مقاله در الف : باید به دستاورد خزری روحانی آفرین گفت

2018-08-18
145 بازدید

فارغ از نگرانی های پیشین، می توان منصفانه گفت و استدلال کرد که با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی خزر تاکنون فرای انتظار در این پرونده موفقیت داشته ایم. احتمال «برجام خزری»* اگر چه ضعیف اما یک نگرانی مهم بود ولی رسیدن به این ایستگاه استوار، یک نمایش دلپذیر از موفقیت دستگاه دیپلماسی ایران است. حوالی […]

۶۳۷۱۴

فارغ از نگرانی های پیشین، می توان منصفانه گفت و استدلال کرد که با امضای کنوانسیون رژیم حقوقی خزر تاکنون فرای انتظار در این پرونده موفقیت داشته ایم. احتمال «برجام خزری»* اگر چه ضعیف اما یک نگرانی مهم بود ولی رسیدن به این ایستگاه استوار، یک نمایش دلپذیر از موفقیت دستگاه دیپلماسی ایران است.

حوالی انتخابات ریاست جمهوری ١٣٩۶ ناگهان خبر آمد که دولت ایران با راهکاری نو موافقت کرده است تا بر آن اساس سریعا رژیم حقوقی دریای خزر نهایی شود. روسیه صراحتا ابراز خوشحالی کرد! چند هفته ای مانده به انتخابات، حسن روحانی در سفری نامعمول به دیدار پوتین در مسکو شتافت و سپس اولین رهبر خارجی که برای تبریک پیروزی حسن روحانی در انتخابات گوی سبقت از دیگران ربود باز هم ولادیمیر پوتین بود. (حسن روحانی پس از پیروزی در انتخابات ١٣٩٢ هم ٢٢ شهریورماه طی اولین سفر خارجی خود در مقام رییس جمهور ایران با رئیس جمهور روسیه دیدار کرده بود.)

کنار هم گذاشتن این بده بستان غیرمنتظره و توجه به حدود ده بار دیدار رودررو میان روحانی و پوتین (که آن زمان بیسابقه بود و تاکنون این رکورد ارتقا یافته) این احتیاط را برانگیخت تا مبادا برخلاف همه آن وسواس ها و چانه زنی های چندین ساله، آشی جدید برای خزر بر آتش رود و دور باد اگر به تکرار سیاق پایکوب پروری برجام اراده شود که اینبار «برجام خزری» جا بیفتد!

سرانجام کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به امضای رئیس جمهور رسید و منتشر شد و پس از مطالعه انصاف حکم می دهد که به این دستاورد دوران حسن روحانی آفرین گفته شود. ایران با مشارکت در این کنوانسیون نه تنها حق خود برای وتو تصمیمات خزری را تثبیت کرده بلکه اکنون ساکنین حدود ١۵ درصد از وسعت جهان (مجموع قلمرو این پنج کشور) وارد یک تعهد امنیتی به یکدیگر شده اند. اگر چه برخی لابلای سطر های قراردادهای پیشین در جستجوی امتیازی ویژه برای ایران هستند تا شاید از این کنوانسیون خوب عیبی مستدل بجویند اما تاکنون ایشان ناکام مانده اند. همچنین پرونده خزر بسیار پیچیده و جدی تر از آن است که بتوان به «اگر…» های خودنمایان سرگرم ماند.

طی فصل ۶ قرارداد ١٩٢١، روسیه حق اقدام نظامی در قلمرو ایران را هم بر ما تحمیل کرده بود که اینک ضمن تعهد جدید و متقابل طرف ها در این کنوانسیون، استناد به آن فصل یکطرفه از دسترس روس ها دور شده است. در یک نگاه کلی کنوانسیون جدید برخی مواد مضر قراردادهای سابق علیه ایران را از اعتبار پیشین انداخته اما همچنان اگر مدعیان بتوانند حق مفید و نادیده ای در آنها برای ایران دست و پا کنند، فرصت استناد به هر دو قرارداد ١٩٢١ و ١٩۴٠ باقی است آنچنانکه جواد ظریف هم صدر اعلامیه تفسیری کنوانسیون بلافاصله رسما اعتبار این دو قرارداد را یاداوری کرد. همه طرف ها تلاش کرده اند مطالبات خود را در متن بگنجانند و نتیجه چنین شده که برای ایران نیز این کنوانسیون یک توافق مهم محسوب می شود و همه دستاوردهای ممکن را جمع دارد لذا می توان به استواری آن امیدوار بود.

