به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهینشهر و برخوار در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه، درگفتگو با خبرنگار مرآت در پاسخ به پرسشی درباره انتصاب سیف به سمت مشاور پولی و بانکی رئیسجمهور گفت: به نظر من این انتصاب به منظور ایجاد مانع بر سر راه رسیدگی به کوتاهیها […]
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهینشهر و برخوار در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه، درگفتگو با خبرنگار مرآت در پاسخ به پرسشی درباره انتصاب سیف به سمت مشاور پولی و بانکی رئیسجمهور گفت: به نظر من این انتصاب به منظور ایجاد مانع بر سر راه رسیدگی به کوتاهیها و تخلفات آقای سیف صورت گرفته است.
حاجی دلیگانی با انتقاد از اقدام رئیسجمهور برای انتصاب سیف به سمت مشاورت بار دیگر تأکید کرد: آقای رئیسجمهور با این انتصاب میخواهد برای ادامه تحقیقات درباره عملکرد آقاب سیف مانع ایجاد کند.
وی افزود: آقای سیف در پاسخ به برخی از سوالات و انتقاداتی که درباره اشتباهات و فجایع رخداده در بانک مرکزی از ایشان شده بود، گفته بود من دستورات آقای روحانی را اجرا کردهام و این مسأله با انتصاب سیف و پاسخگویی وی به قوه قضائیه بیارتباط نیست.
بخش اصلی گفتگو با حاجی دلیگانی درباره قانون منع بکارگیری بازنشستگان و سهم تبلیغات روانی در نابسامانیهای اقتصادی کشور به زودی منتشر خواهد شد.
چه کار کنم؟!
به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم
سلام بر محرم( عالیترین مفهوم تعالی) و عاشورا )شیواترین مضمون تحول(، ,وارد ایامی شدیم و در ایامی به سر میبریم که واجد عالیترین مفاهیم تعالی و مضامین تحول است. والاترین مدل مدیریتی که در طول تاریخ مشاهده شده و حماسه سازان عاشورایی آن بهترین الگوی انسان تکامل یافته و نماد کیفیت در طول تاریخ بشریت اند.
سلام بر سالار دشت نینوا، ایده آل ترین مفهوم رهبری، به کارگیری غنیترین استراتژی؛ بهینهترین روش برنامهریزی با انتخاب کوتاهترین مسیر توسعه سرمایههای انسانی و در حداقل زمان رسیدن به عالیترین هدف و غنیترین روش جبران خدمات یعنی رسیدن به قرب الهی.
سلام بر حسین، سلام بر سرزمین پر قداست و با برکت تر از بهشت، سلام بر عاشورا دانشگاه متعالی معرفت، عزّت و حرّیت که آفتاب درخشان عشق مدفون در آن برای همیشه تاریخ راهنمای همه آزادگان است و به امتها روح حرکت به سوی کمال و درک سعادت را ارزانی میدارد.
و سلام بر جایگاه قهرمانان، انسانهای آگاه ، عاشق و وارستهای که با شناخت و آگاهی نسبت به حجت عصر خود، از همه تعلقات گذشتند و در صحرای سوزان کربلا و در میان رقص شمشیرها مرگ را به سخره گرفتند و هر زخمی که بر پیکر مبارکشان وارد میآمد نیشخندی بود بر قامت کفر تا ابدای تاریخ.
و سلام بر علقمه که از ۱۴ قرن پیش تاکنون شرمنده لبهای تشنه یاران خون خداست و اندوهی عظیم و تمام ناشدنی تا ابد به دنبال میکشد.
و سلام بر پیکرهای مطهر، سرهای نورانی، دستهای جدا از پیکر، خیمههای نیمه سوخته، به خون خفتگان شهید و سلام بر زینب (س) پیام آور راستین کربلا که رسالت خویش را به سر انجام رساندند.
(اگر حماسه علی اکبر و قاسم نبود و اگر حبیب نبود که سرش دست به دست زینت زین اسبها شود و اگر کودکان حسین (ع) آه بر لب، خار در پا، آتش بر دامن و تیغ سوزان آفتاب بر سر، در خارستان یتیمی و غربت نمیدویدند و اگر زینب (س) نبود. ما امروز خوار و شکسته، با داغی از شرمساری در پیشانی، سرافکندهترین و رسواترین مردم قرون و اعصار تاریخ بودیم.)
و سلام بر کربلا مدفن سید الشهدا، سر زمینی که عظیمترین حماسه خدایی بشر، در عاشورای سال ۶۱ هجری در آن اتفاق افتاد و موجش سراسر تاریخ و پهنه جهان را فرا گرفت. خاکش بوی خون گرفت و تربت اش مقدس و الهام بخش شد. و سلام بر شهید کربلا که سمبل ایثار، جانبازی، شهادتطلبی و شوق و شور حماسی شناخته شدند و در طول تاریخ کانون عشقهای برتر شدند و دلهای مشتاق و شیدای معرفت را به سوی خود کشیدند. در کربلا بیش از نشانههای جغرافیایی و تاریخی، باید مفاهیم والای انسانی و شور گستریها و الهام بخشیهای قداست آفرین را سراغ گرفت.
