در زمین امریکا بازی نکنیم عبدالرضا شیبانی : 🔸نمی دانم چرا پس از شنیدن خبر خزر که ” خبرش خرابتر کرد جراحت جدایی ” منتظر اظهار نظر بهمن کشاورز بودم . خوشبختانه این انتظار بطول نیانجامید و نظر ایشان را در فضاهای قراگیر مجازی دیدم و خیلی از نگرانی هایم کاسته شد . 🔸 به […]
در زمین امریکا بازی نکنیم
عبدالرضا شیبانی :
🔸نمی دانم چرا پس از شنیدن خبر خزر که ” خبرش خرابتر کرد جراحت جدایی ” منتظر اظهار نظر بهمن کشاورز بودم .
خوشبختانه این انتظار بطول نیانجامید و نظر ایشان را در فضاهای قراگیر مجازی دیدم و خیلی از نگرانی هایم کاسته شد .
🔸 به نظر می رسد امریکا با خروج یک جانبه از برجام بر خلاف انتظارش ، گرچه عرض خود برد و زحمت ما نیز داشت اما نتوانست جامعه ی جهانی و بویژه اروپا و چین و روسیه را با خودش هماهنگ کند و ایران بجز اقدام نادرست آتش زدن پرچم در مجلس شورای اسلامی ، از سر خرد و تدبیر موضعگیری کرد و با این موضعگیری درست ، توپ خروج از برجام به زمین امریکا رفت
🔸 امریکایی ها براحتی یک معاهده ی بین المللی را زیر پا گذاشته و دیگران را با خودبینی تنفر آوری به هیچ گرفته بودند . اینک جنجال سازی و دروغپردازی و سیاه نمایی عوامل امریکا در مورد توافق خزر که گویا مدتی قبل از توافق ، سناریو نویسی شده بود می تواند امیدهای این کشور را در ایجاد تقابل ایران – روسیه افزایش دهد و با تهییج افکار عمومی ، آنچه را آمریکایی ها با خروج یک جانبه از برجام به دست نیاورده اند ، در این آشفته بازار بی اعتمادی و سیاه نمایی بدست آورند .
محمود صادقی عضو فراکسیون امید و استاد حقوق دانشگاه تربیت مدرس در توئیتی مدعی شد که “سهم ایران از دریای خزر از ۵۰درصد به ۱۱ درصد رسیده است.” ادعایی که با واکنش برخی حقوقدانان مواجه شد چراکه به گفته کارشناسان سهم ایران و شوروی از خزر حالت “مشاع” داشته است.
در همین زمینه به سراغ خسرو متعضد کارشناس تاریخ معاصر رفتیم تا درباره وضعیت خزر پیش از انقلاب اسلامی توضیح دهد.
خسرو معتضد مورخ تاریخ معاصر ایران در پاسخ به این پرسش که آیا سهم ایران از خزر پیش از انقلاب ۵۰درصد بوده یا خیر، گفت: به دریای خزر یا کاسپین در گذشتههای دور دریای “فراخکرت” میگفتند چون ۴۲۰ هزار کیلومتر مربع و بزرگتر از کشور ژاپن است و اطرافش هم خالی از سکنه بوده و بعدها قبایلی جمع شدند.
در دوره پطر کبیر(تزار روسیه) و اوایل قرن هجدهم، وی دستور پیشروی به طرف جنوب کاسپین میدهد و تا داغستان میآید اما بر اثر بیماری برمیگردد و نیروهای روسیه برای اولین بار در اینجا قدرتنمایی میکنند چون روسیه میخواست از دریای بالتیک تا دریای خزر جزو روسیه باشد.
طبق قرارداد گلستان ایران قدرتش بر خزر را از دست داد
وی ادامه داد: در زمان کاترین کبیر پیشروی دوباره شروع میشود و در زمان الکساندر اول ما ۱۷ ایالت قفقاز را از دست میدهیم و به موجب قرارداد گلستان هرگونه قدرتی را بر خزر از دست داده و دولت ایران اجازه کشتیرانی و کشتیرانی جنگی ندارد و کارهایی که نادرشاه برای کشتیسازی کرده بود روسها از بین برده بودند. بنابراین این دریا متاسفانه از دوره ترکمنچای مانند گلستان یک دریای روسی شد کما اینکه روسها “آشوراده” را هم گرفتند. جزیرهای که در ساحل میانکاله مدت ۷۰ سال در اختیار دولت روسیه تزاری بود و آنجا پایگاه نظامی زدند و دهها کتاب در این باره نوشته شده است و ما اختیاری در این دوره نداشتیم.
