برای او که غریبانه پر کشید ، برای محسن رنجکش

2016-04-25
340 بازدید

  نمی دانم چرا برای رفتن تالم بار او لفظ غریبانه را برگزیدم . قرار بود همه ی آدم ها در بهشت باشند ، اگر آن یک ترک اولی اتفاق نیفتاده بود . هیچکدام از ما اهل زمین نیستیم برای همین وازه ی غریب می تواند عمومیت داشته باشد . من ملک بودم و فردوس برین […]

 

photo_2016-04-24_23-10-07

نمی دانم چرا برای رفتن تالم بار او لفظ غریبانه را برگزیدم . قرار بود همه ی آدم ها در بهشت باشند ، اگر آن یک ترک اولی اتفاق نیفتاده بود . هیچکدام از ما اهل زمین نیستیم برای همین وازه ی غریب می تواند عمومیت داشته باشد .

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

 آدم آورد در این دیر خراب آبادم

اصلا واژه ی غریب و رفتن غریبانه باید عمومیت داشته باشد اما محسن رنج بیماری را کشید و نه تنها شکوه نکرد بلکه خنده از لب هایش محو نشد و از هیچ محبتی به دوستان و اطرافیان فروگذار نکرد و فقط شادی هایش را با دیگران قسمت کرد و خود رنج و تحمل را در خلوت غم انگیز زندگی اش تحمل کرد و  او که سر حلقه ی مهر ورزی محفل دوستان بود ، همه ی محبتش را نثار دوستی هایش کرد . شاید پرکشیدن به یکباره ی او در اردیبهشت و روز پدر بر عمق غربتی که در عمق نگاه  همیشه متبسمش  نهفته بود ، افزود . او شخصیتی آراسته به صفت نوعدوستی ، سخاوت ، وفاداری ، مردم دوستی و دستگیری از محرومان داشت و این ویژگی ها شهر را در سوگ رفتن غریبانه اش  سوگوار کرد .

یاد و خاطره های زیبایش هماره ماندگار باد .