درد دلهای یک همشهری وزوانی در ” وژگون نوشت “

2017-11-14
136 بازدید

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل؛ سلام وعرض ادب خدمت تمامی کاربران گرامی. چند وقتی است با پرسه زدن در کوچه پس کوچه‌ها، خیابانها، معابر و خلاصه نقطه به نقطه شهرم وزوان که الان دیگر فقط اسم(شهر)را با خود به یدک می‌کشد، متوجه عمق فاجعه در شهر شده‌ام و شاید باشند کسانی که […]

Untitled

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل؛

سلام وعرض ادب خدمت تمامی کاربران گرامی.
چند وقتی است با پرسه زدن در کوچه پس کوچه‌ها، خیابانها، معابر و خلاصه نقطه به نقطه شهرم وزوان که الان دیگر فقط اسم(شهر)را با خود به یدک می‌کشد، متوجه عمق فاجعه در شهر شده‌ام و شاید باشند کسانی که به این مهم پی برده باشند.

و آن اینکه این شهر خالی از سکنه شده و شاید به جرات بتوان گفت در بعضی از مکانها و کوچه‌ها اصلا زندگی در جریان نیست، تمام خانه‌ها خالی است و شاید فقط برای آخر هفته کسانی از اطراف و اکناف بیایند تا صندوق ماشین‌هایشان را پر از نان و ماست و تخم مرغ و گوشت و ……… کنند که ببرند به شهر محل سکونتشان و تناول کنند.

احسنت بر شما! درود بر شرفتان!
وزوان را به شکل یک لبنیانی می‌بینند که آخر هفته بیایند خرید کنند و بروند. حیف خاک که بر سر ما بریزند. واقعا به کدامین سو می‌رویم؟؟
شهر پزشک ندارد. داروخانه افتضاح. امکانات تفریحی رفاهی صفر.کار تعطیل. کارگاه و کارخانه ابدا. خانه‌های خالی فراوان. جمعیت تعطیل و……..
و خود حدیث مفصل بخوان ……

چه کسی باید کاری بکند؟؟؟؟؟؟
تو را بخدا کاری بکنید. شهر از دست رفت.
آقایانی که با سرمایه گزاف در شهرهای دیگر زندگی می‌کنید، فقط باید بمیرید تا شما را به زادگاهتان بیاورند و دفنتان کنند؟؟؟ وزوان به جنازه شما نیاز ندارد. همان بهتر که نیایید. برای شهرتان کاری بکنید.

وزوان شده محلی برای عزاداری افرادی که قریب به ۵۰سال اصلا وزوان نبوده‌اند و وقت مردن به یکباره وزوانی می‌شوند. بخدا همین اندک جمعیتی هم که مانده‌اند خسته شده‌اند از این همه نامرادی.
فقط باید اعلام کنند که می‌خواهیم مسجد بسازیم، نذری بدهیم آن هم با ۵۰ دیگ برنج و خورشت، هیئت جدید تاسیس کنیم، زمین برای مسجد و هیئت می‌خواهیم، بلندگو بخریم و….‌….
که افراد برای اینها پول بدهند.

افسوس.
اگر بگویند می‌خواهیم برای اشتغال‌زایی و رفاه مردم کاری بکنیم هیچ کس حاضر نیست قدمی بردارد. واقعا حیف خاک که بر سر ما بریزند.
به قول یکی از مردان بزرگ وزوان:
شهر وزوان فقط برای تاسوعا و عاشورا خوب است.
چون پای مشهور بودن وشکم در میان است.
همین.

روی سخنم با آن افرادی است که در خارج از شهر وزوان نشسته‌اند و می‌گویند لنگش کن.
واقعا برایتان متاسفم و بدا به حال شما که می‌توانید برای شهرتان قدمی بر دارید ولی دریغ از یک سانتیمتر قدم مفید.
و ننگ و مرگ و لعنت برآن کسانی که به افرادی که ساکن شهر وزوان هستند می‌گویند: باید از این شهر بروی تا پیشرفت کنی.
مگر جاهای دیگر چگونه پیشرفت کرده و افراد دیگر چگونه به پیشرفت رسیده اند؟؟؟؟؟؟

بیایید به خودمان بازگردیم و کمی با خود خلوت کنیم و بیندیشیم که چه شد وزوان به این روز درآمده.
باشد که سبب خیر شود.
والسلام.
نگارنده: دلسوز و گمنام.

📋کانال وژگون‌نوشت