2016-02-04
409 بازدید
دیشب نمایش روزهای زندگی کاری از گروه هنری توحید میمه برای اولین بار با حضور پرشور مردم برگزار شد ، علاقمندان می توانند برای تهیه بلیط قبل از اجرا به شهرداری مراجعه نمایید. قیمت بلیط نمایش ۵۰۰۰ تومان و ساعت شروع نمایش ۷ شب در مکان سالن شهرداری می باشد ، حضور گرم شما عزیزان باعث […]
دیشب نمایش روزهای زندگی کاری از گروه هنری توحید میمه برای اولین بار با حضور پرشور مردم برگزار شد ،
علاقمندان می توانند برای تهیه بلیط قبل از اجرا به شهرداری مراجعه نمایید. قیمت بلیط نمایش ۵۰۰۰ تومان و ساعت شروع نمایش ۷ شب در مکان سالن شهرداری می باشد ،
حضور گرم شما عزیزان باعث دلگرمی گروه فرهنگی هنری توحید است
باعرص سلام خسته نباشیدخدمت جناب اقای راعی ودیگر دستاندرکاران
در یک کلمه بایدبگم که عالی بود یعنی دیشب همه از خنده مردن خیلی نمایش زیبای بود
من به شما پیشنهاد می کنم که بریدو ببینید
خیلی بلیطش گرونه لطفا اگر زحمتی نیست ارزون کنیددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
یعنی برای هنر ۵ هزار تومن زیاده؟؟؟
شما برو شهرهای دیگه تئاتر ببین قیمت بلیطش چنده
خیلی خوب است که شهرمان گروه هنری و آن هم تئاتر دارد امیدوارم این اصل که هنر وامدار گروه و سلیقه خاصی نیست را دوستان رعایت کرده باشند
با سلام . لطفا پس از اتمام دوره اجرای نمایش سی دی ان را تهیه و به فروش برسونید تا از این طریق ماها دور از میمه هم بتونیم از هنر این عزیزان استفاده کنیم
سلام
بلیط ها پیش فروش هستن یعنی چند روز قبل باید خریداری بشه یا چند ساعت قبل از نمایش هم موجوده؟!
قبل نمایش بخر *bravo*
اسقبال خوب بوده و پیش فروش داره میشه
خیلی خیلی باحال بود
جای خالی یک سالن امفی تاتر و برگزاری مراسم ها در خور شان این برنامه ها و سایر مجالس عمومی در شهر میمه به شدت احساس می شود و شورا و شهرداری میمه لطفا در برنامه های سال اینده قرار داده شود حتما
عالییییییییییییییییییییی بود……………….
سلام عالی بود ولی اگه تو بیشتر صحنه هاش آقای حمید سلیمی حضور داشتند قشنگ تر بود
این پولایی رو که میگیرند کجا میره!؟
باسلام و خسته نباشید
خیلی نمایش جالب و خنده داری بود ببخشید تو نمایشتون اون فردی که نقش معتاد رو بازی میکرد و خوانندگیم میکرد نامشون چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟ *boast*
محمد مغفرت
از وزوان
با سلام خیلی عالی واقعا دست مریزاد. فقط یک موردلطفا مدیریت سالن بهتر بشه آقایون دم در مثل نگهبان ایستادند و خانمها برای رفتن واقعا معذبند