میمه و قابلیت های فراوانش ، شاید خیلی ها از خودشان بپرسند چرا میمه را با پسوند شهر فرهنگی معرفی کرده اند ؟ جامعه فرهنگی فقط به داشتن افراد با سطح بالای مدرک نیست ، البته در این مورد نیز شهر میمه با توجه به جمعیت از نظر آماری ، در رتبه بالایی قرار دارد […]
میمه و قابلیت های فراوانش ، شاید خیلی ها از خودشان بپرسند چرا میمه را با پسوند شهر فرهنگی معرفی کرده اند ؟ جامعه فرهنگی فقط به داشتن افراد با سطح بالای مدرک نیست ، البته در این مورد نیز شهر میمه با توجه به جمعیت از نظر آماری ، در رتبه بالایی قرار دارد ، افراد تحصیل کرده با تخصص های گوناگون در اکثر خانواده ها وجود دارند ، اگر روزگاری مردم برای دوا و درمان باید به نزد پزشکان هندی و پاکستانی و بنگلادشی میرفتند ، امروزه جوانان میمه ای اعم از دختر و پسر توانسته اند با طی کردن مراحل تحصیلی در رشته پزشکی به تخصص های گوناگونی دست پیدا کنند ، امروزه در همه خانواده ها یک یا دو نفر مهندس در رشته های مختلف داریم ، از عمران و معماری و مکانیک گرفته تا نفت و پتروشیمی و متالوژی و صنایع و معدن ، امروز تعداد وکلا و حقوق خوانده ها و حقوق دانان میمه ای از حد انتظار بالاتر رفته ، فارغ التحصیلان رشته های آی تی و فن آوری های نوین فراوانی داریم ، امروزه همشهریان محترمی داریم که حتی مرزهای ایران را درنوردیده و در آن سوی آبها پرچم میمه را به اهتزاز درآورده اند ، امروزه دبیران و اساتیدی داریم که در سنگر علم و دانش در مراکز آموزش عالی مشغول به تدریس هستند ، اما همه اینها نمیتواند به تنهایی کلمه فرهنگی میمه را پوشش بدهد .
هستند افرادی که با کم و زیاد میمه ساخته اند ، هیچ گاه قصد رفتن از میمه را نداشته اند و کماکان چراغ میمه را روشن نگه داشته اند ، اینها کشاورزانی هستند که با کد یمین و عرق جبین ، قوت خود و خانواده اشان را از دل خاک میمه بیرون کشیده اند ، دامدارانی هستند که با تمام سختی ها به شغل آبا و اجدادی خود پشت نکرده و هماره ادامه دهنده راه پیشینیان خود بوده اند ، مادرانی هستند که علاوه بر خانه داری و تربیت و پرورش فرزندان تحصیل کرده ، پشت دار قالی نشسته و با بافتن فرشهایی زیبا و نفیس ، علاوه بر این که سهمی در تامین هزینه های خانواده خود داشته اند ، نگذاشته اند قالی بافی میمه به فراموشی سپرده شود ، کسبه ای هستند که با نقد و نسیه مشتری های همشهری ساخته و هر روز با توکل بر خدا کرکره مغازه های خود را بالا داده و به امید کسب روزی حلال به کسب و کار مشغول بوده اند ، همشهریان ما کسانی هستند که در مشاغل اداری چرخ اداره جات میمه را چرخانده و سعی کرده اند با همان حقوق کارمندی صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند ، اما هیچ گاه خبری از اختلاس و کلاهبرداری در میمه شنیده نشده ، همشهریان ما کسانی هستند که با حداقل حقوق کارگری در کارخانجات و کارگاه های تولیدی ، به صورت شبانه روزی کار کرده و به این شغل نیز افتخار کرده اند ، همشهریان ما ارتشیان و سپاهیانی هستند که در طول هشت سال جنگ پا به پای تمام مردم ایران در مقابل رژیم تجاوز گر بعثی ایستاده و تعدادی نیز به فیض شهادت نائل آمدند ، عده ای به افتخار جانبازی رسیدند و تعدادی نیز در زمره آزاده گان قرار گرفتند ، همشهریان ما کسانی هستند که سی سال در مناصب مختلف کار کرده و اکنون در دوران بازنشستگی ، برای پیشرفت میمه از هیچ کوششی مضایقه نمیکنند .
