مشاهدات یک روزنامه نگار عرب از تجمعات اخیر تهران

2018-01-03
61 بازدید

 یک روزنامه‌نگار عرب در خلال تجمعات اخیر به تهران آمد و شرحی از مشاهدات میدانی خود را منتشر کرد. به گزارش فرارو، کمال خلف، روزنامه‌نگار فلسطینی، خاطرات خود از سفر به تهران را طی یادداشتی در روزنامه رأی الیوم تشریح کرد و نوشت: صبح زود هواپیما در فرودگاه امام خمینی (ره) در اطراف تهران فرود […]

۳۶۶۲۲۵_۹۵۷
 یک روزنامه‌نگار عرب در خلال تجمعات اخیر به تهران آمد و شرحی از مشاهدات میدانی خود را منتشر کرد.
به گزارش فرارو، کمال خلف، روزنامه‌نگار فلسطینی، خاطرات خود از سفر به تهران را طی یادداشتی در روزنامه رأی الیوم تشریح کرد و نوشت: صبح زود هواپیما در فرودگاه امام خمینی (ره) در اطراف تهران فرود آمد. هیچ منبع خبری درباره وقایع این کشور، جز راننده تاکسی نداشتم. در اثنای این سفر طولانی، اخبار رسانه‌ها را از طرق گوشی موبایلم پیگیری کردم.
راننده گفت به دمشاهدات روزنامه‌نگار عرب از بطن تجمعات تهرانلیل افزایش قیمت‌ها، تظاهراتی در بیش از یک شهر برگزار شده و تهران نیز شاهد چند تظاهرات پراکنده، مشخصا در جنوب پایتخت، بود. راننده مفصلا در سرزنش روحانی سخن گفت و اینکه روحانی شایسته منصب ریاست‌جمهوری نیست و قالیباف، شهردار سابق تهران، شایسته‌تر بود.
صبح روز بعد، عناوین روزنامه‌های ایران، به نقل از سخنرانی روحانی نوشتند که مطالبات مشروعی وجود دارد که دولت باید به آن بپردازد و مداخلات خارجی وجود دارد که سعی می‌کند از تظاهرات استفاده کند.
در محافل نخبگان سیاسی و رسانه‌ای ایران، تقریبا درباره تاثیرات خارجی و تلاش‌ها برای بی‌ثبات‌سازی ایران اجماع وجود دارد.
در رابطه با دولت، اکنون انتظار این است که از برخی از اقدامات – بخصوص افزایش قیمت سوخت و مالیات اضافی بر شهروندان مانند عوارض سفر- عقب‌نشینی صورت گیرد. این امر بسیار محتمل است.
اینجا، آگاهان به امور دولت می‌گویند که دولت احمدی‎نژاد در حمایت دولتی اغراق کرد. این اغراق سبب مشکل دولت روحانی است. دولتی که تلاش می‌کند برای این حمایت، درآمد‌هایی تامین کند. به نظر می‌رسد که برجام، آن‌طور که دولت روحانی پیش‌بینی می‌کرد، ثمره‌ای نداشته است. زیرا همه دیپلمات‌های اروپایی که به ایران سفر کردند، به دنبال امکان‌سنجی و بررسی سرمایه‌گذاری بوده‌اند. تاکنون تهران، منفعت چندانی از توافق هسته‌ای نبرده است.
حجم تظاهرات – که من در عصر روز دوم اقامتم از نزدیک از میدان انقلاب تا دانشگاه تهران و تقاطع ولیعصر آن را دنبال کردم- به آن مقدار بازتابی که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی داشت، بزرگ نبود. تعداد شرکت‌کنندگان کم بود و از چند ده نفر بیشتر نبود. در برخی از اماکن، تعداد پلیس از تعداد تظاهرکنندگان بیشتر بود. اینجا ایرانی‌ها می‌گویند که تعداد تظاهرکنندگان در شهر‌های دیگر بیشتر است و خبر‌ها حاکی از کشته شدن یک پلیس توسط فردی مسلح در شهر نجف آباد است. این درحالی است که آمار‌ها از ۱۲ کشته در چند شهر در روز‌های گذشته خبر می‌دهد. دیروز دوشنبه، تعداد و محل‌های تظاهرات مثل گذشته بود. در تهران آشوبگری کاهش یافت.
عجیب آنست که هجمه رسانه‌های عربی و بخصوص رسانه‌های خلیجی، بیشتر شبیه “آب در هاون کوبیدن” است، زیرا اکثریت قاطع ایرانی‌ها، نه رسانه‌های عربی را دنبال می‌کنند و نه شبکه‌های اجتماعی عربی را. شاید دلیل عدم بستن دفتر شبکه الجزیره در تهران، در طول سال‌های گذشته که این شبکه به جمهوری اسلامی دشنام می‌داد، همین باشد.
این هجمه‌های خلیجی، از حوادث سال ۸۸ درس نگرفت. زیرا این هجمه‌ها به دلیل حساسیت ملت ایران و نخبگان سیاسی و فکری نسبت به مداخله خارجی – بویژه اگر از جانب عربستان باشد- نتایج معکوس داد. تلاش‌های غرب برای تاثیر‌گذاری و ارسال اشارات به داخل ایران جدی‌تر است. سوای آب در هاون کوبیدن رسانه‌های عربی، ایران به طور جدی تلاش آمریکا برای متزلزل ساختن صحنه داخلی‌اش را احساس می‌کند. اما این بار، شکست این تلاش نتیجه‌ای با این مضمون خواهد داشت: نظام ایران در مرحله آینده قوی‌تر خواهد بود.
در اینجا به عنوان نمونه، اعتصاب رانندگان ناوگان حمل‌ونقل عمومی تهران را مثال می‌زنیم. دیروز آنها، طی بیانیه‌ای گفتند که آن‌ها نمی‌خواهند، دشمنان و آشوبگران از اعتصابشان برای آسیب زدن به کشور سوء استفاده کنند.
ملت ایران – برخلاف توصیف آمریکایی‌ها و برخی از عرب‌ها – یک ملت زنده و با اراده است. تظاهرات در فرهنگ ملت ایران و شیوه بیان آن، چیز جدیدی نیست. در سال‌های گذشته، چندین بار هزاران نفر تظاهرات کردند که به جز تظاهرات سال ۸۸، اغلب این تظاهرات رنگ اقتصادی داشت. طبق ارزیابی و مشاهدات میدانی ما، سوء استفاده از تظاهرات و نگریستن به آن به عنوان یک وضعیت استثنائی که به تغییر نظام منجر می‌شود، توهمی بیش نیست.
احمدی نژاد که ۹ سال قبل، دولت‌اش با تظاهرات گسترده‌ای مقابله کرد، اکنون برخی او را مسئول وقایع کنونی می‌دانند. زیرا یاران او بودند که تظاهرات مشهد را به راه انداختند. این مرد، تمرد ناآشنایی را از خود نشان می‌دهد.
حمید بقایی، بارزترین معاون احمدی‌نژاد به اتهام فساد بازداشت و به ۶۳ سال زندان محکوم شد. آیا امروز احمدی‌نژاد در کنار یاران خود می‌ایستد؟ اگر چنین کند، چه آینده‌ای منتظر او خواهد بود؟
ایران بخشی از منطقه خاورمیانه است. هر گونه خلل در ثبات آن، بر همه بخصوص همسایگان تأثیر خواهد گذاشت. هرگونه ضعف در نظام ایران، ضرورتا به معنای قوت اسرائیل خواهد بود. آرزو میکنم همه این حقیقت را درک کنند.