علی اسماعیلی – منطق درست دینداری

منطق درست دینداری
مدتیست در زندگی ، احوال و زمانه بزرگ مرد انقلاب اسلامی شهید دکتر بهشتی مطالعه می کنم. در خلال این مطالعات به این نتیجه رسیدم که شهید بهشتی دقیقا مصداق این عبارت امام حسین هستند که اخلاق و منطق دینداریشان اشبه به رسول خدا است. شهید بهشتی در هر زمینه ای ( فردی ، اجتماعی ، سیاسی ، خانواده و… ) درست و دقیق عمل میکردند و این عملکرد درست نتیجه منطق درست دینداری و فهم درست از اسلام و سنت پیامبر و سیره اهل بیت است.
در ذیل چند نمونه از رفتار شهید بهشتی را با هدف الگو گرفتن تقدیم می کنم:
عکس العمل شهید بهشتی با فردی که گفت من بهایی هستم :
یکی از همراهان شهید بهشتی نقل می کنند که : داشتم با دوستم سر رفتن به مسجد بحث می کردم که آقای بهشتی هم به ما رسیدند. خیلی شاد و پر نشاط بودند .با ما احوال پرسی کردند و به ما گفتند بیایید برویم مسجد. دوست من گفت آقا اصلا من بهایی هستم .دلم نمیخواهد نماز بخوانم. من خیلی ناراحت شدم و به دوستم توپیدم که چرا این حرف را زدی؟ اما آقای بهشتی گفتند: چقدر خوبه آدم صریح و صادق عقیده خودش رو بگه . دکتر بهشتی ادامه دادند: ما اگر بمیریم از ما نمیپرسند چقدر تعصب داشتی؟ بلکه از ما می پرسند چقدر تحقیق کردی. بعد هم دکتر بهشتی با دوست من درباره بهائیت و اعتقادات بهایی گفتگو کردند و نحوه تعامل ایشان به گونه ای بود که آن فرد تبدیل شد به یک نمازخوان و مسجدی پرو پاقرص .
۲- همه اسلام عقلانی است:
دکتر بهشتی اعتقاد داشتند که هیچ حکم اسلامی نیست که نتوان آن را توجیه عقلانی کرد.هر حکمی را شما نگاه کنید یک توجیه عقلانی دارد.دکتر بهشتی معتقد بودند که این ویژگی عقلانی بودن دین اسلام باعث میشود این دین جهانی باشد.
۳- برخورد با قاضی متخلف :
تخلف دو قاضی ثابت شده بود .گفت باید علنی محاکمه بشوند تا همه بدانند نظام اسلامی اهل تسامح با مسئول خاطی نیست و هر دو قاضی به صورت علنی محاکمه شدند.
۴- نحوه برخورد با همسر بنی صدر
یکی دو روز میشد که بنی صدر فرار کرده بود. از دادستانی رفتیم و همسر بنی صدر را بازداشت کردیم. وقتی دکتر بهشتی موضوع را فهمیدند به رئیس دادستانی زنگ زدند و گفتند چرا این کار را کرده اید؟ ما که با همسر بنی صدر مشکلی نداریم.ایشان که تخلفی مرتکب نشده است و هر لحظه ای که ایشان در زندان بماند گناهش بر گردن جمهوری اسلامی است.دکتر بهشتی دستور دادند سریع تحقیق کنند و بعد مشخص شد که موردی نبوده و دکتر بهشتی دستور دادند ایشان آزاد شود. دکتر بهشتی به مسئول رسیدگی به این موضوع گفتند : چرا ما باید قصاص قبل از جنایت بکنیم؟ ما نباید به حکم تصورات خودمان به افراد ظلم کنیم.
۵-ایشان معتقد بودند که هر انسان یک کتاب سربسته است که اوراق این کتاب با اوراق کتاب انسان دیگر تفاوت بسیاری دارد و بالاترین خدمت به جامعه انسانها و محکم ترین پایه برای بهتر زندگی کردن این است که اندیشیدن را به آنها بیاموزیم.
( اقتباس از کتاب هم حسینی بود .هم بهشتی ) نوشته مهدی آقایی .نشر معارف )