مهرداد مشهدی-علل افت تحصیلی در چند ساله اخیرمنطقه اگر نگاهی به آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در این سال ها بیاندازیم متوجه خواهیم شد که در این چند ساله اخیر به شدت از پذیرفته شدگان رشته های تاپ دانشگاهی در منطقه میمه کاسته شده است ،البته نه تنها در خود شهر میمه بلکه اگر ما […]
مهرداد مشهدی-علل افت تحصیلی در چند ساله اخیرمنطقه
اگر نگاهی به آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در این سال ها بیاندازیم متوجه خواهیم شد که در این چند ساله اخیر به شدت از پذیرفته شدگان رشته های تاپ دانشگاهی در منطقه میمه کاسته شده است ،البته نه تنها در خود شهر میمه بلکه اگر ما نگاهی به گذشته کنیم روستای ازان و شهر های همجوار هم از این قاعده مستثنا نیستند . و یا روستای خسرو آباد که از نظر افراد نخبه ،اقایان زندی ،پاکزاد و…تاریخچه زرینی دارد هم اکنون ما کمتر شاهد ظهور چنین افرادی هستیم،به راستی علت چیست؟
بحثی که مطرح است شیوه تربیت اسلامی است که اگر خانواده های محترم به آن اهتمام ویژه ای ورزند خواهند فهمید که هدف و غایت زندگی مشترک تربیت صحیح و تحویل دادن فرزندانی کار آمد به جامعه است.
فرهنگیانی محترم بخش میمه مخصوصا آموزگاران ابتدایی به عنوان خط مقدم جبهه تعلیم تربیت ازین به بعد به بعد تربیتی دانش آموزان ما بیشتر اهمیت دهند همان طور که خود همکاران محترم واقفند حتی کسی که تا پنج کلاس هم سواد دارد می تواند مفاهیم ابتدایی را منتقل کند اما مسیله مهم تربیت این کودکان است ما الزاما قرار نیست که دکتر یا نا بغه خاصی در علم مخصوصی تحویل دهیم همین که کارگر خوش اخلاق فروشنده با انصاف و کلا در هر کاری بهترین خود باشد
همکاران محترم فرهنگی بخش میمه ما اگر به دین اسلام بابت تربیت صحیح رجوع کنیم روایت ها وسخنهای متعددی در مورد تربیت صحیح کودکان وجود دارد در روایت های اسلامی آمده که زندگی تربیتی یک انسان شامل سه دوره هفت ساله است ،هفت سال اول را به عنوان هفت سال سروری نامیده اند و پیامبر فرموده در این دوره همه خواسته های کودک مورد پذیرش کودک قرار گیرد و کودک مورد سرکوب قرار نگیرد هفت سال دوم را هفت سال اطاعت نامیده اند و از دست اندر کاران تربیت خواهش می شود که در این زمینه کودک را مجاب به اطاعت در امورات گردانند ودر هفت ساله سوم ما وزارت را در امور از فرزند خود اتظار داریم به فرزندانتان ،دانش آموزانتان اجازه دهید در کارها شرکت کنند تا اعتماد به نفس آنها شکل بگیرد .
متاسفانه ما در چند ساله اخیر در بین خانوادهای اطرافیان و در حالت کلی در تعداد قابل تاملی از خانوادها ما شاهد عکس این ماجرا بودیم ،در ایام کودکی کودکان چون فکر می کنیم از لحاظ تفکر کودک خیرو صلاح خود را نمی داند هر خواسته ای ازجانب کودک سرکوب می شود و در هفت سال دوم که همان دوره ابتدایی است به کودک در هر موردی بها داده می شود از تهیه موتور سیکلت تا تهیه تبلت ،خواسته های کودک اجابت می شود و این جا نقش ما فرهنگیان است که در این زمینه وارد عمل شویم و این موارد را به خانواده ها منعکس کنیم .
آموزش و پرورش ابتدایی همین که بتواند تربیت صحیح را به دانش آموزان منطقه نهادینه کند رسالت خود را انجام داده است
هدف علم محض نیست ،علم توامان با تربیت ،پرورش افراد کار آمد در هررشته
آقای مشهدی دست مریزاد خیلی جالب بود.
