احمدرضا ایراندوست – میمه و قابلیتهای فراوانش

2017-03-06
73 بازدید

میمه و قابلیت های فراوانش ، شاید خیلی ها از خودشان بپرسند چرا میمه را با پسوند شهر فرهنگی معرفی کرده اند ؟ جامعه فرهنگی فقط به داشتن افراد با سطح بالای مدرک نیست ، البته در این مورد نیز شهر میمه با توجه به جمعیت از نظر آماری ، در رتبه بالایی قرار دارد […]

images (27)

میمه و قابلیت های فراوانش ، شاید خیلی ها از خودشان بپرسند چرا میمه را با پسوند شهر فرهنگی معرفی کرده اند ؟ جامعه فرهنگی فقط به داشتن افراد با سطح بالای مدرک نیست ، البته در این مورد نیز شهر میمه با توجه به جمعیت از نظر آماری ، در رتبه بالایی قرار دارد ، افراد تحصیل کرده با تخصص های گوناگون در اکثر خانواده ها وجود دارند ، اگر روزگاری مردم برای دوا و درمان باید به نزد پزشکان هندی و پاکستانی و بنگلادشی میرفتند ، امروزه جوانان میمه ای اعم از دختر و پسر توانسته اند با طی کردن مراحل تحصیلی در رشته پزشکی به تخصص های گوناگونی دست پیدا کنند ، امروزه در همه خانواده ها یک یا دو نفر مهندس در رشته های مختلف داریم ، از عمران و معماری و مکانیک گرفته تا نفت و پتروشیمی و متالوژی و صنایع و معدن ، امروز تعداد وکلا و حقوق خوانده ها و حقوق دانان میمه ای از حد انتظار بالاتر رفته ، فارغ التحصیلان رشته های آی تی و فن آوری های نوین فراوانی داریم ، امروزه همشهریان محترمی داریم که حتی مرزهای ایران را درنوردیده و در آن سوی آبها پرچم میمه را به اهتزاز درآورده اند ، امروزه دبیران و اساتیدی داریم که در سنگر علم و دانش در مراکز آموزش عالی مشغول به تدریس هستند ، اما همه اینها نمیتواند به تنهایی کلمه فرهنگی میمه را پوشش بدهد .
هستند افرادی که با کم و زیاد میمه ساخته اند ، هیچ گاه قصد رفتن از میمه را نداشته اند و کماکان چراغ میمه را روشن نگه داشته اند ، اینها کشاورزانی هستند که با کد یمین و عرق جبین ، قوت خود و خانواده اشان را از دل خاک میمه بیرون کشیده اند ، دامدارانی هستند که با تمام سختی ها به شغل آبا و اجدادی خود پشت نکرده و هماره ادامه دهنده راه پیشینیان خود بوده اند ، مادرانی هستند که علاوه بر خانه داری و تربیت و پرورش فرزندان تحصیل کرده ، پشت دار قالی نشسته و با بافتن فرشهایی زیبا و نفیس ، علاوه بر این که سهمی در تامین هزینه های خانواده خود داشته اند ، نگذاشته اند قالی بافی میمه به فراموشی سپرده شود ، کسبه ای هستند که با نقد و نسیه مشتری های همشهری ساخته و هر روز با توکل بر خدا کرکره مغازه های خود را بالا داده و به امید کسب روزی حلال به کسب و کار مشغول بوده اند ، همشهریان ما کسانی هستند که در مشاغل اداری چرخ اداره جات میمه را چرخانده و سعی کرده اند با همان حقوق کارمندی صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند ، اما هیچ گاه خبری از اختلاس و کلاهبرداری در میمه شنیده نشده ، همشهریان ما کسانی هستند که با حداقل حقوق کارگری در کارخانجات و کارگاه های تولیدی ، به صورت شبانه روزی کار کرده و به این شغل نیز افتخار کرده اند ، همشهریان ما ارتشیان و سپاهیانی هستند که در طول هشت سال جنگ پا به پای تمام مردم ایران در مقابل رژیم تجاوز گر بعثی ایستاده و تعدادی نیز به فیض شهادت نائل آمدند ، عده ای به افتخار جانبازی رسیدند و تعدادی نیز در زمره آزاده گان قرار گرفتند ، همشهریان ما کسانی هستند که سی سال در مناصب مختلف کار کرده و اکنون در دوران بازنشستگی ، برای پیشرفت میمه از هیچ کوششی مضایقه نمیکنند .