این دریا متاسفانه از دوره ترکمنچای مانند گلستان یک دریای روسی شد کما اینکه روسها “آشوراده” را هم گرفتند. جزیرهای که در ساحل میانکاله مدت ۷۰ سال در اختیار دولت روسیه تزاری بود و آنجا پایگاه نظامی زدند و دهها کتاب در این باره نوشته شده است و ما اختیاری در این دوره نداشتیم.
معتضد با بیان اینکه با انقلاب اکتبر روسیه، لنین رهبر شوروی از امتیازات گذشته صرف نظر میکند، اظهار داشت: لنین گفته بود حاضریم با ایران روابط دوستانه داشته باشیم و قرارداد فوریه ۱۹۲۱ امضا میشود. دریای خزر یک حالت دوستانه پیدا میکند و ایرانیها میتوانستند از این دریا استفاده کرده و ماهیگیری کنند.
در سال ۱۳۱۹ دریای خزر حالت مشاع پیدا کرد
این کارشناس برجسته تاریخ در ادامه گفت: اما اینکه میگویند این دریا ۵۰-۵۰ بود! باید بگویم در ۱۳۱۹ اختلافی بین ایران و شوروی بر سر خزر پیش آمد و آلمان وساطت کرد. آلمان نازی متحد دولت اتحاد جماهیر شوروی بود و در نشستی طرحی تهیه شد و خزر مشاع شد. مشاع مثل این است که شما در پارکینگ منزل خودت میتوانی ماشین بگذاری اما حق نداری در پارکینگ اتاق و استراحتگاه بسازی. دریای خزر با مذاکرات دوستانه ۱۳۱۹ و قرارداد بازرگانی ایران و روسیه مشاعی بود.
در زمان شاه ناوگان شوروی جلوی کشتیهای ایران در خزر را میگرفت
وی افزود: با این حال اینطور بود که وقتی از محدوده ۷۰۰ کیلومتر طول بین خلیج حسینقلی در شرق تا شهر آستانه جلوتر میرفتی، ناوگان شوروی جلوی شما را میگرفت و حتی زمان محمدرضا شاه پهلوی که در اواخرش روابط ایران و شوروی خوب شده بود، وقتی کشتی ایرانی میخواست به سمت ولگا برود، در یکی از بنادر شوروی پیاده میشدند و افسر نیروی دریای شوروی سوار میشد و بعد اجازه میدادند حرکت کند.
معتضد با بیان اینکه ادعای “دریای نصف-نصف” بهیچوجه مورد قبول نیست، اظهار داشت: آن زمان یک کشور به نام ایران بود و یک کشور به نام شوروی و دریا اصطلاحاً “سرزمینی” بود. اکنون با ایجاد کشورهای آذربایجان، قزاقستان که طویلترین ساحل را دارد و روسیه و ترکمنستان، این دریا فقط بین دو کشور نیست و کشورهای دیگری هم آمدند و نمیشود گفت ما خیانت کردیم. طبق قراردادهای بینالمللی دوازده مایل حق هر کشوری است و بعد از آن یک محوطه مشترک است و در آن میتوانند ماهیگیری کنند.
خواهشهای وزیر خارجه ایران به ژنرال روس و پاسخ وی
این مورخ تاریخ معاصر ایران خاطرنشان کرد: در زمان محمدرضاشاه هم دریا “نصف-نصف” نبود. ما وقتی در جنگهای قفقاز شکست خوردیم در همان عهدنامه گلستان بادکوبه و لنکران را از دست دادیم. در کتاب تاریخ سیاسی قاجاریه که دکتر ابراهیم تیموری نوشته، خواهشهای “میرزا ابراهیم معتمدالدوله نشاط” وزیر خارجه ایران را به ژنرال روسی آورده که میگوید”تو را خدا تعدادی از ایالتهایی که از ما گرفتید برگردانید” ژنرال روسی میگوید “جایی که سرباز روس میگیرد برنمیگرداند.” اینکه بگوییم دولت ایران اکنون مرتکب خطا شده است، ضمن انتقادات زیادی که به سیاست خارجه دولت دارم و سیاست خارجهاش را نمیپسندم چنین چیزی نیست و واقعیات نشان میدهد در زمان محمدرضا شاه پهلوی و در زمان رضاشاه و دورههای مختلف ایران به یک نوع “حفظ وضع موجود” تن داده بود.