بطور قطع آموزش و پرورش به شیوه رایج در کشور ما هیچگاه قادر نبوده انسانهای نخبه بپروراند. افرادیکه نیز که به موفقیتهای تحصیلی رسیده اند عموما با اتکاء به نبوغ خدادادی و تلاش مضاعف خارج سیستم آموزشی رسمی بوده است. این بحث بسیار مفصل است و حیف که فرصت نیست ولی بطور اختصار عرض میشود که معلمان محترم بالاخص در دبستان بایستی ابتدا به موضوعات مهمی علاوه بر درس و نمره توجه کنند که بتواند به آینده کودکان کمک کند . در آموزشهای ما دانش آموزی خوب است که سر کلاس ساکت باشد و حرف نزند تا معدل و انضباطش خراب نشود. در حالیکه دانش آموز از همان ابتدای ورود به مدرسه بایستی برای حرف زدن و اشکال گیری تشویق شود و معلم بایستی به نحوی مطالب درسی را طرح کند که کودکان وادار به جدال فکری شوند برای اینکار اول از همه بایستی به جای اینکه میز های کلاس به شکلی چیده شود که بچه فقط پشت سر نفر جلویی خود را میبینند و نه چهره او را ، تغییر کند و بچه ها با معلم دور یک میز گرد بنشینند و در مورد موضوعات درسی بدون رودربایستی از معلم با هم بحث کنند.یا توجه شود که مهمترین دروش دبستان عبارتند از ورزش ، کاردستی و هنر چرا که در این دروس است که کودکان شیوه کار جمعی ، تقیسم کار ، مسئولیت پذیری و تعامل با دیگران را می آموزند و الا دروس دیگر مانند ریاضی تنها تکنیک هستند و بیرون از مدرسه هم میتوانند بیاموزند. بنا بر این همانگونه که میفرمایید بایستی به تربیت کودکان اهتمام نماییم ولی روش آن را باید بیابیم .
جناب مشهدی عوامل بسیاری در رشد دانش آموزان دخیلند که طبق اشاره شما مهمترین آنان خانواده است. تغییر سبک زندگی خانواده ها از شکل سنتی به شکل فرزند سالاری یکی از عوامل کم کاری دانش آموزان است ولی این نکته نیز شایان ذکر است که نخبه فقط پزشک نیست . قبلا همه دانش آموزان تیز هوش در رشته علوم تجربی تحصیل و تحصیلات عالیه خود را در دانشکده پزشکی می گذراندند چون منطقه دو رشته ادبیات و تجربی داشت و از داشتن رشته ریاضی محروم بود ولی بعد از انقلاب و بویژه در بیست سال گذشته که رشته ریاضی در میمه ایجاد شد بیشتر دانش آموزان تیز هوش در رشته ریاضی مشغول به تحصیل شدند و این رویه تاکنون ادامه دارد .گاهی تعداد بسیار کمی از دانش آموزان تیز هوش در رشته تجربی ادامه تحصیل دادند که غالبا در رشته های پزشکی دانشگاهها پذیرفته شده اند و همه ساله در منطقه پذیرفته شده در رشته های مختلف پزشکی داریم و فارغ التحصیلان رشته های مختلف مهندسی که دانش آموزان رشته ریاضی بودند در منطقه بسیار زیادند و در گوشه و کنار این کشور مشغول خدمتند ولی ما فقط رشته پزشکی را رشته به قول شما تاپ می پنداریم . در مجموع منطقه ما نسبت به کل کشور نه تنها افت نداشته بلکه از سطح علمی مطلوبی برخوردار است که نمونه اش همین متخصصین رشته های مختلف دانش أموختگان منطقه در سطح کشورند. منطقه میمه در مقایسه با نقاط دیگر استان از سطح تحصیلات بالایی برخوردار است و خوشبختانه فارغ التحصیلان منطقه در هر جایی که مشغول خدمتند خوب می درخشند وتوانسته اند به عنوان یک فرد توانمند و پر کار مسئولیتهای مختلفی را عهده دار شوند. با این حال نظر شما در مورد نقش خانواده ها طبق دیدگاه دانشمندان علوم تربیتی، در پرورش آینده سازان بسیار مهم و ستودنی است و این موضوع باید از طریق رسانه های عمومی بطور مداوم به خانواده ها گوشزد شود تا همه به وظیفه خطیر خود در تربیت جامعه آگاه شوند و امیدواریم روزی برسد که آموزش و پرورش در کشور ما جایگاه اصلی خود که نقش اول داشتن در پیشرفت کشور است را بدست آورد.اما متاسفانه حرف از اهمیت آموزش و پرورش فقط در حد شعار است و هر دولتی برای کسب جایگاه در بین قشر وسیع دست اندر کاران تعلیم و تربیت در اهمیت این جایگاه لفاظی می کند ولی از عمل به شعارها خبری نبوده است.
با سلام
وقتی در انتخاب مسوولین بالایی آموزش ابتدایی منطقه دقت نمیشه و متاسفانه بدترین انتخاب ممکن انجام میشه چه انتظاری داریم که پیشرفت کنند..