اکثر این همشهریان عزیز و محترم ، اوقات فراغت خود را در فضای مجازی و در گروه های مختلف تلگرامی گذرانده و بر خلاف خیلی از کانالها و گروه های سطح کشور ، حرف اول و آخرشان میمه است ، در این گروه های تلگرامی مباحث مختلفی مطرح میشوده ، ایده های مختلفی ارائه میشود ، پیشنهاد میدهند ، نقد میکنند ، راه حل میدهند ، چه بسا در برخی از اوقات یکدیگر را به چالش میکشند ، اما در پایان همان گپ و گفت برای یکدیگر آرزوی سلامتی میکنند، به یکدیگر گل هدیه داده و از هم حلالیت میطلبند ، برای رفته گان یکدیگر طلب آمرزش کرده و با یک حال خوب شب را به پایان میرسانند ، حتی در برخی از اوقات در جمعی چند صد نفره از یکدیگر عذرخواهی میکنند .
چند شب قبل در گروه تلگرامی دوستان میمه ای که بالغ بر دویست و هفتاد نفر از همشهریانمان در آن عضویت دارند ، پیشنهادی ارائه گردید ، آقای مهندس عباس نژادنیک پیشنهاد دادند که برای روز درخت کاری ، هر کس هر چه در توان دارد در این گلریزان شرکت کند و با اهدای نهال به جاده جدید الااحداث قنات جهانی مزدآباد قدمی در راه آبادانی شهر بردارد ، خودشان پیشقدم این کار شده و با واریز مبلغ دویست هزار تومان به حسابی که تعیین شده بود ، استارت کار را زدند ، همان هنگام مسابقه فوتبال جام باشگاه های آسیا در جریان بود و چون اکثر مردم طرفدار تیم پرسپولیس هستند ، نظاره گر مسابقه این تیم با تیم الوحده امارات از تلویزیون بودند که خوشبختانه این بازی هم با برد ارتش سرخ همراه بود ، هنوز داور سوت پایان بازی را به صدا درنیاورده بود که سیل پیامک هایی که بانکها به هنگام برداشت و واریز وجه به مشتریانشان ارسال میکنند ، شروع شد ، اکثر مردم بدون هیچ گونه تبلیغی ، بدون هیچ گونه اجباری و فقط و فقط با توجه به فرهنگ بالای خود در این طرح خودیاری شرکت کرده و هر چه در توان داشتند در طبق اخلاص نهاده و به حساب فوق واریز کردند ، قیمت هر اصله نهال چهار هزار تومان تعیین گردیده بود و مبالغ نیز بر تعداد اصله نهال اهدایی واریز میشد ، یکی از همشهریان به تعداد شهدای گمنام مبلغی واریز کرد و دیگری به تعداد شهدای صحرای کربلا ، دیگری به نیت دوازده امام و چهارده معصوم و آن یکی نیز به تعداد عدد شش که محبوب طرفداران پرسپولیس است و عده ای نیز به تعداد اختلاف امتیاز دو تیم سرخابی در جدول لیگ برتر فوتبال کشور ، دیری نگذشت که این خبر از دنیای مجازی به سطح جامعه رسید و هر کس خود را موظف دانست که در این طرح شرکت نماید ، کار به جایی رسید که من فرصت نمیکردم شماره حساب را به اهدا کننده گان بدهم ، هر چه بود در این فرصت دو سه روزه مردم فرهنگی میمه بیش از صد و ده میلیون ریال  به حساب واریز کردند .
آیا نباید پسوند شهر میمه فرهنگی باشد ؟ آیا نباید به این مردم ببالیم ؟ آیا نباید خوشحال باشیم که میمه ای هستیم و هر چه در توان داریم برای اعتلای میمه بکوشیم ؟
در این آزمون مردم سربلند بیرون آمدند ، اما گام بعدی و مهم تر این است که همه با هم ، زن و مرد ، کوچک و بزرگ در روز سه شنبه در جشن درختکاری شرکت کنیم تا به خیلی ها ثابت کنیم که مصداق بارز شهر فرهنگی میمه این است ، دست در دست دهیم به مهر میمه خویش را کنیم آباد .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد .