مردم معترض برانداز نیستند؛ مسئولان ناکارآمد براندازند

2018-01-26
88 بازدید

  «دکتر امیر محبیان» که از او به عنوان نظریه پرداز جریان اصولگرایی نام برده می شود، از جمله روزنامه‌نگاران و سیاست‌مدارانی که صراحت تحلیل و واقعیت کلام او بر رویکرد سیاسی اش می چربد، بدین معنی که کمتر تلاش می کند در ارائه نظریات و بیان تحلیل ها ابتدا منویات سیاسی و جناحی اش را […]

 

۸۳۴۱۸۴_۵۱۷

«دکتر امیر محبیان» که از او به عنوان نظریه پرداز جریان اصولگرایی نام برده می شود، از جمله روزنامه‌نگاران و سیاست‌مدارانی که صراحت تحلیل و واقعیت کلام او بر رویکرد سیاسی اش می چربد، بدین معنی که کمتر تلاش می کند در ارائه نظریات و بیان تحلیل ها ابتدا منویات سیاسی و جناحی اش را دنبال کند و سپس به بیان نظر بپردازد؛ بر همین اساس می توان  محبیان را جزو آندسته از تحلیل گران سیاسی خواند که واقع گرایی را بر سیاسی کاری در بیان تحلیل مقدم می دارد.

به گزارش «تابناک»، محبیان اکنون استاد یار و مدرس فلسفه غرب دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی است. او همچنین موسس حزب نواندیشان، رییس مرکز پژوهشی راهبردی آریا و مدیر عامل خبرگزاری آریا نیز هست. پس از اعتراضات مردمی اخیر و با آرام شدن فضا به سراغ او رفتیم تا به بررسی ریشه ها و دلایل شکل گیری اعتراضات اخیر بپردازیم و اقداماتی که باید پس از این اتفاقات برای اقناع معترضان شکل بگیرد را بررسی کنیم.

آنچه در ادامه می خوانید مشروح پرسش های خبرنگار «تابناک» و پاسخ های «دکتر امیر محبیان» است.

پس از اتفاقات اخیر و اعتراضات مردمی آن بخش از وظایفی که بر عهده دولت قرار دارد، به چه شکل طی طریق خواهد کرد؟

 

اعتراضات دیماه فوران مطالبات انباشته مردم بود

ابتدا دولت باید دریافته باشد که مخاطب این اعتراضات است. متاسفانه معمولا پس از رخدادهایی اینچنین هر فرد و سازمانی بجای این که نقش خود را در وقوع حوادث جستجو کند و به اندازه خود رفع مشکل کند؛ سهم دیگری را جستجو کرده و فرافکنی می کند. شخصا براین باورم که دولت های ( پیشین وفعلی)در ظهور پدیده اعتراضات موثر بوده اند و مطالبات انباشته ناگهان در دیماه ٩۶ فوران کرد. دولت فعلی هم در این وضع مقصر بود؛ تقصیرشان بالا بردن انتظارات مردم از طریق دادن وعده هایی بود که تحقق آنها اگر نگوییم ناممکن ، حداقل فعلا بسیار دشوار است.

 

از سوی دیگر جهش های قیمتی در کالاها یا أقلامی که برای مردم نماد  وشاخص شمرده می شود مثل نان و سوخت و امثالهم یا ادامه تخریب دولت های پیشین در سخنان مقامات  و نیز نحوه برخورد از بالا با توده ها توسط مسئولان و اتخاذ ادبیات ارباب – رعیتی و بی اعتنائی به خواست ها توسط بعضی از آقایان  مردم را عصبانی کرد. همیشه گفته ایم مردم صداقت را در کلام تشخیص و ترجیح می دهند. رییس جمهور محترم اگر صادقانه با مردم بعضی از مشکلات را مطرح کند بسیار عوارض کمتری خواهد داشت تا طرح به اصطلاح سیاستمدارانه مسایل و لا پوشانی های واضح!

نقش طبقه اشرافی نوین حکومتی در اعتراضات اخیر

اتخاذ ادبیات همدلانه  از موضع خدمتگزار و نه از موضع ریاستی باعث  افزایش میزان پذیرش سخنان می شود.  لحن  سخن بسیار مهمتر از  ادعاهای درون سخن است.  باید به وضعیت مردم از نگاه مردم نگریست؛ در تمام دوران جنگ امام خمینی (ره) اجازه افزایش قیمت  نان را نداد؛ زیرا از اهمیت نان در سفره مردم بویژه مردم مستضعف خبر داشت.

