ایمیل – مشاهدات یک ارباب رجوع از تامین اجتماعی میمه

2015-10-08
128 بازدید

ارائه ی این پست که به صبح میمه ایمیل شده است بمنزله ی تایید تمامی محتوای آن نیست . چند روز پیش برای تعویض دفترچه به اداره تامین اجتماعی میمه رفتم .بعد از اینکه چند سال پیش  ازمیمه برای کار به تهران رفتم دیگه به این اداره نرفته بودم و داخل این ساختمان جدید نشده […]

ارائه ی این پست که به صبح میمه ایمیل شده است بمنزله ی تایید تمامی محتوای آن نیست .

۱۴۰۲۳۱۴۹۲۶

چند روز پیش برای تعویض دفترچه به اداره تامین اجتماعی میمه رفتم .بعد از اینکه چند سال پیش  ازمیمه برای کار به تهران رفتم دیگه به این اداره نرفته بودم و داخل این ساختمان جدید نشده بودم.داخل حیاط که شدم تابلو اداره توجه منو جلب کرد.همون تابلویی که حدود ۲۲ یا ۲۳ سال پیش تو شعبه قدیمی تو خیابان شریعتی بود.یک تابلو قدیمی و رنگ و رو رفته.یعنی تو این چند ساله مسولان شعبه به فکر تعویض این تابلو نیوفتاده بودن؟بهونه نداشتن بودجه که اصلا مقبول نبود چرا که تامین اجتماعی اداره نداری نیست و تو این چند سال که حتی مدارس هم تابلوهاشون رو تعویض کردندچرا هنوز همون تابلو؟داخل شدم و منتظر تحویل دفترچه.چون شلوغ بود باید مینشستم تا نوبتم بشه.باز هم نیمکتهای چوبی که به اصطلاح صندلی انتظار بود توجه منو جلب کرد.دو تا نیمکت چوبی  سفت و ناراحت که آدمو یاد نیمکت های مدرسه یا نیمکت های چوبی قطارهای قدیمی تو فیلمهای وسترنمینداخت.باز هم تعجب کردم که مسئول این شعبه چرا به فکر راحتی وآسایش اربای رجوعان خودش نیست؟باز هم بهونه نبود بودجه مقبول نبود.بعد از کمی نشستن تصمیم گرفتم یه کمی آب از آب سرد کن بخورم.یک آب سرد کن قدیمی و رنگ رو رفته تر از تابلوشون که فکر کنم اینم مال همون شعبه قدیمی باشه.شیرش رو که باز کردم دیدم آب نمیاد.هر چی تلاش کردم و شیرش رو تا ته باز کردم دیدم خبری نیست تا این که مسئول اون قسمت خودش گفت که چند وقته خرابه.توی گرما و بی آبی؟حالا من هیچی اگه یک بچه کوچیک تشنش باشه چی بهش میگن،چرا مسئول این اداره اصلا به این چیزها توجهی نکرده تا حالا.بعد از این که نا امید از آب منتظر دفترچم شدم مسئول دفترچه گفت که به آقای رئیس بگو تو سیستمش یک چیزی رو برات تائید بکنه.وارد اتاق رئیس که شدم همه چیز فرق می کرد.دیگه از اون وسیله های رنگ و رو رفته  و قدیمی خبری نبود.یک اتاق بزرگ مبله با تمامی امکانات مثل میز و مبل و حتی میز کنفرانس که چیزی از اتاق وزرا و مدیر کل ها کم نداشت.دقت که کردم اون پشت یک یخچال کوچک هم بود،اتاق رییس یخچال میخاد چکار در صورتی که آبسردکن اداره خراب بود.صندلی رییس هم که نیازی نیست  بگم چه مدلی بود اصلا شباهتی با اون نیمکتهایی که برای مردم گذاشته بودن نداشت. بیرون اومدم و دفترچم رو گرفتم.از اداره که بیرون اومدم همش به این فکر میکردم که چجوریه که برای این همه ارباب رجوعی که این اداره داره کوچگترین اسباب آرامشی تهیه نشده بود در صورتی که برای اتاق خودشون بهترین وسیله ها رو ردیف کرده  بودند.ایکاش بعضی مسولین یک کمی به فکر اون کسانی که به خاطر اونا رییس شدن هم باشند