در کتاب تاریخ سیاسی قاجاریه که دکتر ابراهیم تیموری نوشته، خواهشهای “میرزا ابراهیم معتمدالدوله نشاط” وزیر خارجه ایران را به ژنرال روسی آورده که میگوید”تو را خدا تعدادی از ایالتهایی که از ما گرفتید برگردانید” ژنرال روسی میگوید “جایی که سرباز روس میگیرد برنمیگرداند.”
وی افزود: الان به خیابان بروید و از مردم بپرسید قفقاز(مناطق جداشده در ترکمنچای و گلستان) چه زمانی به ایران برمیگردد؟ اکثریت میگویند قرار بوده بعد از ۱۰۰ سال این ممالک به ایران برگردد. کجا ما این مناطق را اجاره دادیم که برگردانند؟ به زور از ما گرفتند و ۵۰۰ هزارنفر ایرانی در جریان جنگهای قفقاز بین ایران و روسیه کشتند. بنابراین این حرفها یک مقدار هوچیگری است.
معتضد تصریح کرد: مثل مدیترانه که دور تا دورش کشورهای مختلف هستند، خزر هم اکنون کشورهای مختلفاند. در سال ۱۳۱۹ که گفتند دریا مشاع است چون نه ما کشتیرانی، نه نیروی دریای و نه توان استخراج نفت داشتیم و یک تعارفی به ما کردند که دریا مشاع باشد.
منبع: جهان نیوز
همه ی خزر فدای یک تار موی پوتین !
روسیه رو نداشته باشیم که داعش هممون رو میخوره .
اگر در بند این در مانی درمانیم .
در امضای کنوانسیون دریای خزر، آیا به تمامیت ارضی ایران خیانت شد؟ ۱۳ اوت ۲۰۱۸ – ۲۲ مرداد
همزمان با حضور حسن روحانی در اجلاس رهبران کشورهای ساحلی دریای خزر برای امضای این کنوانسیون، نگرانیهای کمسابقهای درباره احتمال پایمال شدن حقوق ایران و از دست رفتن سهم بیشتر از خزر مطرح شده است. اما آیا در امضای این توافق حقوق ایران در خزر حفظ شده یا به آن خیانت شده است؟
نزدیک به سه دهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیدا شدن سه کشور ساحلی تازه برای خزر، سرانجام کنوانسیون رژیم حقوقی جدید این دریا را روسای جمهور پنج کشور ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، قزافستان و ترکمنستان امضا کردند.
متن امضا شده یک سند مادر است و حاصل ۲۶ سال مذاکره درباره رژیم حقوقی دریای خزر که مبنای تصمیم گیریهای بعدی است و می توان از آن با عنوان قانون اساسی دریای خزر یاد کرد.
آیا سند امضا شده سهم ایران را مشخص کرده یا در آن تاثیر میگذارد؟
کنوانسیون جدید حقوقی دریای خزر به هیچ عنوان وارد تعیین مرزها و محدودهای آبی نشده است و این موضوع را موکول به گفت و گوی دوجانبه کشورهای با یکدیگر کرده است. همه کشورهای خزر بخشهای ملی و سهم خود از آب های خزر را با توافقهای دوجانبه مشخص کردهاند. ایران همواره این روش را رد میکرد و تاکنون محدود دریایی خود را با دو همسایه آبیاش در خزر یعنی جمهوری آذربایجان و ترکمنستان نهایی نکرده است.
آیا تعیین نشدن سهم کشورها ضعف کنوانسیون است؟
کنوانسیون رژیم حقوقی جدید دریای خزر همانند اغلب کنوانسیونهای مقررات و حقوق دریاها وارد تقسیم محدودهای ملی در دریا نشده و فقط به اصول کلی اشاره دارد.