ایران به صبوری و مقاومت تا دستیابی به حقوقش شهرت دارد. هیچگاه هدف ایران در این مقطع چنین نبود که پرونده را در یک گام ببندد، هدف ایران در این مرحله بنیادین برقراری یک رابطه مستحکم میان کشورهای ساحلی خزر بود که به میزان چشمگیری موفق شده است. درگیری به بحث درباره «حقوق حاکمه» از بستر و زیر بستر اگر صد سال دیگر هم طول بکشد به زیان ایران نیست و زین پس ایران به پشتوانه این کنوانسیون ابزار کارآمدی طی چانه زنی با چهار کشور دیگر در حوزه های گوناگون در دست خود دارد.

مجموع پنج کشور ساحلی و آبهای خزر در نقشه مسیرهای تجارتی جهان “پلی میان شرق و غرب” هستند. البته که جغرافیای ایران برتری محسوسی نسبت به دیگران داشته و دارد اما به واسطه مقررات این کنوانسیون مکمل، ایران در کیفیت شراکت چهار کشور دیگر با تجارت جهانی به طور موثری نظارت خواهد داشت. مقررات این کنوانسیون بر مناطق کلیدی ترانزیتی جهان سایه گسترانیده است و بی تردید بر جنس مواضع سیاسی شرق و غرب در قبال ایران تاثیر خواهد گذاشت.

از نظر مساحت کشور تا همین جا هم معلوم است که با ترسیم هر خط مبدا ( که به آینده نامعلوم موکول شده) عرض محدوده «حاکمیت» ایران در آب خزر بیش از آن شده که تطبیق احتمالی کنوانسیون حقوق دریاها ١٩٨٢ مشخص می کرد و اگر گفته می شود که ایران موفق بوده در تنظیم یک رژیم حقوقی مطلوب برای خزر موثر باشد به پشتوانه وسواس چندین ساله کارشناسان خردمند وطن بر حفظ تمامیت ارضی ایران است. به سود منافع همه کشورهای ساحلی، طی تعریفی ظاهرا متناقض در این کنوانسیون، موجودیت «خزر» همچون دریای بسته ای توصیف شده که با آب های آزاد هم ارتباط دارد و البته اراده همه طرف ها (از جمله روسیه که بر معبر آب های آزاد به خزر حاکمیت دارد) بر اعتبار این تعریف متمرکز است.

جنس موضعگیری ایران در حقوق حاکمه و حاکمیت و صلاحیت را می توان در مصوبات پیشین مجلس شورای اسلامی درباره خلیج فارس و دریای عمان نیز مطالعه کرد. کنوانسیون رژیم حقوقی خزر هم حاصل چندین سال مطالعه واقعبینانه است که نه شباهتی به برجام دارد و نه ترکمانچای! با دستیابی به این توافق چشمگیر می توان مصداق بارزی از برد – برد داشت، به توان دیپلماسی ایران مفتخر بود و این نتیجه را آنچنان درس آموز یافت که حتی اگر در مدارس هم تدریس شود نابجا نباشد! می توان به محصلین آموخت که انحراف از اصول و اقدام به چرخش های ناگهانی، هیجانی و بی مبنا (با هر نیت خیر) لاجرم به ناکامی خواهد انجامید و اگر قرار باشد در سرانجام یک مذاکره به دستاوردی پایدار و افتخار آمیز دست یافت هرگز نباید تسلیم زورگویی شد یا پیگیر تحمیل ناروای دلبخواهی ها به دیگران بود. (لا تَظلِمون و لا تُظلَمون)

(به احترام انضباط و ابتکار تیم دیپلماسی ایران برای خروج از بن بست مذاکرات و گشودن این باب جدید می توان ایستاد و همچنین گفت «روحانی متشکریم»!)

مسکو، انتخابات و برجام خزری