این ۳۸ سال…! هرگز به اندازه این دوره انتخابات ضرورت حضور همه ی مردم را پای صندوق های رای و انتخاب دوباره مرد معتدل ایران در شرایط کنونی ، یعنی دکتر حسن روحانی را احساس نکرده بودم … هرگز این قدر دلواپس تکرار تصمیم اشتباه جمعیت بی تفاوت و رای نده نبودم… هرگز این همه […]
این ۳۸ سال…!
هرگز به اندازه این دوره انتخابات ضرورت حضور همه ی مردم را پای صندوق های رای و انتخاب دوباره مرد معتدل ایران در شرایط کنونی ، یعنی دکتر حسن روحانی را احساس نکرده بودم …
هرگز این قدر دلواپس تکرار تصمیم اشتباه جمعیت بی تفاوت و رای نده نبودم…
هرگز این همه نگران نبودم که مبادا با یک انتخاب بد آینده فرزندان را بدتر رقم بزنیم …
هرگز برایم مهم نبود رئیس جمهور با چه درصد میزان رای مردم انتخاب می شود …
نه بخاطر اینکه اکنون حزبی شده ام یا مثلا اصلاح طلبم…
نه بخاطر اینکه تب سیاسی ام عود کرده …
نه بخاطر اینکه می خواهم مشت محکمی بر دهان کسی بزنم…
نه بخاطر اینکه دنبال کرسی مدیریت و یا رانت باشم …
نه …!
تنها بخاطر اینکه در این ۳۸ سال آنچه از تاریخ ایران خواندم و دریافتم اینکه از دو گروه خاطره خوبی بر جا نمانده …
آنان که می گویند اگر به ما رای بدهید دین تان را به دین ادا کرده اید و آنان که با تکیه بر چکمه هایشان می خواستند ایران را نجات دهند…
بهمن اورانی اردیبهشت ۹۶
یکی از خوانندگان مطالب شما بودم گمان من این بود که شما خیلی فکر بازی دارید ولی با درج این مطلب در سایت تعجب کردم و متوجه شدم شما هم فردی هستید که دل در گرو بیگانگانی دارد که تاکنون در این دنیای یه قول آقا امیر المؤمنین در نهج البلاغه ” قویها ضعیفها را می درند” به جز منافع خود به احدی رحم نکردند و گلوی مرد و زن و کودک مظلوم را می جوند تا به منافع مادی خود دست یابند .هر گاه چشم به دولتی داشتیم که امیدش به دشمنان بود و برای در دست گرفتن قدرت به هر لطائف الحیلی دست یازید ،باختیم .اقای اورانی ،شما یک شبه روشنفکری لیبرال مابانه را با این مطلب به نمایش گذاشتید و به رقیبان روحانی نسبتی دادید که دشمنان نظام و کشورمان سالهاست این مطالب را به مانند سم مهلک در فضای ایران اسلامی از طریق بوقهای تبلیغاتی شان می پراکنند.ای کاش برای رئیس جمهور محبوبتان خصوصیات مثبت را ذکر می کردید نه انکه طرز فکری را که بیش از دیگران برای دفاع از نظام و انقلاب سینه سپر کرده است ،زیر سؤال ببرید .شما چه ماهرانه کاندیدای محبوبتان را از جرگه مبلغین دین خارج کردید که صد البته این تکه از کلام شما صحت دارد ولی توهین اگر می کنید به چکمه هایی توهین کنید که بیگناهان را زیر پا له می کند نه چکمه هایی که پوزه بدخواهان ایران را در هشت سال دفاع مقدس محکم کوبید تا کسی جرات نگاه بد به کشور نداشته باشد.البته ماهیت نظامها و انقلابهای اصیل همینگونه است که گام به گام به پیش می رود و فکرها و اندیشه ها را بر ملا می سازد.چنانچه شما به تاریخ نظر می افکنید فقط تاریخ اشرافیان بی درد را نخوانید بلکه گاهی تاثیر این افراد بر جوامع را نیز مطالعه کنید و دلواپس ایران اسلامی باشید نه ایران دوستهایی که جز منافع باند و حزب و خانواده خود غمی ندارند و اگر ایران را در خطر دیدند به خانه های آنچنانی آن طرف آبی خود می خزند . در نظر یکی از خوانندگان مطالبتان ،با نوشتن سه سطر آخر،شما مردود شدید.
دوست گرامی
این همه برداشت آن هم غلط از یک یادداشت کوتاه شبیه معجزه است !
تلقی اشتباه شما از چکمه پوشان ناشی از عدم اطلاع از تجربه تاریخی کشورمان است . مزید اطلاع چکمه پوش کنایه به کسانی است که بدون تکیه به قانون دائما می گویند من اگر بیایم ناجی شما مردم هستم و در تاریخ قبل از انقلاب مشخص است چه کسی به این صفت مشهور است ، …ضمن اینکه یادآور می شوم ما و برادران من در جبهه به چکمه پوش شهرت نداشتند بلکه کفش های کتانی سفید کفش رزمندگان ما بود که حقیر داستان کوتاهی با همین نام سالهای دفاع مقدس نوشته ام … کفش های کتانی برادرم..
پس مراد از چکمه پوش چه کسانی هستند؟ شما که مطلب را پیچیده تر کردید جناب اورانی