از کامنت ها – نقدی بر تئاتر روزهای زندگی

2016-02-07
185 بازدید

در ابتدا از کلیه دست اندرکاران گروه هنری توحید که سالیان سال است علیرغم نبود امکانات پرچم هنر و به ویژه هنر والای تئاتر را در شهر برافراشته نگاه داشته اند تشکر میگردد و نقد زیر در جهت بهتر شدن آثار آتی و کم تر شدن ایرادات تقدیم میگردد جمعه شانزدهم بهمن ماه نود وچهار […]

۲۳۶۱
در ابتدا از کلیه دست اندرکاران گروه هنری توحید که سالیان سال است علیرغم نبود امکانات پرچم هنر و به ویژه هنر والای تئاتر را در شهر برافراشته نگاه داشته اند تشکر میگردد و نقد زیر در جهت بهتر شدن آثار آتی و کم تر شدن ایرادات تقدیم میگردد
جمعه شانزدهم بهمن ماه نود وچهار
در بدو ورود به سالن چهره هایی خسته و عبوس در سمت های فروشنده بلیط و مسول چک کردن بلیط ها شما را به داخل سالن هدایت میکنند.آراستگی ظاهری و برخورد نیمه مودبانه در ابتدای امر میتواند تاثیر مثبت و خوبی در مخاطبی که وارد یک فضای فرهنگی شده ایجاد کند جا دارد به متصدیان ورودی سالن تذکراتی در خصوص برخورد با میهمانان و نگاه محترمانه به کسانی که به احترام این گروه حاضر شدند وقت خود را با تماشای اجرای آنان سپری کنند داده شود.
از فضای داخل سالن و صندلی های پلاستیکی و چینش ادوات صوت و نورپردازی که به دلیل بضاعت سالن در بدترین حالت ممکن قرار گرفته و بدجوری توی ذوق مخاطب میزند میگذریم چون به هر حال تنها سالن شهر است و این گروه هنری گزینه ی دیگری نداشته و اینجا نقد بر سایرین است
برنامه با تاخیر کمی (حدود ده دقیقه) آغاز میشود هرچند به موقع و به اصطلاح آن تایم بودن خیلی مهم است.در ابتدا ترانه ای توسط یکی از بازیگران نمایش اجرا میشود که نکته اصلی عدم توجه به پوشش فرد است یک پیراهن زرد رنگ(که بعدتر متوجه میشویم پیراهن فرم نمایش است و این خواننده محترم برای اجرای ترانه هم از همان لباس فرم نمایش استفاده کرده)یک گوشی موبایل حدود ۵٫۵ اینچی در جیب شلوار(که میشد هنگام اجرا آن را همراه نداشت)و چند مورد دیگر از این قبیل
در مورد نمایشنامه و نحوه اجرا به علت تفاوت سلایق صحبت چندانی ندارم و به ذکر چند نکته بسنده میکنم
اول اینکه یکی از برگ های برنده همیشگی گروه توحید گریم متفاوت و جذاب این گروه بود که در این نمایش چیزی به عنوان گریم بازیگران وجود نداشت و چهره ها کاملا خام وارد صحنه میشدند
دوم عدم حضور و مشارکت زنان بود که باتوجه به اینکه اجراهای قدیم این گروه با مشارکت بانوان انجام میشد انتظار میرفت حضور زنان تداوم داشته و یا حتی افزایش یابد
سوم عبارات و جملاتی که به شدت نژادپرستانه بوده و از همینجا از دوستان این گروه هنری تقاضا دارم سریعا نسبت به حذف این عبارات در اجراهای باقی مانده اقدام نمایند. انتظار از اهالی هنر این است که با وسواس و دقت بیشتری واژه ها و جملات را انتخاب کنند و من بنا را بر سهوی بودن میگذارم. در جایی از نمایش این عبارت عنوان میشود
“برای شهر دو تا در بسازید یکی بالا یکی پایین کلیدش رو هم بدید به یه افغانی”