یک لحظه باید خود را جای  کسی گذاشت که بدلیل تاخیر در پرداخت حقوق  قادر نیست أجاره خانه خود را پرداخت کند یا در تامین پول تو جیبی فرزند یا حتی در خرید خوراک شب خانه مشکل دارد؛ چه رسد به آن که ده‌ها ماه حقوق نگرفته باشد. باید درد مردم مستضعف را چون خود آنها درک کرد. شاید بخشی از  مشکلات از آنجاست که ما با طبقه ای از اشراف نوین حکومتی مواجه شده ایم که دغدغه های آنها فرسنگ ها با دغدغه مردم کف خیابان فاصله دارد.

آیا باید چشم انتظار تغییر در کابینه بود؟

تغییر در کابینه بدون تغییر نگاه بی‌فایده است

تغییر در کابینه اگر نوع نگاه تغییر نکند، هیچ فایده ای نخواهد داشت. روسای جمهور ما باید بدانند که آنها رییس مردم نیستند بلکه  مستخدم مردم (نه در شعار بلکه به واقع)هستند تا مسایل آنها را حل کنند. منظور من آن نیست که روسای جمهور منافع مردم را قربانی رضایت روز آنها کنند! خیر. باید با یک کرشمه دو کار کنند؛ باید منافع دراز مدت و میان مدت کشورو نیاز روز جامعه را همزمان در نظر داشته باشند.

اصلا مهم نیست وزیر دولت زن باشد یا مرد باشد از این جناح باشد یا از آن جناح ، مهم آنست که روزبروز مردم در پناه اقدامات دولت احساس آرامش کنند؛ احساس کنند که غبارهای تردید کنار می رود و آینده روشن آشکار می شود. شاخص های کشف رضایت مردم نشان می دهد مردم تاحدودی از امنیت و بهداشت و سلامت راضی هستند، اما سایر شاخص ها از عدم رضایت حکایت دارد.

مردم معترض برانداز نیستند؛ مسئولان ناکارآمد براندازند

ملاک انتخاب وزیر و ارزیابی کار او باید کارآمدی و رضایت عمومی باشد. مردمی که به عنوان صاحب کار معترض نسبت به عملکرد مسئولان به خیابان آمدند برانداز نبودند؛ باید مسئولانی را که ناتوان در کار بودند و بر نارضایتی افزودند؛ برانداز شمرد. چرا مسئولانی که ناکارآمدیشان ثابت می شود؛ پاسخگو نیستند؟ چرا جابجا می شوند و در پست جدید ادامه ناکارآمدی می دهند؟ اینهافقط دهن کجی به مردم نیست؛ اینها براندازی نرم از طریق عصبانی سازی مردم است. مخاطب من این دولت و آن دولت نیست مخاطب من یک رویکرد ناسالم و غیر متعهدانه به منافع ملی است.

مسئولی که بدون کفایت پست می‌پذیرد را باید ضد انقلاب بدانیم

انقلابی بودن متعهد بودن به خواست و رضایت مردم است که باعث تثبیت پایه های نظام اسلامی می شود؛ چرا مسئولی را که بدون کفایت پست می پذیرد و مردم را به نظام اسلامی و دین بدبین می کند؛ ضد انقلاب نمی دانیم ولی آن کارگر و کارمند محروم را که گرسنگی اش را فریاد می زند؛ مقصر می شناسیم؟

سازمان بازرسی کل کشور و قوه قضاییه ؛ نهادهای نظارتی باید میزان تطابق عمل مسئولان با وعده هایشان و برنامه هایشان را بررسی کند و به مردم و حتی رییس جمهور گزارش کنند تا فرد بی کفایت برای همیشه از سیستم مدیریت کنار رود نه آن که پاداش یابد.  رییس جمهور محترم موظف است برای حفظ منافع مردم و آبروی دولت خود با مدیران ضعیف با قاطعیت برخورد کند؛ه مزمان مدیران موفق را تشویق کند؛ هیزم هایی که آتش را شعله ور می کند در مجموعه مدیریتی است نه در خیابان ها! راه را اشتباه نرویم.