نبرد کربلا، گرچه از نظر زمان، کوتاهترین درگیری بود (نصف روز) ولی از نظر امتداد، طولانیترین درگیری حق با ستم و باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندی آرزو کند که کاش در کربلا بود و در یاری امام شهیدان، به فوز عظیم شهادت میرسید. جبهه کربلا گرم و درگیری عاشورا دایر است.
آنگونه که حسین (ع) وارث آدم و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد (ص) است و پیروان عاشورایی او نیز وارث خط سرخ جهاد و شهادتاند و پرچم کربلا را بر زمین نمینهند و این جوهر تشیع در بعد سیاسی تا قیام، قیامت شده است.
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، ( هر روز عاشورا و هر سرزمین، کربلاست،) این جمله و شعار، نشان دهنده پیوستگی و تداوم خط درگیری حق و باطل در همه زمان ها و مکانهاست. عاشورا و کربلا، یکی از بارزترین حلقههای این زنجیره طولانی است. همیشه حق و باطل رو در روی همند و انسانهای آزاده، وظیفه پاسداری از حق و پیکار با باطل را بر عهده دارند. پس به هوش باشیم که بی تفاوت گذشتن از کنار حق و باطل، همراهی با یزیدیان در هر عصر و زمان است.
پس بکوشیم تا ما هم کربلایی شویم و کربلایی بمانیم و کربلایی از دنیا برویم.
دل نوشتهای: از محمد تقی معینیان
اصلاحات و اصلاح طلبی در حرکت عاشورا
معنی و کاربردهای واژه اصلاح در حوزه های مختلف متفاوت است. گاهی مراد از آن تهذیب، تزکیه نفس و بهسازی درونی است و گاه تصحیح رابطه میان دو فرد و برقراری آشتی میان آنان است. گاهی گستره اصلاح، محیط خانواده است و گاهی فراتر از آن بوده و شامل محیط بزرگ اجتماعی می شود. واژه های اصلاح، مصلح، مصلحون و مشتقات آن نقطه مقابل افساد است و معنای آن سامان دادن و به نیکی درآوردن است. اصلاحات می تواند تضمین کننده سلامت راه و رشد و کمال انسان در گستره حیات اجتماعی جامعه باشد و همین عاملی است که اصلاحات را در هاله¬ای از قداست و حرمت قرار داده و در قرآن کریم این واژه بارها آورده شده و انسان هایی که در اندیشه اصلاح جامعه و درصدد سامان دادن به کار مردم هستند ستایش شده¬اند. هدف تمام انبیاء الهی و اولیا خدا، اصلاح زندگی مادی و معنوی انسان بوده که قرآن به نمونه هایی از آنها اشاره می کند.
قرآن کریم هدف از رسالت حضرت شعیب (ع) را اصلاح امت خود ذکر کرده است (شعیب به قوم خود گفت: من هدفی جز اصلاح شما ندارم و تنها هدف من از رسالت، اصلاح است)
وقتی حضرت موسی (ع) برادر خود هارون را در میان امت خود به عنوان جانشینی انتخاب کرد و به کوه طور رفت (به هارون فرمود: ای هارون در میان امت من بمان و به اصلاح امت بپرداز)
(حضرت ابراهیم (ع) حضرت لوط را برای اصلاح اهل سدوم و مجاور آن فرستاد)
حضرت رسول گرامی اسلام نیز برای اصلاحات و اصلاح امت خود به رسالت مبعوث شد.
