ناهید مقصودی – سلام مادر …….امروز روز توست

ناهید مقصودی
سلام مادر …….امروز روز توست

بخند مادر نمیدانی که چقدر دل تنگ خنده هایت هستم بیا در قلبم و بمان . مادر دل تنگی رهایم نمیکند امروز که دیگر روز توست تو جان منی بیا که لبریز از با تو گفتنم تو رفتی بی انکه بدانی قلم و واژه ها به رنگ تو بودند دستهایم یاریم نمیکنند به من بگو ناگفته هایم را چه کنم بنشین کنار من امروز روز توست حرف عشق است ،وقت اذان ،عشق به مادر که وقتی نیست دنیا بی روح است و در غیاب او زندگیت خالی وپوچ است ،دل تنگم این کلمه کوتاه است اما عمیق ،امروز که روز توست مرا به سرزمین شکوفه ها ببر ،من را به ان کنج امن مادرانه ها ببر ،مرا به بهاری ببر که بی تو نمیدمد ،به پاییزی ببر که برگ ارغوان نمیریزد،امروز روز توست مرا کنار گلها ببر ،مادرم امروز روز توست به دیدارت می ایم ابری در چشمانم مانده که بدون شانه های تو نمیبارد امروز روز توست و من دل تنگ خط اول نوشته هایم همیشه تویی ،امروز از همه روزها مشتاقتر امروز دائم صدای در میشنوم من امروز غرق دل تنگیم من امدنت را ارزو میکنم ،با من حرف بزن ،صبح دمید باز کردم پنجره را ،وقت اذان است ،چه غریبانه دلم میل تو دارد نگاهم کن با تو بودن همیشه پر معناست تو امروز خواهی امد چون روز توست تو را دوست دارم بیا امروز با خودت هوای تازه بیاور اینجا بی تو هوا سرد وسنگین است بیا دل تنگی ها رهایم نمیکند ،صدای تو به هنگام اذان اهنگ زندگی من است ،من همیشه بی تو بودن های شبانه را تاب می اورم تا صبح هنگام اذان تو را نفس بکشم ،امروز روز توست به ان گونه ای جان ببخش که بی نظیر باشد ،من در پس روزهایی که تنهایم گذاشتی غریبانه نفس میکشم و روزت را با غم فراقت جشن میگیرم و اشگ چشمانم را با قطرات بغض الود شمع هماهنگ میکنم امروز را به دیدارم بیا امروز روز توست بعد از تو عجیب دل تنگ شده ام همیشه به روی بوم دلم با مداد رنگی هایی از جنس تنهایی نقاشی درد میکشم و با واژه ها از دل تنگی مینویسم صبح بدون خنده های تو بغض میکند پس روز توست به وقت اذان بیا…
‌‌روز مادراست تقدیم به مادر آسمانیم که یادش دلم را زنده میکند من مادر ندارم راستش دارم اما اندازه یک سنگ مستطیلی که بالایش نوشته خداحافظ برای همیشه و پایین ترش با خطی خوش مادری مهربان ،من مادر ندارم نه که از اولش نداشتم نه که به خوابم نمی اید مدتهاست که نیست تا که خدا امتحانمان کند وببیند اشک و ضجه های مارا و بی پناهی ما و دنیا زمستان شود وتا جان دارد باران شور ببارد بر لبهایمان ،من مادر ندارم ولی دلم میخواهد بگویم که مادر حرمت دارد احترامش واجب است من مادر ندارم و میدانم که بی مادری بسیار سخت است و نمیدانم روز مادر باید به کجا پناه ببرم و به کجا بروم که معلوم نشود غصه دارم ولی به حرمت نام مادر همه مادران را دوست دارم در این روز وقتی صورت ماه مادرتون رو میبوسید ،ان وقت که گرمای وجودش را حس میکنید لطفا یک لحظه بیشتر جای من و اونایی که مادر ندارن در اغوشش بمانید …قدر بدانید که خیلی زود دیر میشود صلواتی به روح همه مادران ارمیده در خاک…….مادر عزیزم روزت مبارک …..هدیه من آیه شریفه آیت الکرسی به همه مادران عزیز …