پیام فاخر استاد مهدی معینیان به نخستین جلسه ی انجمن ادبی میمه بسم الله الرحمٰن الرحیم مطربا اسرار ما را باز گو قصه های جانفزا را باز گو من دهان بر بسته ام امروز از آن تو حدیث دلگشا را باز گو با شما ما ماجراها داشتیم بازگو آن ماجرا را باز گو هم […]
پیام فاخر استاد مهدی معینیان به نخستین جلسه ی انجمن ادبی میمه
بسم الله الرحمٰن الرحیم
مطربا اسرار ما را باز گو
قصه های جانفزا را باز گو
من دهان بر بسته ام امروز از آن
تو حدیث دلگشا را باز گو
با شما ما ماجراها داشتیم
بازگو آن ماجرا را باز گو
هم صفا بود و وفا آن روزگار
هم صفا را هم وفا را باز گو
من به غربت بس دعاتان کرده ام
ای دعا گو آن دعا را باز گو
درود ورحمت خدا بر شما بیداران و زنده دلان که شب و روز خود را وقف تأمین سعادت و بهروزی خلق خدا کرده اید و در همه ی ابعاد رشد این دیار ، با همت و پشتکار و عزمی جزم و استوار تلاش می کنید .
و اینک بر آن شده اید که با تاسیس انجمن شعر و ادب به این ادبستان دلپذیر و فرهنگ بی نظیر ایرانی ورود پیدا کنید تا هم ابواب بیشتری از علم و معرفت را به روی خود بگشایید و استعداد ادبی خود و دیگران را پر بارتر و سرشارتر نمایید و هم سهم خویش را در همگامی با کاروان نامداران و پیشقراولان شعر و ادب این مرز و بوم ایفا کنید .
به ضرس یقین عرض می کنم که همان گونه که فرهنگ و ادب ایرانی ، در طول قرون و اعصار همه ی فرهنگهای مهاجم را ، در عین اخذ زیباییها و نقاط چشمگیر و دلپذیرشان ، در خود هضم کرده و خود پایدار و استوار بر جای مانده است ، میمه ی ما هم این ویژگى را دارد که هر غریبی را پس از چندی به خودی و میمه ای محض تبدیل کند ؛ و دلش را سرشار و آکنده از عشق به آبادانی و سرافرازی این وطن مالوف نماید .
کلمه ی ایران یک واژه ی پنجهزار ساله ، به معنی محل قوم شریف است که در
اصل ، اَ ای ری یَنا بوده و بعد به آریانا و در زبان پهلوی به اِران و بعد از حمله ی اعراب به ایران تبدیل شده و این خود نشان از آن دارد که اصالت و شرافت این قوم ، تاریخی چنان دراز و دیر باز دارد .
کم نیستند ایرانیانی که در هرجای جهان پای نهاده اند ، چهره ای تابان و نمایان از خود در دلها ودر تاریخ علم و فرهنگ بر جای نهاده اند
مگر نه این بود که تنها یک ایرانی ، یعنی سلمان فارسی بود که درکنار برجسته ترین وبلند قدر ترین انسان تاریخ جهان ، برجسته ترین عنوان تاریخ بشر را به خود اختصاص داد ، یعنی به خلعت سلمانٌ مِنّا اهل البیت مخلع شد ؟!
اصل سخن حقیر این که قدر فرهنگ و ادب این سرزمین را بدانید که هیچ فرهنگ دیگری به عمق و گستردگی و پرباری و سرشاری آن یافت نمی شود و با جدیّت تمام و با همه ی توان در این دریای بی کران غواصی کنید که در آن دُر و مرجان و مروارید غلتان فراوان است .
البته درک درست بسیاری از اشعار رمز آلود شاعران بنامی چون حافظ و سعدی و سنایی و مولوی نیازفراوان به آشنایی با عرفان علمی و نظری و پیمودن مدارجی از عرفان عملی دارد که شرح آن سخن پر شور و حال از حوصله ی این مقال بیرون است .
جا دارد که سالها در کلاس این ادبستان گرانپایه و پر مایه ی شعر و ادب فارسی به تلمذ بنشینیم ، باشد که
بخت یار شود و دامنها ازگلهای معرفت و کمال را در این گلزار بی خار و بی مثال فراهم چینیم .
به امید این که روزی دیدار شما روزی این حقیر شود و چشمم به جمال با کمال همه ی شما عزیزان ، خاصه شاگردان دیروزم که استادان امروز منند روشن گردد.
نظرات