تصور کنید پدری افغانستانی به همراه همسر و فرزندش بر شما منت نهاده و برای دیدن نمایش شما به سالن آمده. دیدن چهره ی این پدر پس از شنیدن عبارات بالا به شدت ناراحت کننده است.ضمنا براداران و خواهران افاغنه کاربرد لغت افغانی را توهین تلقی میکنند و انتظار دارند افغانستانی خطاب شوند
کلیت نمایش به موضوعاتی  از قبیل بازار روز مطرح شدن موارد در سایت(احتمالا منظور صبح میمه بوده) معضل کمربندی و مسکن مهر و … میپرداخت.متاسفانه در به کار گیری انتقادات از ظرافت و جذابیت های هنری استفاده نشده بود و معضلات اغلب به صورت خام و کاملا مستقیم در حالت القایی به خورد مخاطب داده میشد.شاید جا داشت برای متن های به کار رفته تفکر بیشتری میشد و پرداخت بیشتری رو متن صورت میگرفت.
پرده ی پایانی نمایش که با حضور آقای حمید سلیمی شور و شوق زیادی به سالن داد هرچند در اجرا و پیاده سازی شخصیت ها بسیار خوب از آب درآمده بود اما بازهم اسیر تکرارهای گذشته بود و نوآوری خاصی در به کارگیری این نقش ها به کار نرفته بود.
در پایان صحبتی هم با نویسنده و کاردگران نمایش دارم:هنر به خودی خود و به ذات والاست زمانی که هنر ابزاری شد برای توجیه درستی راه و روشمان آنجاست که هنر افول میکند و تنزل هنر به فاصله میان هنرمند و مخاطب می انجامد.هنر عرصه ی وسیعی است گام برداشتن در راه نوشتن یک نمایشنامه و اجرای آن برای مخاطب عام نیازمند سطح مطالعه و قدرت تفکر بالا به همراه اصل بی طرفی است.اینکه در قستمی از نمایش استفاده از ماهواره را مذموم بدانیم بی اطلاع از اینکه شاید بیش از ۵۰ درصد از مخاطبان و شاید حتی مجریان این نمایش یا به دلیل سلب اعتماد از رسانه ملی یا به دلیل سرگرمی یا هر دلیل دیگر در حال استفاده از آن هستند ناشی از تفکر من بیشتر میفهمم و در نتیجه ی فاصله از مخاطب است.انتظار از بیش از ۱۵ سال سابقه هنری گروه توحید این است که به خلق سلیقه برای مخاطب مبادرت ورزد از موضوعات تکراری و چندبار کهنه شده در شبکه های اجتماعی (نظیر پرده ای که در باب زندگی مجازی جوانان و استفاده بیش از حد از اینترنت و گیم اجرا شد)بپرهیزد یک گام جلوتر به خلق موضوع و پرداخت آن بپردازد نه دنباله روی موارد تکرار شده در شبکه های اجتماعی باشد.در حین اجرای نمایش مسول سالن (که به علت عدم آراستگی ظاهری و عبوس بودن ذاتی شاید بیشتر برای جایگاه ارشد گروهان در یک پادگان مناسب بود تا مسول سالن در یک برنامه فرهنگی) به فردی که در حال فیلمبرداری از پرده ی آخر نمایش بود تذکر داد که فیلم و عکس گرفتن ممنوع است من اگر کارگردان بودم و مخاطبی را میدیدم که دارد فیلم میگیرد خوشحال میشدم با خودم میگفتم حتما آنقدر ارزش داشته که مخاطب حاضر شده این صحنه یا پرده را ضبط کند به علاوه اینکه فیلم و عکس گرفتن مخاطب یک امر کاملا مرسوم در فضاهای هنری به ویژه تاتر و کنسرت هاست و حتی خود من به واسطه کلیپی که سال گذشته از اجرای گروه توحید در یکی از شبکه های مجازی دیدم ترغیب به حضور در این برنامه شدم.
در پایان ضمن تشکر دوباره از این گروه امیدوارم ظرفیت نقد وجود داشته باشد و مورد هجمه دوستان قرار نگیرم