امیر کبیر به روایت سردار سازندگی مه سا متقی : در اندیشه ی علامه ی شهید استاد مطهری عالمان سه دستهاند: صالح، مصلح و مبارز؛ صالحان به اصلاح خود می اندیشند، مصلحان به اصلاح خود و جامعه می پردازند و مبارزان علاوه بر اصلاح خود و جامعه راهی نیز به روی تاریخ گشوده و سنگ […]
امیر کبیر به روایت سردار سازندگی
مه سا متقی : در اندیشه ی علامه ی شهید استاد مطهری عالمان سه دستهاند: صالح، مصلح و مبارز؛ صالحان به اصلاح خود می اندیشند، مصلحان به اصلاح خود و جامعه می پردازند و مبارزان علاوه بر اصلاح خود و جامعه راهی نیز به روی تاریخ گشوده و سنگ بنای سعادت تاریخ بشر را می سازند؛چنین اقدامی در زمره ی اصلاح تاریخی قرار می گیرد.
آیت الله علی اکبرهاشمی رفسنجانی، مبارز کم نظیر دوران مبارزات نهضت انقلاب اسلامی؛ سیاستمردی فرهنگ مدار و اندیشمند بود که همگام با مبارزات سیاسی و تصدی مناصب کلیدی نظام،از تالیف آثار و ثبت وقایع تاریخی نیز دور نماند؛نمی توان این شخصیت تاثیر گذار را تنها از دریچه ی سیاسی نگریست زیرا او به جز سیاست ورزی، پویش چشمگیر علمی و مطالعاتی داشت و زندگی اش در مسیر مبارزه،مجاهده و مطالعه سپری شد.ازوی آثار و تالیفات ارزشمندی به یادگار مانده است.
کتاب «امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» یکی ازمطرح ترین آثار ایشان است که برای نخستینبار در سال ۱۳۴۶ و در زیر فشار شدید ساواک منتشر شد.این کتاب،تحقیقی است درباره ی مبارزات ضد استعماری امیرکبیر که در هفت فصل سامان یافته است.هاشمی در این کتاب به شرحی از تلاشهای امیرکبیر ضمن توصیف شخصیت استعمارستیزش میپردازد.
«من امیرکبیر را نه فقط به عنوان یک رجل سیاسی لایق و یک دیپلمات پاکدامن و شریف میبینم، بلکه او را به عنوان یک مسلمان متدین و وظیفهشناس و یک مصلح بزرگ دینی و اجتماعی و یک زمامدار اسلامی که درست انجام وظیفه کرده است مورد ستایش قرار میدهم و علت اساسی نوشتن این کتاب هم این بود که عملاً به روشنفکران مسلمان نشان دهم که اینگونه اصلاحات و اقدامات، خواسته ی روحانیون و مسلمانان روشنضمیر است.»
این جملات را اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب «امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» مینویسد زمانی که طلبهای ۳۳ ساله بود و سالهای آغازین مبارزات انقلابیاش را تجربه میکرد.مردی که خود بعدها به یکی از پرنفوذترین چهرههای سیاسی ایران تبدیل شد و سردار سازندگی لقب گرفت، سالها پیش از در دست گرفتن سکان اداره ی کشورقلم به دست گرفت و شخصیت دولتمردی را به نگارش درآورد که از نظر او تاریخ ایران بدیلش را در اصلاحات و مبارزه با استعمار به خود ندیده و گویی از همان زمان یکی از الگوهای زندگی سیاسی وی بود.یکی از نکات درخور توجه این کتاب دیدگاههای نویسنده در رابطه با شیوه ی درست اداره ی کشور و یا مبارزه با فقر مالی و فرهنگی با الگوبرداری از اقدامات امیرکبیر است؛ دیدگاه هایی که برخلاف نگاههای سنتی،پیشرفت در امور و ترقی مملکت را بزرگترین راه مبارزه با استعمار میداند و تا حد زیادی مخاطب را با سرمنشأ اندیشهای آشنا میکند که بعدها با نام سازندگی در کشور به مرحله ی اجرا درآمد.
نویسنده ی«امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار»نیم قرن پس از انتشار کتاب خود در سالروز درگذشت میرزا تقی خان دار فانی را وداع گفت. کتابناک ویژه ی این شماره مقارن عروج بزرگمرد تاریخ ایران در سالروزدرگذشت امیرکبیر به مرور بخشهایی از این تالیف ارزشمند می پردازد:
مولف ویژگیهای شخصیتی امیر را از دریچه ی نگاه قائممقام در کتاب اینگونه گنجانده است:«قائممقام در نامهای به فاضلخان گروسی درباره هوش، ادب و شخصیت روحی میرزا تقیخان مینویسد:«گوی سبقت از همزه استفهام میرباید.پای تفوق، بر فرق لام ابتداء میگذرد.فرقدین را شسع نعلین (دوال ساختن برای کفش) خود نمیشمارد.سخن در اوج فلک الافلاک دارد.» این چنین تعبیرات از شخصی مثل قائممقام،نسبت به نوکر در خانه خویش بهترین دلیل استعداد فوقالعاده و هوش سرشار امیرکبیر است.»