با بعثت پیامبر گرامی اسلام، تمام معادلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی اعراب جاهلی به هم خورد و پیامبر (ص) دست به اصلاحات بزرگی زدند به مدت ۲۳ سال کوشید تا در تار و پود جامعه، معنویت و ارزش های الهی را جایگزین ضدارزش های جاهلی نمایند پیامبر مردم مسلمان را چنان پرورش داده و اصلاح کرد که ارزشهای مادی در نگاه آنها رنگ باخت. مردمی که برای دنیای خود جنگ های چندین ساله به راه می انداختند را چنان متحول کرد که برای جهاد و ایثار در راه خدا مسابقه می دادند. معیارهای فضیلت، علم، ایمان، تقوی، جهاد، امانتداری، شجاعت، آثار و صفات فاضله انسانی معرفی شدند و توحید و یکتاپرستی جای شرک را گرفت. زراندوزی و سرمایه داری و امتیازات نژادی و افتخارات قبیله¬ای و استثمار واستبداد و ظلم و بی-عدالتی ضد ارزش شد و برابری و برادری جای خونریزی ها و اختلافات قبیله¬ای را گرفت
متاسفانه بعد از رحلت پیامبر (ص) اسلام معنویت رنگ باخت، دوباره ارزش های مادی جان گرفت و ارزشهای جهاد، تقوی، ایمان و علم کم رنگ شد و ارزش های اسلامی کنار گذاشته شد دوباره تعصبات نژادی و قبیله¬ای تقویت شد. بیت المال مسلمین عرصه تاخت و تاز افراد و وابستگان خلفا شد احکام و قوانین مسلم اسلامی، دستخوش تغییر و تحریف شد. پدیده سقیفه بنی ساعده اولین گام و بنیادی¬ترین نقطه فاصله¬گیری از اسلام رسول الله و بازگشت به دوران جاهلی شد. با روی کار آمدن عثمان و امویان، سیاست های تبعیض نژادی و اقتصادی به اوج خود رسید و نظام حکومت اسلامی به نظام سلطنتی به تقلید از نظام پادشاهی ایران و روم تبدیل شد. یکی از روش های مبارزه با اسلام نبوی فرو غلطیدن در رفاه و شهوات شد. خلقای اموی از سر بی¬اعتنایی به کتاب آسمانی در خوراک و پوشاک و آداب و رسوم اجتماعی به تجمل و خوشگذرانی و عیش و نوش پرداختند و برای خود تخت های طلایی ساختند و به حدی در ظاهر آرایی و تجمل اسراف کردند که از پادشاهان روم و ایران جلو افتادند. با به روی کار آمدن معاویه تمام معیارها عوض شد کانون رهبری اسلام مورد هجوم همه جانبه قرار گرفت و به دستور معاویه ائمه جماعات در بالای منبر مسلمین به امیرمؤمنان (حضرت علی (ع)) لعن و ناسزا می گفتند و آنچه به نام حکومت اسلامی و احکام اسلام عرضه می شد چیزی جز سنن و آداب جاهلی نبود. در این شرایط بحرانی و ضد اسلامی، آنچه باید اتفاق می افتاد اصلاحات بود. در چنین شرایطی مانند حضرت ابراهیمی (ع) باید پیدا می شد تا لبه تیز تبر خود را بر فرق بت های زمانه فرود آورد و آیین توحیدی را از خرافات و کجروی ها و انحرافات پاک کند. در این شرایط جامعه همانند حضرت موسی (ع) را می طلبید تا با یَد بیضایی خود آمال و آرزوهای فرعونیان عصر خویش را بر باد داده و آنان را به خاک مذلت بنشاند. حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) در این شرایط به موجب امر الهی و اهداف انبیاء و اولیاء الهی دست به قیام اصلاحی و اصلاحات در امور دینی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و حکومت اسلامی زدند و رسالت خود را نسبت به امت اسلامی و فلاح و رستگاری حکومت اسلامی جد بزرگوارش به پایان رساند. به همین علت بود که پیش از حرکت از مدینه، در وصیت نامه خود خطاب به برادرش محمد حنفیه قیام و نهضت خود را اصلاح امت اسلامی معرفی می کند.
حضرت در این وصیت نامه بعد از اقرار و اعتراف به وحدانیت خداوند متعال و شهادت به نبوت و رسالت نبی مکرم اسلام، می فرمایند: من نه از روی خودخواهی و سرکشی و هوسرانی (از مدینه) خارج می شوم و نه برای ایجاد فساد و ستمگری، بلکه هدف من از این حرکت اصلاح مفاسد امت جدم می باشد.
امام حسین (ع) در یکی دیگر از بیانات خود به این نکته اشاره کرده و ابعاد اصلاحلات خود را نیز گوشزد می کند و می فرماید: پروردگارا، این حرکت ما نه به خاطر رقابت بر سر حکومت و قدرت و نه به منظور بدست آوردن مال دنیاست. بلکه به خاطر آن است که نشانه های دین تو را به مردم نشان دهیم و اصلاحات (اقتصادی و معیشتی) را در کشور اسلامی اجرا کنیم تا بندگان ستمدیده¬ات از چنگال ظالمان در امان باشند و واجبات و احکام و سنت های تعطیل شده تو دوباره اجرا گردد.
ختم کلام
در قیام عاشورا در سال ۶۱ هجری، پنج نوع اصلاحات دیده می شود.
۱- اصلاح در فکر و اندیشه مردم (با هدف برپاداشتن امر به معروف و نهی از منکر و برقراری احکام الهی و دوری از انحرافات و خرافات دینی)
۲- اصلاح در روابط اجتماعی (تلاش برای تشکیل حکومت عدل اسلامی)
۳- اصلاح در امور اقتصادی و معیشتی امت اسلامی با جلوگیری و مبارزه با غارت و حیف و میل اموال بیت المال مسلمین
۴- اصلاح نظام های مدنی و اجتماعی جامعه اسلامی با مبارزه با ظلم و مبارزه با حکومت جبار، ظالم، فاسد و فاسق یزید ملعون
۵- اصلاح ساختار حکومت و رهبری امت اسلامی، با تبیین احکام الهی و افشای ماهیت ضد دینی و ضد مردمی حکومت امویان و در راس آن حکومت جبار یزید و برنامه ریزی جهت نابودی و برچیده شدن حکومت یزید و استقرار عدالت، قسط، تزکیه نفوس و پاک کردن حکومت اسلامی از آلودگی ها محمد تقی معینیان