اکثر این همشهریان عزیز و محترم ، اوقات فراغت خود را در فضای مجازی و در گروه های مختلف تلگرامی گذرانده و بر خلاف خیلی از کانالها و گروه های سطح کشور ، حرف اول و آخرشان میمه است ، در این گروه های تلگرامی مباحث مختلفی مطرح میشوده ، ایده های مختلفی ارائه میشود ، پیشنهاد میدهند ، نقد میکنند ، راه حل میدهند ، چه بسا در برخی از اوقات یکدیگر را به چالش میکشند ، اما در پایان همان گپ و گفت برای یکدیگر آرزوی سلامتی میکنند، به یکدیگر گل هدیه داده و از هم حلالیت میطلبند ، برای رفته گان یکدیگر طلب آمرزش کرده و با یک حال خوب شب را به پایان میرسانند ، حتی در برخی از اوقات در جمعی چند صد نفره از یکدیگر عذرخواهی میکنند .
چند شب قبل در گروه تلگرامی دوستان میمه ای که بالغ بر دویست و هفتاد نفر از همشهریانمان در آن عضویت دارند ، پیشنهادی ارائه گردید ، آقای مهندس عباس نژادنیک پیشنهاد دادند که برای روز درخت کاری ، هر کس هر چه در توان دارد در این گلریزان شرکت کند و با اهدای نهال به جاده جدید الااحداث قنات جهانی مزدآباد قدمی در راه آبادانی شهر بردارد ، خودشان پیشقدم این کار شده و با واریز مبلغ دویست هزار تومان به حسابی که تعیین شده بود ، استارت کار را زدند ، همان هنگام مسابقه فوتبال جام باشگاه های آسیا در جریان بود و چون اکثر مردم طرفدار تیم پرسپولیس هستند ، نظاره گر مسابقه این تیم با تیم الوحده امارات از تلویزیون بودند که خوشبختانه این بازی هم با برد ارتش سرخ همراه بود ، هنوز داور سوت پایان بازی را به صدا درنیاورده بود که سیل پیامک هایی که بانکها به هنگام برداشت و واریز وجه به مشتریانشان ارسال میکنند ، شروع شد ، اکثر مردم بدون هیچ گونه تبلیغی ، بدون هیچ گونه اجباری و فقط و فقط با توجه به فرهنگ بالای خود در این طرح خودیاری شرکت کرده و هر چه در توان داشتند در طبق اخلاص نهاده و به حساب فوق واریز کردند ، قیمت هر اصله نهال چهار هزار تومان تعیین گردیده بود و مبالغ نیز بر تعداد اصله نهال اهدایی واریز میشد ، یکی از همشهریان به تعداد شهدای گمنام مبلغی واریز کرد و دیگری به تعداد شهدای صحرای کربلا ، دیگری به نیت دوازده امام و چهارده معصوم و آن یکی نیز به تعداد عدد شش که محبوب طرفداران پرسپولیس است و عده ای نیز به تعداد اختلاف امتیاز دو تیم سرخابی در جدول لیگ برتر فوتبال کشور ، دیری نگذشت که این خبر از دنیای مجازی به سطح جامعه رسید و هر کس خود را موظف دانست که در این طرح شرکت نماید ، کار به جایی رسید که من فرصت نمیکردم شماره حساب را به اهدا کننده گان بدهم ، هر چه بود در این فرصت دو سه روزه مردم فرهنگی میمه بیش از صد و ده میلیون ریال به حساب واریز کردند .