واقعا وقتی در مجلسی اوصاف بعضی ها رو میشنویم قلبم برای فرزندان شهرم بدرد می آید.
اگر گوش شنوایی بود. اگر افراد دلسوزی آمده بودند.هیچوقت این انتخاب های بد صورت نمیگرفت.در عجبم از مردم که هیچ اقدامی در این مواقع نمیکنند
با سلام
در تایید نظر خانم یا آقای بازنشسته ی دلسوز باید بگم واقعا ما هم از انتخاب این شخص بسیار متعجب شدیم.از دولت تدبیر و امید انتظار بیشتری داشتیم واقعا.
گرچه فعلا آموزش ابتدایی دست ما ویویی ها مونده حداقل.میمه و وزوان که دیگه دارن حذف میشن از اداره
اگر خانواده های محترم بگذارتد ما معلمها میدونیم چکار کنیم حیف که دست وپای بلوری بچم رو قربون نمیذاره
سلام مهردادجان.
خدا رو شاکریم که شاهد معلمان و فرهنگیان دلسوزی چون شما که تعلیم تربیت فرزندان بخش میمه را به عهده گرفته اند. بله مطلب شما وقعا درست به نظر میاد . به نظر من در شکل گیری ارزشها مشکل به وجود امده و ارمان
گرایی ها غلط هستند.
با سلام
آقای مشهدی افت تحصیلی بچه ها از هر چیزی نشات میگیره از جمله جدا کردن دانش آموزانی که ۶سال در دبستان در ارتباط بوده و رفاقتی بین آنها ایجاد شده و در مقطع هفتم یعنی متوسطه ی اول از هم جدا میشوند .امسال در سال تحصیلی جدید در مقطع هفتم مدرسه پروین اعتصامی دانش آموزان دو دبستان دخترانه را در دو گروه الف و ب در دو کلاس تقسیم بندی کردند اما متاسفانه در روز اول مدرسه روز شکوفه ها تبعیضی بزرگمشاهده شد .متاسفانه تمام دانش آموزانی که در سطح عالی بوده اند و خانواده های آنها فرهنگی بوده اند و دانش آموزانی که والدینشان بیشتر در مدرسه خودنمایی میکردند و به قول معروف نی نی به لالای معلمین میگذاشتند در یک کلاس قرار گرفته و دانش آموزانی که والدینشان به تقسیم بندی مدرسه اعتماد کرده و فرهنگی نبوده و همیشه به تلاش بچه ی خودشان متکی بودند و بچه های ساکت و آرومی بودند را در یک کلاس. متاسفانه یک کلاس در سطح عالی شده و کلاسی که بچه هایش بدون پارتی بوده اند در سطح متوسط رو به ضعیف شده اند .جدا کردن دوستان بچه ها از هم آیا مسبب افت تحصیلی بچه ی گوشه گیر نخواهد شد ؟آیا تبعیض مسبب افت نمیشه؟آیا همکاری نکردن رییس مدرسه و معلمین افت تحصیلی نداره ؟خوشبختانه بچه های این دوره ی زمانی خیلی فهیم و دانا هستند رییس مدرسه با شما هستم آیا این تبعیض ها را بچه ها درک نمیکنند؟ چرا تقسیم بندی ناعادلانه صورت گرفته حرف من بودن بچه هایمان در کنار دوستانشان نیست که از هم جدا شده اند حرف من دفاع از حقه .مقابله با آدمهایی که حرف از عدالت میزنند ولی از دور مشخصه چکار کرده اند. حرف من اینه که چرا بچه هایی که جز خدا پارتی دیگه ای ندارند باید روز اول مدرسشون با اشک شروع بشه. حرف من بهم ریختن این تقسیم بندیه و این که باید عادلانه دو کلاس و با توازن این تفکیک صورت بگیره. حرف من اینه که چرا از اعتماد ما به مدرسه سو استفاده شد. افت تحصیلی همیشه مرتبط با خونوادها نیست گاهی یه ناحقی به این صورت بچه رو از درس دور میکنه چون میبینه ارزشی براش قاءل نیستند. خانم رییس مدرسه خواهشا رسیدگیکنید چون آخرتی هم وجود داره. باید به این جور موارد رسیدگی بشه وگرنه در سالهای بعد تبعیضها بزرگ تر و ناعادلانه تر خواهد شد. آیا کسی پیدا میشه به این مورد رسیدگی کنه یا همه جا به همین صورت بی توجهی وجود داره. حرف من اینه که چرا از اعتماد ما به مدرسه سو استفاده شد.