محمد تقی معینیان نقش شاطران در قیام امام حسین (ع) در گذشته دور، رابطه افراد آدمی بویژه در مواقع فوقالعاده و هنگام جنگ و موقعیتهای خاص حمله و دفاع و لشکرکشی و ارتباط سپاهیان در مواضع مختلف و شهرها اهمیت خطیری داشته و شاطران بعد از نیروهای رزمی، نقشهای پراهمیتی در آن لحظات بحرانی به […]
محمد تقی معینیان
نقش شاطران در قیام امام حسین (ع)
در گذشته دور، رابطه افراد آدمی بویژه در مواقع فوقالعاده و هنگام جنگ و موقعیتهای خاص حمله و دفاع و لشکرکشی و ارتباط سپاهیان در مواضع مختلف و شهرها اهمیت خطیری داشته و شاطران بعد از نیروهای رزمی، نقشهای پراهمیتی در آن لحظات بحرانی به عهده داشتهاند.
فرستادن قاصدی تیزپا، باتقوی، امانتدار و بافتوت و شجاع و با نیروی بدنی کافی برای مقابله با دستبرد دشمن و دفع آنها به مأموریتهای مهم و محرمانه، و فرستادن نامهها و پیغامهای سری نظامی از شهری به شهر دیگر یا از ناحیهای به ناحیهای دیگر، چه در زمان صلح و یا در هنگام جنگ ارزش و اهمیتی فوقالعاده داشته است.
سیدالشهدا در شب ۲۸ رجب سال ۶۰ هجری زمانی که از مدینه خارج شدند در وصیتنامه خود چنین میگویند:
میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده و برای اصلاح در میان امت جدم خارج شوم.
اما م (ع)در منزلگاههای مختلف و حتی آخرین لحظات حیاتشان مدام افراد را به یاری میطلبیدند. اما م (ع) بدلیل روحیه شفاعت طلبانه و دلسوزانه حتی در حساسترین و سختترین شرایط به فکر دستگیری از گناهکاران و رشد آنها و نجاتشان از آتش جهنم بود.
اما م (ع) وقتی در منزلگاه قطقطانیه ، عبیدالله بن حر جعفی را دعوت به پیوستن به کاروان خود نمود و وی از پذیرش دعوت امام سرباز زد امام به وی فرمود :ای مردتا پیش از این خطاهای زیادی داشتی وخداوند تورا به اعمالت مواخذه می کند .آیا نمی خواهی دراین ساعت به سوی او بازگردی ومرایاری کنی تا جدم روز قیامت نزد خداوند شفیع تو باشد .امام (ع) حتی در سخت ترین شرایط هم باز به فکر دستگیری از گناهکاران ونجات آنها از جهنم بود
امام از شب ۲۸ رجب تا روز ۱۰ محرم در منزلگاههای متعدد نظیر مکه، سرزمین عرفه، صفاح، خزیمیه، زرود، ثعلبیه، زَباله، بَطنَ، شراف، بَیَضه ، عَذیب، قصر، نینوا و کربلا، پیامها و نامههای متعددی برای دعوت دوستداران اهل بیت (ع) به اقصی نقاط میفرستاد و آنان را به پیوستن به کاروان خود و قیام علیه حکومت جائر، ظلم ، فاسق و فاجر یزید دعوت میکرد نظیر سه نامه به اهالی کوفه، نامه به مردم بصره، نامه به بنیهاشم، نامه به جعده، نامه به بزرگان بصره (مالک بن مسمع، بکری، احنف بن قیس، منذر بن جارود عبدی، مسعود بن عمرو، قیس بن هیثم، عمرو بن عبیدالله بن معمّر)، نامه به مسلم بن عقیل، سه نامه به برادرش محمد بن حنیفه، نامه به فرماندار مکه، جواب نامههای جعده، میسور بن محزم، عمره و غیره این نامههای مهم که بعضاً در آنها مطالبی مهم و محرمانه نوشته میشد توسط نیروهای شجاع، باتقوی و امانتدار با سرعت و در کوتاهترین زمان ممکن از راه و بیراهه جابجا و انتقال داده میشدند. فرستادن پیامها و نامههای امام توسط قاصدان پیاده و تیزپا، مَحرم و امانتدار از راهی که نیروهای سواره نمیتوانستند بروند و به آسانی از عهده اختفای خود برآیند، کاری بسیار ارزشمند و مهمی بود که توسط این قاصدان، (شاطران ) و مأمورین پیک به سرعت انجام میشد. بعد از شهادت امام حسین (ع) ویاران با وفایش این شاطران بودند که خبر شهادت آنها را به اقصا نقاط جهان آنروز رساندن (ما شاطر حسینیم پس کوآقا ی ما درکربلا شهید شد پس خاک بر سر ما )
تاریخچه تأسیس هیأت عزاداران شاطر، در مراسم عزاداری سالار شهیدان:
در اسناد و مدارک تاریخی برای اولین بار نام هیأت عزاداران شاطر در زمان ناصرالدین شاه قاجار دیده میشود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه تحت حمایت شاه تعزیه به اوج توسعه و شکوه خود رسید. در این دوره به پیروی از خواستههای شاه تعزیه جنبههای تفریحی و تجملی پیدا کرد و وسیلهای برای اظهار شکوه و جلال سلطنت شد. بزرگان و شاهزادگان و رجال نیز به شاه تأسی کردند و اهمیت زیادی به تعزیه دادند. در عهد ناصرالدین شاه تعزیه بسیار گسترش یافت. به نحوی که در دهه اول محرم نزدیک به سیصد مجلس و دهها گروه مجلس تعزیه در تهران برپا میکردند
ناصرالدین شاه در نیاوران برای مراسم تعزیهخوانی تکایای مخصوص ساخت. بزرگترین تکیه، تکیه دولت بود که در زاویه جنوب غربی کاخ گلستان با گنجایش ۲۰ هزار نفر به دستور شاه ساخته شد. در این زمان در مراسم تعزیهخوانی در تکیه دولت، گروههای مختلف اجتماعی، کسبه و تجار و غیره هر یک هیأتهای عزاداری تشکیل و با لباسهای خاص طبقه اجتماعی و صنفی خود در نقطه از تکیه دولت جمع و به عزاداری میپرداختند. یکی از این هیأتهای عزادار شاطرها بودند که با لباسهای رنگارنگ و دستاری بر سر و تفنگی در دست وشمشیری بسته به کمر با پای پیاده و با حرکات یورغه و قیلولهوار در پایان مراسم تعزیه در محوطه تکیه میدویدند و صدای گریه و شیون آنان باعث ایجاد حزن و اندوه شدیدی در بین حاضرین در مراسم تعزیه میگردید
حضور هیأت شاطرها در مراسم تعزیه و روضهخوانیها تا پایان عصر قاجاریه وجود داشته است. حال چگونه این هیأت عزاداری در شهر میمه به وجود آمده است؟
نظرات