معینیان – نیم نگاهی بر طرح های تجزیه طلبان برای استان اصفهان

2019-06-02
163 بازدید

نیم نگاهی بر طرح های تجزیه طلبان برای استان اصفهان در روز ۱۳ اسفند سال ۹۷ آقای دکتر ساداتی نژاد نماینده محترم شهرستان کاشان در مجلس در گفتگو با خبرنگار ایسنا اعلام کرد طرح تشکیل استان اصفهان شمالی با مرکزیت شهر کاشان و ادغام ۸ شهرستان شمالی استان اصفهان مراحل قانونی خود را طی کرده […]

photo_2018-12-30_20-36-21

نیم نگاهی بر طرح های تجزیه طلبان برای استان اصفهان
در روز ۱۳ اسفند سال ۹۷ آقای دکتر ساداتی نژاد نماینده محترم شهرستان کاشان در مجلس در گفتگو با خبرنگار ایسنا اعلام کرد طرح تشکیل استان اصفهان شمالی با مرکزیت شهر کاشان و ادغام ۸ شهرستان شمالی استان اصفهان مراحل قانونی خود را طی کرده و بعد از تعطیلات مجلس، در دستور کار کمیسیون شوراها قرار می گیرد تا پس از تصویب کمیسیون در صحن علنی مجلس به رأی گذاشته شود.
بعد از مصاحبه آقای ساداتی نژاد بغض فرو خورده سایر شهرستانهای تابعه استان اصفهان هم ترکید و هر نماینده و فرمانداری برای تکه پاره کردن استان اصفهان طرحی را مطرح و در حال اجرایی کردن آن برآمده اند. متأسفانه تاکنون ۳ طرح تجزیه طلبانه برای تکه پاره کردن استان اصفهان طرح شده است.
۱- اولین طرح: طرح تقسیم استان به دو استان اصفهان شمالی و استان جنوبی، شامل جدا کردن ۸ شهرستان کاشان، نائین، خور و بیابانک، اردستان، نطنز، گلپایگان، خوانسار و آران و بیدگل از استان فعلی اصفهان تحت نام استان اصفهان شمالی با مرکزیت شهر کاشان و باقیمانده شهرستانهای تابعه استان با مرکزیت شهر اصفهان بعنوان استان اصفهان جنوبی.
۲- دومین طرح: طرح تقسیم استان اصفهان به سه استان شمالی، مرکزی و غربی، در این طرح که توسط نماینده گلپایگان دنبال می شود. طراحان درصدد تأسیس استان اصفهان غربی شامل شهرستانهای گلپایگان، خوانسار، داران، چادگان و (خمین از توابع استان مرکزی )با مرکزیت شهر گلپایگان هستند
۳- سومین طرح : طرح تقسیم استان اصفهان به چهار استان (اصفهان شمالی، اصفهان مرکزی، اصفهان غربی و اصفهان جنوبی) این طرح که توسط یکی از معاونین فرماندار شهرستان شهرضا مطرح شده، استان اصفهان جنوبی شامل شهرستانهای (شهرضا، دهاقان، سمیرم، فریدونشهر و داران) با مرکزیت شهرضا، به طرح های قبلی تقسیم استان اصفهان اضافه شده است.
قبل از پرداختن به مزایا و معایب طرحهای تجزیه طلبانه استان، اشاره ای خواهیم داشت به علل وعوامل ریشه ای که باعث بروز و تشدیدتفکرات تجزیه طلبانه در استان شده است.
مهمترین عامل محرک که حائز اهمیت زیادی است این است که دستگاه سیاسی و مدیریتی استاندار و دیگر دستگاههای دولتی استان باید از نیروی انسانی مدیریتی خانه تکانی شوند و نخبگان جوان و تحصیل کرده به خدمت گرفته شوند . استاندار محترم باید در نیروهای انسانی سیاسی و مدیریتی بویژه در استانداری و تشکیلات زیر مجموعه خانه تکانی کند.
به نظر می رسد که هر قدر مدیریت های کلان استان خبره و باتجربه باشند اما علائم پیری و فرسودگی و یکنواختی در تصمیمات و مذاکرات آنان کاملاً آشکار است. متأسفانه مدیریت پیر و فرسوده و انحصار طلب حاکم بر استان اجازه نمی دهند که اشخاص جوان، تحصیل کرده با توان علمی قوی در همه عرصه ها و آشنا به علوم و تکنیک و دیپلماسی مدرن به روز، نقش موثری در پذیرش و مدیریت استان به عهده بگیرند.
در طول چهل سال گذشته اگر دستگاه سیاسی و دیپلماسی اغلب استانهای کشور واکاوی گردد. اسم های شخصیتهای سیاسی و مدیریتی زیادی که در زمان مدیریت استانهای خود اشخاص مطرح و موثری بوده اند دیگر مطرح نیستند و ردی از آنها نیست اما در دستگاه سیاسی، مدیریتی و دیپلماسی استان اصفهان هنوز اشخاص مطرح و آشنا ، همان نام های دوران جنگ و سازندگی و اصلاحات هستند، حتی اگر قطعات فکری این مدیران از فولاد هم ساخته شده باشد. در این چهل سال باید پوسیده و فرسوده شده باشند. استاندار محترم؛ باید توجه داشته باشند که هر سیستمی دچار پیری و آلزایمر و پارکینسون می شود و هیچ دستگاهی از این احتمال مستثنی نیست. از حضرتعالی انتظار است راهی برای بیرون رفت از گره های ایجاد شده این( گروهک)(۱) که چون اختاپوس چند دهه است بر پیکره مدیریت سیاسی استان چمبره انداخته است بیابید.
متاسفانه باید گفت دولت آقای روحانی با شعار اعتدال و عدم وابستگی و تعلق به دو قطب اصلی سیاسی کشور (اصولگرا و اصلاح طلب) با آرای مردم انتخاب شد. اما باید اذعان داشت که این دولت در استان اصفهان عملاً تاکنون نتوانسته در این حرکت میانه، توفیق چندانی بدست آورد. راهنمای خود را به سوی اصلاح طلبان زده اما به سمت اصولگرایان در حال حرکت است. به همبن علت در این استان نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان هیچکدام احساس قرابتی با دولت تدبیر و امید نمی کنند و در مقابل آن موضع گرفته اند. صرف نظر از مواضع هر یک از جناح های اصلاح طلب و اصولگرا در استان، متأسفانه مدیریت عالی حاکم بر استان طی ۶ سال گذشته (بدلیل بدنه پیر و فرسوده و فرتوت باندی و جناحی خود) تا کنون نتوانسته استراتژی موفقی برای خود و مدیریت خود ترسیم کند و در مجموع انتظارات مردم را برآورده سازد. متأسفانه در این استان چند دهه است مدیریتی حاکم شده که نه تکلیف خود را می داند و نه توانسته تکلیف مقدرات مردم را روشن کند. بدین معنی که مدیران پیر و فرسوده در این استان بین شیوه ها و سبک های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود سرگردان اند و نمی دانند علمی اند یا عمل گرا، تکنوکراتند یا جناحی، به قبض سیاسی معتقدند یا بسط آن، انقلابی اند یا خرد ورز و بالاخره اصلاح طلبند یا اصولگرا، متأسفانه در این استان اعتدال گرایان به سبک دولت تدبیر و امید چارچوب نظری مشخصی ندارند و مدیران عالی رتبه استان هرگز نتوانسته اند آن چنان که ادعا میشد از همه ظرفیت های استان به عنوان نمونه برای مدیریت های مختلف دستگاه های اجرائی استفاده کنند. اگر مدیرانی از جنس اصلاح طلب انتخاب شده به آنان آنقدر سفارش کرده اند که هوای اصولگرایان را داشته باشند که اغلب از عقب بام سقوط کرده یا در حال سقوط هستند. همچنین به عکس اگر مدیری اصولگرا انتخاب کرده اند برای حمایت آنها ازاطلاح طلبان آنقدر نسخه پیچیده اند که آنها نیز از عقب بام سقوط کرده یا در حال سقوط هستند.
