با خودم بگویم ؛ زباله گرد است اما از نوع با شرافتش !!
خرداد / ۹۹
نظرات