این فرد ( احمدی نژاد ) فتنه ای به پا خواهد کرد

2017-04-12
76 بازدید

محمدرضا زائری در وبلاگ خود نوشت: یکبار در محضر استاد بزرگوار و پیر و مراد و مرشدمان مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبى تهرانی رضوان الله علیه نمی دانم به چه مناسبتی صحبت از آقای احمدی نژاد شد که به من فرمودند: تا حالا بارها تلاش کرده که پیش من بیاید ولی من زیر بار […]

۱۷-۴-۱۲-۱۸۱۲۲۶photo_۲۰۱۷-۰۴-۱۲_۱۷-۵۸-۰۰

محمدرضا زائری در وبلاگ خود نوشت:

یکبار در محضر استاد بزرگوار و پیر و مراد و مرشدمان مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبى تهرانی رضوان الله علیه نمی دانم به چه مناسبتی صحبت از آقای احمدی نژاد شد که به من فرمودند: تا حالا بارها تلاش کرده که پیش من بیاید ولی من زیر بار نرفته ام! بعد با قاطعیت و لحن خاصی ادامه دادند که : تا زنده ام نخواهم گذاشت بیاید! عبارات تند دیگری هم داشتند که چون گفتگوی من محضرشان خصوصی بود نمی دانم می توانم بقیه اش را بنویسم یا نه. ولی به هر حال لحن و موضع ایشان این قدر تند بود که خیلی تعجب کردم، مخصوصا از این جهت که در آن سالها ( فکر می کنم سال ٨۵ بود) هنوز ویژگی های شخصیتی آقای احمدی نژاد و ابعاد گوناگون رفتارهای او این قدر واضح و آشکار نبود.

مدتی بعد این سخنان حضرت استاد را به یکی از اصحاب سرّ ایشان گفتم. آن بزرگوار (که چون نمی دانم راضی به این نقل هست یا نه اسمشان را نمی آورم) گفتند: این که چیزی نیست! من مدتها قبل از این شلوغی ها و مشکلات سال ٨٨ خدمت حاج آقا صحبتی داشتم ، فرمودند(نقل به مضمون) که: این فرد در کشور فتنه ای خونین به پا خواهد کرد و همه را به جان هم خواهد انداخت! ایشان می گفت: بعد از حوادث سال ٨٨ یکبار خدمت حاج آقا عرض کردم که عجب پیش بینی شما درست درآمد و فلانی این فتنه را درست کرد، حاج آقا نگاهی کردند و فرمودند: من این را نگفتم که! این که چیزی نیست! حالا مانده هنوز! (بقیه سخنان حاج آقا تلخ تر و نگران کننده است و نمی خواهم نقل کنم) و عجیب این بود که آن مرد الهی تا پایان حیات شریف خود علیرغم فشارهای زیاد برای ملاقات رییس سابق جمهوری با ایشان به هیچ وجه زیر بار نرفتند و دقیقا او وقتی به دیدار حاج آقا آمد که آن بزرگوار از دنیا رفته بود وادعای”مگر سر جنازه ام بیاید!” صادق شد.

این روزها همه ش خدا خدا می کنم که پیش بینی حاج آقا درست درنیاید و خداوند کشور ایران و نظام اسلامی را از فتنه جدید حفظ کند. فتنه ای که سالهای اخیر بارها در نوشته های خود از نگرانی در باره آن گفته بودم، اما نکته آخر را نمی دانم بنویسم یا نه ؟!،…