این کنوانسیون مشخص کرده که همه کشورهای ساحلی خزر از حق پانزده مایل دریایی آبهای سرزمینی و ده مایل دریایی حق انحصاری ماهیگیری برخوردارند. این که این ۲۵ مایل در نهایت از چه فاصلهای از ساحل دریا و خشکی آغاز میشود و شکل جغرافیایی آن چگونه است باید در مذاکرات دو و سه جانبه کشورها معلوم شود.
آیا پس از فروپاشی شوروی سهم ۵۰ درصدی ایران از بین رفت؟
نه ایران و نه روسیه (که بعدها پس از سقوط تزارها به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی تغییر کرد) مالک درصد مشخصی از آبهای خزر نبودهاند. در دو پیمانی که در فاصله سقوط تزارها تا سقوط اتحادجماهیر شوروری میان دو کشور امضا شد، ابتدا حق کشتیرانی ایران در خزر که با عهدنامه ترکمنچای نقض شده بود، برگشت و سپس خزر “دریای مشترک میان ایران و شوروی” خوانده شد.
به جز این حتی مرز دریایی ایران و شوروی هم در خزر هرگز تعیین نشده بود. در داخل مرزهای اتحاد جماهیر شوروی هم مرز دریایی بین جمهوریهای آن وجود نداشت و عملیات نفتی فقط بر حسب نزدیکی به مناطق دریایی به هریک از جمهوریها داده شد.
آیا ایران پس از فروپاشی شوروی خواستار تصاحب ۵۰ درصد دریای خزر بود؟
در هیچ یک از اسنادی که از اظهارات مقامهای ارشد جمهوری اسلامی، متن توافقها و مذاکرات تعیین رژیم حقوقی جدید خزر در دسترس است، اشارهای به حق پنجاه درصدی ایران نشده است. مقامهای ایرانی بارها خزر را دریای مشاع بین ایران و شوروی خواندهاند اما رسما خواستار سهم پنجاه درصدی نبودهاند به دلیل اینکه ایران پیش از فروپاشی شوروی صاحب چنین سهمی نبوده و اصولا طرح چنین درخواستی هم مبنایی در حقوق بینالملل و حقوق دریاها ندارد.
آیا ایران از مواضع روسیه و سه کشور تازه حاشیه خزر بیاطلاع بود؟
روسیه و جمهوریهای مستقل شده پس از فروپاشی شوروی، در یک توافق تاریخی پیمانی را امضا کردند که به تمام تعهدات بینالمللی و قراردادهای امضا شده در زمان اتحاد جماهیر شوروی پایبند باشند.
دو قراردادی که ایران شوروی درباره دریای خزر امضا کرده بودند هم از جمله پیمانهایی بود که این کشورها خود را به آن متعهد کردند بنابراین ایران از مواضع روسیه و کشورهای جدید حاشیه خزر مطلع بود و در مذاکرات دوجانبه بر معتبر بودن این قراردادها تاکید شده است.
هیچ کدام از این قراردادها مستند به سهم پنجاه درصدی ایران و روسیه در خزر نیست.
آیا امکان داشت که چهار کشور با اعطای پنجاه درصد از خزر به ایران موافق باشند؟
واقعیت جغرافیایی خزر و اصول حقوقی حاکم بر دریاها در تضاد با چنین استدلالی است و سابقه قابل اعتنایی هم در تاریخ روابط بینالملل ندارد. در صورتی که ایران درخواست سهم پنجاه درصدی از خزر را داشت و به فرض این که چهار کشور با چنین درخواستی موافقت میکردند، حاکمیت ایران میتوانست تا نزدیکی مرزهای روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان امتداد پیدا کند که امری بسیار دور از واقعیت است و آمادگی این کشورها برای پذیرش چنین سهمی تخیلی است.
فروپاشی شوروی اصولا بر مرزهای ایران اثری نگذاشته که زمینه سهم بیشتر یا کمتر ایران در خزر شود.
ایران در اولین مذاکرات تقسیم دریای خزر چه می خواست؟
اولین نشست وزرای خارجه کشورهای ساحلی دریای به ابتکار ایران و در ماههای آخر ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در آبان ۱۳۷۵ (نوامبر ۱۹۹۶) در تهران برگزار شده است. پیش از این اجلاس، نشستهای دوجانبه متعددی میان رهبران کشورهای ساحلی و مقامهای وزارت خارجه انجام شده است.