اگر بنا به تغییر باشد در حوزه های اقتصادی و اجتماعی کابینه اصلاحی صورت خواهد گرفت یا خیر؟

روحانی اگر می‌خواهد هدف امواج سنگین اعتراض نباشد برای تغییر دست بکار شود

این به تصمیم رییس جمهور بستگی دارد. اگر رییس جمهور مایل است هدف امواج سنگین تر اعتراض نباشد باید به سرعت دست به کار گردد. روحانی آنقدر هوشمند هست که حساسیت شرایط را بفهمد. روش های بوروکراتیک جواب نمی دهد. رویکرد انقلابی یعنی رویکرد معطوف به عمل با سرعت و هشیاری بالا بدون درگیر شدن با عوامل حاشیه ای در چارچوب باورها و آرمان هایی که نظام بر پایه آن شکل گرفته و یکی از مهمترین آن ها مردمی بودن و اتکاء به مردم محروم و معتقد است. این درکی است که من از نگرش و خواست رهبری از دولت ها دارم.

رویکرد دولت باید پس از این اتفاقات چه باشد؟ اینکه چند طرح اعلام شد برای اقشار و طبقات پایینی جامعه و به نفع آنان اجرایی می شود، کافی است؟

زمان کمی برای جراحی بدنه مدیریتی بیمار کشور داریم

آنکه بیمار است مردم نیستند؛ بدنه مدیریتی کشور است. به مردم نباید مسکّن داد بدنه مدیریتی را باید جراحی کرد. هر گونه مسامحه فرصت را از دولت گرفته و به دیگران خواهد داد؛ اگر الان درمان نکنیم در آینده نه چندان دور با جراحی های پرهزینه مواجه خواهیم بود. زمان بسیار کم است.

در خصوص برخی اتفاقات و اظهارنظرها پس از اعتراضات مردمی اخیر شاهدیم که رئیس جمهور وارد مساله شده و تک تک این مسائل را جواب می دهد؛ مثل آنچه در پاسخ به حجت الاسلام صدیقی انجام شد، به نظر شما وقت رئیس جمهور مهمتر از آن نیست که صرف این مسائل شود؟ بهتر نیست پاسخگویی به این موضوعات به سخنگوی دولت یا مقامات مرتبط در این حوزه سپرده شود؟

دهان‌های معترض و منتقد را نمی توان و نباید بست

دهان های معترض و منتقد را نمی توان بست و نباید بست. باید بجای  شکوه و شکایت از انتقاد این یا آن دلایل شکایت ها را شناخت و علت زدایی کرد. عملکرد یک دولت کارآمد بالاترین پاسخ خواهد بود.

د

در برخی اوقات هم رئیس جمهور به جای مسئولیت پذیری در نقش منتقد ظاهر شده است؛ مثلا عنوان می کند که اعتراض حق مردم است یا در تریبون ها اعلام می کند که دانشجویان و افرادی که صرفا معترض بوده اند باید آزاد شوند! بهتر نیست ایشان از جایگاه ریاست جمهوری بهره برده و به جای اعلام عمومی کردن لزوم آزادی یا لزوم انتقاد به رفع مشکلات بپردازد و یا به دستگاه های مسئول زیر نظر خود دستور بدهد که افراد یاد شده آزاد شوند و سپس انجام کار را اعلام کند نه در قامت منتقد مطالبه گر باشد؟

رییس‌جمهور نباید رهبر اپوزیسیون یا نظریه‌پرداز همه چیزدان باشد

رییس جمهور در کشور ما نباید در جایگاه رهبر اپوزیسیون یا نظریه پرداز یا فرد همه چیزدان ظاهر شود. رییس جمهور یک مدیر اجرایی ارشد است که تیمی از مدیران ارشد را برای حل مسایل کشور و هدایت امور هماهنگ می کند همین. موفقیتش را هم در کارکردش و نه گفتارش باید سنجید.

از نظر شما مهمترین اتفاقاتی که باید بیافتد تا شاهد چنین اعتراضاتی نباشیم یا حداقل در این سطح اعتراضات مردمی به ویژه در شهرهای کوچک صورت نگیرد، چیست؟

باید صدای مردم را بشنویم و گوش‌ها را در مقابل آن نبندیم

احترام به مردم و پذیرش حق آنها برای اعتراض اولین کاری است که باید رخ دهد. اعتراض را باید به عنوان حرکتی درون سیستمی پذیرفت نه علیه سیستم.

اعمال فشار بر مجموعه مدیریتی برای کارآمدی بیشتر نه بر اعمال فشار بر مردم معترض.

شنیدن صدای مردم نه بستن گوش ها یا متهم سازی آنها.

فراموش نکنیم صدای مردم صدای انقلاب اسلامی است نه علیه آن.

برای حمایت از منافع بعضی افراد بی کفایت نباید مردم بویژه مستضعفان و محرومان را که پشتوانه اصلی انقلاب اسلامی هستند؛ کنار نهاد.