به نظر می‌رسد در سراسر کشور فقط در استان اصفهان پدیده مدیرانی با اعتقاد اصلاح‌طلب و عملکرد و رفتار اصولگرایی و بر عکس از مدیران عالی‌رتبه دولت تدبیر و امید می‌شود دید . متأسفانه این عارضه و سردرگمی در سطح فرمانداران به عنوان مدیران عالی شهرستان‌ها و نمایندگان مستقیم دولت چندان حاد شده که همه از این عارضه مدیریتی حاکم بر استان در رنج و سردرگمی هستند و معلوم نیست تا چه اندازه به وعده‌های رئیس‌جمهور و دولت تدبیر و امید معتقدند یا ملتزم‌اند. به عنوان نمونه استاندار اول اصفهان در دولت تدبیر و امید یک مدیر تکنوکرات بود و با اینکه در برخی بخش‌ها به موفقیت‌هایی رسید اما عملاً نتوانست توجه هیچ یک از گروه‌های سیاسی و یا گروه‌های مردمی در سطح استان را به خود جلب کند و نمره قبولی بگیرد .
استاندار دو م اصفهان در این دولت هرچند با وعده‌های بزرگی به میدان آمد و پایگاه اعتقادی روشنی که متمایل به اصلاح‌طلبان بود داشت و سابقه تصدی مدیریت‌های عالی را در کارنامه خود داشت آن هم به خاطر همین انتظارات دوگانه به ویژه در حوزه انتصابات عملکرد قابل قبولی نداشت و رفتارهای آمرانه و چکشی او انتقاد زیادی را آفرید.
اکنون پس از کش‌وقوس‌های زیاد مدیر دیگری از اردوگاه اصلاح‌طلبان به عنوان سومین استاندار دولت تدبیر و امید در اصفهان انتخاب شده است به طور حتم به وی هم گفته شده است فرا جناحی باشد تا اینجا کار خرده‌ای بر وی وارد نیست. چون ایشان استاندار همه مردم اصفهان است اما انتظاری که از ایشان وجود دارد این است که در سطح مدیریت پیر و فرسوده به ویژه در استانداری و واحدهای زیر مجموعه آن دست به یک خانه‌تکانی اساسی بزند و دارای یک مشی سیاسی و جهت‌گیری روشنی در انتصابات و عملکرد روشنی باشند.
جناب آقای دکتر رضایی استاندار محترم استان ، استان اصفهان در حال حاضر با بحران‌های جدی به ویژه در عرصه‌های آب ، محیط‌زیست، تولید و اشتغال مواجه است مدیر عالی استان باید بتواند با به کارگیری همه ظرفیت‌های ملی و استانی و فراملی با توجه به پتانسیل‌های بالای گردشگری، سرمایه‌گذاری، تجارت و بازرگانی ، صنعتی و تولیدی استان قدم‌های بلندی بردارد مهم‌ترین و اولین گام باید در راستای خانه‌تکانی اساسی در سطح مدیریت‌های خرد و کلان دولتی و شبه‌دولتی در سطح استان باشد. باید این تمرکزگرایی انحصار طلبانه و فرسوده در امور دولتی و مدیریت‌های نهادها و دوایر دولتی برداشته شود. باید در کلیه سطوح برون‌سپاری با تکیه بر اعتماد و نظارت برنامه‌ریزی و اجرایی گردد. باید به مسئولین شهرستان‌ها اختیارات اجرایی و مدیریتی داده شود تا تمرکزگرایی و انحصار طلبی از بین برود. این عامل مخرب یکی از مهمترین عواملی است که باعث نابودی توازن رشد و توسعه در سطح استان شده و باعث نارضایتی شدید مسئولین شهرستان‌های تابعه و آحاد مردم این مناطق گردیده است و شدیداً حس تجزیه‌طلبی آنها را برانگیخته است به نحوی که اگر حتی به شهرستان‌های هم‌جوار مرکز استان نظیر (خمین شهر، شاهین‌شهر، نجف‌آباد، فلاورجان و غیره) هم فرصت و شرایط تفکیک از استان داده شوند( به قول آقای حاج احمد صانعیان یکی از اعضای اسبق شورای شهر میمه) این شهرستان‌ها هم در شب تار از استان اصفهان جدا خواهند شد .