در همه این نشستها، مقامهای ایران از معتبر بودن دو پیمانی که ایران و شوروی امضا کرده بودند و از ضرورت تعیین رژیم حقوقی جدید سخن گفتهاند. در این مذاکرات طرح ایران ابتدا تقسیم دریا به قسمتهای مساوی بود اما پس از مدتی ایران اعلام کرد که بر اساس حق تاریخیاش در دریای خزر، سهم خود را بیست درصد میداند و چهار کشور دیگر میتوانند مابقی را هر طور خواستند تقسیم کنند.
آیا موضع ایران در تعیین سهم از دریای خزر تغییر کرده؟
از ماههای اول فروپاشی شوروی تاکنون ایران کمابیش حاکمیت خود را بر بیست درصد خزر اعمال کرده و تفاوت یا چرخشی در مواضع خود نداده است. هرچند منوچهر متکی وزیر خارجه اول دولت محمود احمدی نژاد گفته بود که امکان سهم بیست درصدی از خزر برای ایران وجود ندارد اما در عمل ایران تاکنون توانسته از ادعایی که بر یک پنجم مساحت خزر دارد، دفاع کند.
در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ایران برای حفاظت از سهم بیست درصدی خود، با اخطار کشتی نظامیاش مانع فعالیت اکتشافی شرکتهای نفتی برای آذربایجان شد.
سال گذشته و همزمان با نگرانی شماری از نمایندگان مجلس ایران درباره سهم این کشور از دریای خزر، مقامهای ارشد نیروی دریایی ارتش در مجلس حاضر شدند و فرمانده این نیرو اعلام کرد که ارتش ایران بر بیست درصد دریای خزر حاکمیت دارد.
چه مفادی در کنوانسیون وجود دارد که با مواضع پیشین ایران تفاوت دارد؟
ایران تا سالهای اخیر از طرح بهره برداری مشاع از منابع دریا (شیلات) و منابع کف آن (انرژی) حمایت میکرد. روسیه هم طرفدار این روش بود اما سه کشور دیگر دریای خزر مدافع تقسیم دریا به مناطق ملی بودند. ایران و روسیه همچنین توافقهای غیر پنج جانبه را قبول نداشتند و ضرورت اجماع کامل در تصمیمگیرها از مصوبات اصلی درباره خزر بوده است.
به دلیل اختلافاتی که درباره شیوه اعمال حاکمیت مشترک یا مشاع وجود داشت و با امضای توافقهای دوجانبه و سه جانبه کشورهای دیگر ایران در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت و از طرح تقسیم خزر به مناطق ملی دفاع کرد. تعیین مناطق دریایی بر اساس گفتگوهای دوجانبه هم اینک در سند کنوانسیون رژیم حقوقی جدید دریای خزر گنجانده شده و ایران هم آن را امضا کرده است.
به بیان دیگر آنچه که در مواضع ایران تغییر کرده، “تاکتیک” های فنی است برای سهم بیست درصدی از خزر.
آیا گفت و گوهای دوجانبه برای تقسیم خزر به ضرر ایران است؟
در اغلب مناطق دریایی جهان، تقسیم دریا با تعیین محدودهای ملی با حضور کشورهای ذی نفع انجام میشود. در دریای خزر هم قزاقستان با روسیه و ترکمنستان سهم خود از دریای خزر را معلوم کرده و چون این توافق در تضاد با منافع کشور سومی نبوده، عملیات اکتشافی نفت یا ساخت و ساز جزیرههای مصنوعی در خزر آغاز شده است. به بیان دیگر این قاعده حقوقی وجود ندارد که مثلا حضور ایران در مذاکرات میان قزاقستان و روسیه برای تعیین حدود دریایی را الزام آور کند.
به همین ترتیب برای تعیین مناطق دریایی میان ایران و ترکمنستان و ایران و جمهوری آذربایجان، حضور روسیه یا قزاقستان که در این مذاکرات ذی نفع نیستند لازم نیست و فقط باعث طولانیتر شدن روند مذاکرات می شود. از این رو تعیین حدود مناطق دریایی ایران در خزر به صورت دو و سه جانبه با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان به خودی خود ضرری را متوجه ایران نمیکند.