همچنین در این پژوهش با استناد به منابع اولیه در دوره ی قاجار،نویسنده نوع نگاه تحسینآمیز سفرای خارجی به صدراعظم ناصرالدین شاه را نیز از قلم نینداخته است:
«…بی نینگ انگلیسی که همراه وزیر مختار انگلیس امیر را ملاقات کرده وی را فردی درشت و تنومند و هوشمند توصیف کرده است.بی نینگ مینویسد امیر در جوانی اهل کشتی بوده و اندام قوی و درشت وی هم موید همین مطلب است.از پهلوانی امیر اطلاعی در دست نیست اما ورزش زورخانه در زمان وی رایجترین ورزش بود.لباس امیر جبه بود و به منشیانش نیر دستور داده بود جبه به تن کنند.امیر کلاه بلندی بر سر میگذاشت و موهای وی بلند و از نوع به اصطلاح پاشنه نخواب بود.وزیر مختار انگلیس در یکی از گزارشهایش مینویسد پول دوستی که صفت بارز ایرانیان است به هیچ وجه در امیر راهی ندارد.همه وی را فردی مورد اطمینان و غیر قابل فساد میدانستند دکتر پلاک اتریشی مینویسد:پولهایی که به امیر میدادند و نمیگرفت همگی خرج کشتنش شد.»
وی درباره ی حضور امیرکبیر درعثمانی برای بستن پیمان الرزنه الروم به نظر دیپلماتهای خارجی اشاره میکند و مینویسد:«رابرت کرزن انگلیسی که خود از نمایندگان انگلیسی حاضر در کمیسیون مذاکرات بوده،درباره ی نقش امیرکبیر در آن کمیسیون نوشت:میرزاتقی از تمام نمایندگان عثمانی،روسیه و انگلیس که در ارزنه الروم جمع شده بودند،قابل ملاحظهتر و متشخصتر بود و با هیچیک از آنها قابل مقایسه نبود.» بدون شک این مسافرت طولانی و پرحادثه و به ویژه مذاکرات طولانی با نمایندگان دول استعمارگر در پرورش روح حساس امیر و آشنا کردن او به سیاست پرپیچ و خم،دسیسه و حیلهبازی دیپلماتهای استعمارگران و آماده کردن وی برای پذیرفتن مسئولیت بزرگ اداره کشور تاثیر به سزایی داشت.»
نویسنده در بخشی از کتاب با عنوان «سفرهای سیاسی و تاثیر آن در شخصیت صدراعظم ناصرالدینشاه» با اشاره به همراهی وی با شاهزاده خسرومیرزا در سفر به روسیه مینویسد:«بازدید از مراکز صنعت و علم روسیه تزاری و برخورد با آن ترقیات شگرف در امیر احساسات خاصی ایجاد کرد.او از فاصلهای که میان دو کشور همسایه در ترقی و تکامل مشاهده کرد،به شدت تحت تاثیر واقع شد و رنج برد و در عین حال آتشی در درون سینهاش برای تجدید وضع و ایجاد تحول در ایران شعله کشید.»
وی برخی اقدامات متهورانه ی امیر را که در دربار صورت میگیرد شرح میدهد و درباره اقدامات اصلاحی صدراعظم در امور مالی دربار میگوید:«در درجه نخست حقوقهای گزاف را که بدون رعایت تناسب بودجه کشور و ارزش خدمت و کار اشخاص،در سابق برای افراد تعیین شده بود یا به طور کلی حذف کرد و یا قسمتی اضافه کرد و یا قسمت اضافی را زد.برای مثال، امیر حقوق شاه را که تا آنروز شصت هزارتومان در ماه بود یک مرتبه به دههزارتومان تقلیل داد.»
علیرغم اینکه مولف اقدامات امیر را در رابطه با اصلاح امور کشور میپسندد اما درباره برخی رفتارهای وی نیز انتقاداتی دارد. یکی از نقدهایی که هاشمی به عملکرد امیرکبیر دارد،اعتقاد به شاه است که امیر را اینگونه نقد کرده است:«همیشه شاه را مظهر قدرت و بت مقتدر فعال مایشاء و منشاء تمام قدرتهای کشور معرفی کرده است.این روش با پرورش روح دموکراسی در کشور و میدان دادن به افکار ملت و در سیاست کشور،سازگار نیست و باعث تحکیم موقعیت رژیم دیکتاتوری که منشا همه فلاکتهای کشور است.»
یاد سردار سازندگی همچون امیر کبیر جاودان
نظرات