یکی از مهمترین عواملی که باعث شده کاشانی‌ها علم تجزیه‌طلبی را بر دوش گیرند تمرکزگرایی مدیریتی در شهر اصفهان و بی‌توجهی به شهرستان‌های تابعه و رشد نامتوازن توسعه و پیشرفت در سطح استان است. حدود شش سال است که فرمانداری کاشان به فرمانداری ویژه تبدیل شده است. ( سمت فرماندار در فرمانداری ویژه معاون استاندار و رؤسا کلیه ادارات و ارگانهای دولتی شهرستان ویژه ، معاون مدیر کل بااختیارات تام باید باشند) اما پس از گذشت ۶ سال علیرغم پیگیری‌های مکرر نماینده و مسئولین و آحاد مردم این شهرستان، تا کنون کوچکترین اختیارات مدیریتی در فرمانداری ویژه کاشان به مدیران ادارات و دوایر دولتی از طریق جناح ( تمرکزگرا ، انحصار طلب ، پیر و فرتوت، مغرور و تندخو مستقر در شهر اصفهان) داده نشده است و این جناح سیاسی حاکم بر سیطره مدیریت استان روز به روز در صدد تسری و گسترش دیدگاه‌های تمرکزگرا و انحصار طلبانه خود در سطح مدیریت خرد و کلان استان است . ادامه دارد ….
ان شاء الله در ادامه به منافع و مضرات طرح پیشنهادی نماینده محترم کاشان و جایگاه بخش میمه در این طرح خواهیم پرداخت.

(۱)درزمان دولت سازندگی مرحوم هاشمی وصدارت آقای دکتر جهانگیری بر مدیریت سیاسی استان ،تشکلی غیررسمی وقوی از نیروهای مدیریتی وسیاسی شهر اصفهان وشهرستانهای تابعه تاسطح معاونین استانداری ،فرمانداران ،بخشداران،مدیران کل ادارات ودوایر دولتی ،ومعاونین آنها ، شهرداران ودهداران با دیدگاه به اصطلاح اصلاح طلب به صورت خزنده ومرموزانه دراستان تشکیل وعضوگیری نمود وبه صورت یک تشکل غیررسمی (شبیه یک گروهک سیاسی )درآمدکه حدود سه دهه است برکلیه امورسیاسی ومدیریتی استان چون اختاپوس چنبره انداخته است دردولت نهم ودهم آقای احمد نزاد اکثراعضای این تشکل سیاسی ، ازجمله ۲۳ فرمانداربازنشسته وخانه نشین شدندباانتخاب دولت تدبیر وامید وانتصاب آقای جهانگیری بعنوان معاون اول ریاست جمهوری باحمایت آقای جهانگیری اکثر این نیروهای بازنشسته دعوت به کارشدندوپست های سیاسی ومدیریتی درادارات وارگانهای دولتی بویزه در استانداری (مرکز عالی سیاسی استان) رادوباره اشغال کردند. درسال ۹۷بااجرای قانون خروج بازنشستگان از بدنه دولت بجای خروج این نیروهای بازنشسته از استانداری وواحدهای زیر مجموعه، این نیروهای بازنشسته در پستهای( خود ساخته) مشاور دربدنه دولت بویزه استانداری باقی ماندندوبه نظر نمی رسدحداقل تاپایان انتخابات آتی نمایندگان مجلس ،ریاست جمهوری دوازدهم وشوراهای شهر وروستا از بدنه استانداری وسایر دستگاهای دولتی استان جدا شوند