کنوانسیون امضا شده چه منافعی برای ایران دارد؟
کنوانسیون جدید رژیم حقوقی دریای خزر امکان استفاده از دو کانال ولگا-دن روسیه که خزر را به دریای آزاد وصل می کند به رسمیت میشناسد. در سالهای پیش بخصوص در زمان تحریمهای بینالمللی و مقاطعی که روابط ایران و روسیه گرم نبوده، ایران برای رساندن کشتیهای خود از آبهای آزاد به خزر با موانع جدی از سوی روسیه رو به رو بوده است. کنوانسیون جدید استفاده از این دو کانال، با در نظر گرفتن منافع روسیه، از حقوق کشورهای ساحلی از جمله ایران شناخته است.
به جز این، به دلیل طول کم ساحل ایران، سهم این کشور در دریای خزر میتوانست تا حدود یازده درصد تقلیل پیدا کند. در کنوانسیون جدید رژیم حقوقی دریای خزر تاکید شده است که شکل نامساعد ساحل کشورها در تعیین خطوط مبدا مرزی باید مورد توجه قرار بگیرد. به این معنی، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در مذاکرات آتی با ایران برای تعیین مناطق دریایی نمیتوانند شکل ساحل ایران را بهانه کاهش سهم ایران از خزر کنند. از این جهات نه تنها خیانتی به تمامیت ارضی ایران نشده که حتی کنوانسیون جدید بندهای بهتری برای ایران نسبت به توافق های پیشین در دریای خزر دارد.
سهم نهایی ایران از خزر چگونه تعیین میشود؟
پس از مذاکره با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان و امضای توافق با این دو کشور سهم ایران از خزر شکل نهایی به خود میگیرد. این مذاکرات را وزارت خارجه بر مبنای تصمیم گیری شورای عالی امنیت ملی ایران انجام میدهد.
رئیس این شورا رئیس جمهور ایران است اما مصوبات شورا برای لازم الاجرا شدن باید به تصویب رهبر جمهوری اسلامی برسند. محمدابراهیم رحیم پور مذاکره کننده پیشین ایران در امور دریای خزر گفته که تصمیمگیری درباره سهم ایران در خزر از اختیارات آیتالله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است.
چون تعیین مرزها در زمره پیمانهای بینالمللی محسوب میشود، توافق نهایی با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان باید به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان هم برسد.
بی بی سی فارسی
http://up44.ir/previews/f46e85a195f0b976777aea248069fbe7.jpg
سلام
آقای شیبانی عزیز، درباره این که جنابعالی می فرمایید آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس کار اشتباهی بود، اولا این نظر جنابعالی است و از نظر خیلی اشخاص خبره تر از شما در عرصه سیاست، این کار عمل صحیحی بود. پس نظر شخصی شما را نمی توان مانیفست و مرام نامه مردم دانست! البته انصافا این که شما مطلبتان را با نام خودتان درج کرده اید و نه به حساب صبح میمه، جای تقدیر دارد.
ثانیا، این چه اصراری است که شما و هم طیف هایتان بین آن همه اعمال و رفتارهای درست و اشتباه که از قضا باید بیشتر در بین دولتمردان جستجو کرد، به آتش زدن پرجم آمریکای جهانخوار و جنایتکار در “خانه ملت” آلرژی پیدا کرده اید؟!
طنز تلخ روزگار آنکه برخی هم طیف های جنابعالی، همیشه حاضرند با امثال این جنایتکاران کنار بیایند و با منافع نامشروعشان سر ستیز نداشته باشند ولی با برادران مومن و متعهد خودشان در داخل هرگز حاضر به یکصدایی نیستند و همیشه از در اختلاف ها وارد می شوند!
در آخر خودم و شما را به خواندن بیشتر قرآن سفارش می کنم:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ
—————————
با سلام بدیهی است که هر کس مقاله می نویسد دیدگاه خود را بیان می کند و این دیدگاه را مانیفست و مرام نامه ی مردم نمی داند . به نظر من اگر نظام و کشوری را به رسمیت شناختیم و قواعد جهانی را پذیرفتیم نمی توانیم بعنوان حاکمیت پرچم این نظام و کشور را آتش بزنیم . آتش زدن پرچم یک کشور در مجلس که نماد حاکمیت است با حرکت خودجوش و نمادین مردم در خیابان تفاوت دارد . خروج ترامپ از برجام در بین افکار عمومی مردم امریکا با انتشار کلیپ آتش زدن پرچم در مجلس توجیه شد و این کار مورد استفاده ی رسانه های صهیونیستی و امریکایی قرار گرفت . ضمنا استحضار دارید که آتش زنندگان هم روزهای بعد به سختی حاضر می شدند از کار خود دفاع کنند و این اقدام اجماع عمومی را علیه خود داشت .
برترین ها :
خوشحالی مهراب از کم شدن سهم ایران در خزر
http://www.bartarinha.ir/fa/news/759123
اگه کاسه ای زیر نیم کاسه نیست چرا حالا که ترامپ زد زیر برجام اینا رفتند برای تقسیم خزر.
پشت پرده حتما پوتین گفته حرف منو گوش نکنید در برابر نفت غذا بهتون نمیدم !
روزی با یکی از دوستان که نویسنده و فیلم نامه نویس نیز بود و هم اکنون در قید نمی باشد ؛ مشغول بحث درباره ی اصطلاحات غلط رایج در زبان فارسی بودیم . گفتم : هیچ می دانید ؛ عبارت ( شاید کاسه ای زیر نیم کاسه است ) غلط و ضرب المثل ( شاید زیر کاسه ، نیم کاسه ای است ) صحیح است ؟
از آن جا که او گمان می کرد ، هر عبارتی که گوشش از کودکی با آن الفت پیدا کرده و مأنوس شده ، درست است ، گفت : نه عبارت اول صحیح است ! چرا که طرف کاسه ای را به صاحبش نشان می داده که روی آن نیم کاسه ای بوده و به علت نیمه بودن دور از چشم او باقی می ماند و نیم کاسه به جای کاسه به صاحبش حوالت داده می شد ، چون او تنها ، کاسه را دیده ، نه نیم کاسه را !!
این عبارت تا حدی مضحک و خنده دار بود و هست که هر وقت به یاد آن می افتم خنده ام می گیرد!
اصولا برداشت ایشان از اصل این ضرب المثل بسیار غلط بوده و هست ، زیرا آن بزرگوار به طور کل با تاریخچه و ریشه ی این ضرب المثل آشنایی نداشتند !
در پاسخ گفتم : اساسٱ چه نیازی بود نیم کاسه ، در کاسه قرار داده شود ؟ اگر بحث ، فریب ذهن کسی است بسیار خب ، نیم کاسه را جایی پنهان کند ، بعد ، به صاحب گیجش باز گرداند !
ادامه دادم : بر خلاف زعم حضرت عالی ، نیم کاسه ، به معنای کاسه ی نصف شده نیست ، بلکه در گذشته ، مفهوم کاسه ی کوچک از آن اراده می گردید و شما به تفسیر واقعی ضرب المثل واقف نیستید !
قضیه از این قرار است :
در قرون گذشته که یخچال وجود نداشت ؛ ظرفهایی که در آن مواد غذایی بود ، به زیر زمین های خنک و یا اماکن سرد سیر انتقال می یافت تا بدین طریق از فساد آن جلوگیری به عمل آورده شود و برای این که گربه یا موش و دیگر حشرات و حتا گرد و غبار به آن دسترسی نداشته باشد ؛ ظرف بزرگ تری را به صورت وارونه به روی آن قرار می دادند ! و مردم چون تنها ظرف وارونه را می دیدند و ظرف زیرین آشکار نبود ؛ می گفتند حتما زیر کاسه ، نیم کاسه ای استو کم کم این عبارت به صورت ضرب المثل در آمد که کسی به خواهد روی عملی را بپوشاند طرف مقابل می گوید : شاید زیر کاسه ، نیم کاسه ای باشد !
پر واضح است کاسه ، زیر نیم کاسه یا کاسه ی کوچک قرار نمی گیرد
برای صحت مطلب می توانید به کتاب ضرب المثلها رجوع کنید !
جالب است که بدانید ؛ با دلایلی که ذکر کردم؛ دوست محترم من به آرامی و با خون سردی کامل فقط گفت : نه عزیز من ! اشتباه می کنی ، این طور نیست
فضل الله نکولعل آزاد
فعلا که امریکا توی زمین ما هر جور دلش می خاد بازی میکنه.