آیا نباید پسوند شهر میمه فرهنگی باشد ؟ آیا نباید به این مردم ببالیم ؟ آیا نباید خوشحال باشیم که میمه ای هستیم و هر چه در توان داریم برای اعتلای میمه بکوشیم ؟
در این آزمون مردم سربلند بیرون آمدند ، اما گام بعدی و مهم تر این است که همه با هم ، زن و مرد ، کوچک و بزرگ در روز سه شنبه در جشن درختکاری شرکت کنیم تا به خیلی ها ثابت کنیم که مصداق بارز شهر فرهنگی میمه این است ، دست در دست دهیم به مهر میمه خویش را کنیم آباد .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد .
درود بر شما اقا رضا .و طراح این طرح تا کنون بی نظیر وزیبا ومردمی .به قول خودمون کیف کردم .تماس میگیرم
لینک گروه دوستان میمه ای لطفا
با سلام خدمت مدیران محترم سایت صبح میمه و جناب اقای ایراندوست و تقدیر و تشکر از همشهریان با فرهنگ شهر میمه
که این بار فرهنگ والای شهرشان را به پای قنات تاریخی و جهانی شهرشان در مسیر توسعه گردشگری و فضای سبز این مکان تاریخی و فرهنگی و ملی و جهانی نشان دادند
جا دارد از این مراسم و حماسه ماندگار یک گزارش ویژه کشوری توسط جناب اقای برقعی عزیز در شبکه های مختلف ملی و رسانه ها و جراید تهیه شود با تم پاسداشت میراث های جهانی و درختکاری و حرکتهای خودجوش مردمی با حمایت نهادهای مردم نهاد
لطفا فضای سبز بلوار قنات جهانی مزداباد میمه را در حد و اندازه های جهانی و ملی پایه گذاری نماییم.
و همچنان از کمکهای مردمی در این خصوص برای اعتلای نام جهانی قنات مزداباد میمه و شهر فرهنگی استفاده و بهره گیری شود
آیا نباید ببالیم که اکثر مردم میمه خارج از میمه زندگی میکنند وادعای دلسوزی برای این شهر دارند؛
آیا نباید بگوئیم که هر که دلش برای این شهر میسوزد،به جای گفتار از ۲۰۰۰هزار فرسخی این شهر
و ابراز نظرهایشان،بیایند و در این شهر زندگی کنند؛
آیا نباید بگوئیم اگر مردم مهاجرت نکنند،این شهر به همه جا خواهد رسید،پسوند وپیشوند که در برابر
این پیشرفت ها چیزی نیست.
پس میگوئیم هر که دلش برای این شهر سوزد،بیاید و در این شهر زندگی کند.
ضمن احترام به شما همشهری گرامی
به نظر من و خیلی ها یکی از حلقه های مفقود شده رشد و پیشرفت میمه همین نگاه انفعالی و از بالا به پاییین نسبت به همشهریان ساکن در شهر و منطقه میمه و خارج از شهر و منطقه میمه می باشد
نگاهی به روند رشد و توسعه شهرها و شهرستانهای توسعه یافته استان و کشور و همانند کاشان و دلیجان و گلپایگان و خوانسار و …..غیره نشان می دهد روند توسعه و پیشرفت این مناطق همواره با کمک و یاری گرفتن و استفاده از همشتریان توانمند و متعهد و متخصص انها در داخل و خارج از ان مناطق و شهرها بوده است و این نگاه حصار کشیدن و خندق افرینی ذهنی میان همشهریان داخل زادگاه و بیرون از زادگاه مشترک سالهاست در جوامع مترقی و در حال توسعه منسوخ و دمده شده است چراکه در دنیای امروز نوعی خود زنی و مایوس سازی خودی ها قلمداد می شود. و انهایی که واقعا به دنبال پیشرفت و توسعه زادگاهشان بوده و هستند لاجرم باید به فکر استفاده از تمامی ظرفیتها و توانمندی ها در این خصوص باشند نه تسویه حسابهای ذهنی و احساسی و طبقه بندی های شهروند درجه یک و درجه سه ؟
شاید همشهریان خارج از منطقه توانایی ها و تخصص های داشته باشند که همشهریان داخل شهر از ان بی بهره باشند
مطالب جالب وخواندنی بود آقارضای عزیز